۱۳- باب: مَنْ نَامَ أَوَّلَ اللَّيْلِ وَأَحْيَا آخِرَهُ
باب [۱۳]: کسی که اول شب را خوابیده و آخر شب را زنده داشته است
۶٠٧- عَنْ عَائِشَةَ ل، أَننَّهَا سئلت: عن صَلاَةُ النَّبِيِّ جبِاللَّيْلِ؟ قَالَتْ: «كَانَ يَنَامُ أَوَّلَهُ وَيَقُومُ آخِرَهُ، فَيُصَلِّي، ثُمَّ يَرْجِعُ إِلَى فِرَاشِهِ، فَإِذَا أَذَّنَ المُؤَذِّنُ وَثَبَ، فَإِنْ كَانَ بِهِ حَاجَةٌ، اغْتَسَلَ وَإِلَّا تَوَضَّأَ وَخَرَجَ» [رواه البخاری: ۱۱۴۶].
۶٠٧- از عائشهلروایت است که چون از وی راجع به نماز شب پیامبر خدا جپرسان شد.
گفت: اول شب را میخوابیدند، و آخر شب برمیخاستند و نماز میخواندند، [بعد از نماز خواندن] دوباره به بستر خود میرفتند، و چون مؤذن اذان میداد، از جا برمیخاستند، اگر ضرورت به غسل داشتند غسل میکردند، ورنه وضوء ساخته و بیرون میشدند [۳۵۵].
[۳۵۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) خوابیدن در حال جنابت باکی نداشته و مباح است. ۲) شخص در وقت برخاستن برای عبادت باید چست و چالاک باشد، زیرا پیامبر خدا جبه مجرد شنیدن اذان از جا برمیجستند، و برجستن از جا، همان چست و چالاک بودن است. ۳) در این حدیث اشاره به این امر است که گاهی پیامبر خدا جبعد از خواندن نماز شب با همسران خود همبستر میشدند، زیرا این گفته عائشهلکه: دوباره به بستر خود میرفتند، و چون مؤذن اذان میداد، از جا برمیجستند، اگر ضرورت به غسل داشتند غسل میکردند، ورنه وضوء ساخته بیرون میشدند، اشاره صریح به این امر دارد که غسل کردنشان بعد از نماز شبشان بود.