۲۲- باب: مَن لَم يُظهِر حُزنَهُ عِندَ المُصيبَةِ
باب [۲۲]: کسی که غمش را در وقت مصیبت اظهار نکرد
۶۶۱- عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ س، قَالَ: مات ابْنٌ لِأَبِي طَلْحَةَ سوَأَبُو طَلْحَةَ خَارِجٌ، فَلَمَّا رَأَتِ امْرَأَتُهُ أَنَّهُ قَدْ مَاتَ هَيَّأَتْ شَيْئًا، وَنَحَّتْهُ فِي جَانِبِ البَيْتِ، فَلَمَّا جَاءَ أَبُو طَلْحَةَ قَالَ: كَيْفَ الغُلاَمُ، قَالَتْ: قَدْ هَدَأَتْ نَفْسُهُ، وَأَرْجُو أَنْ يَكُونَ قَدِ اسْتَرَاحَ، وَظَنَّ أَبُو طَلْحَةَ أَنَّهَا صَادِقَةٌ، قَالَ: فَبَاتَ، فَلَمَّا أَصْبَحَ اغْتَسَلَ، فَلَمَّا أَرَادَ أَنْ يَخْرُجَ أَعْلَمَتْهُ أَنَّهُ قَدْ مَاتَ، فَصَلَّى مَعَ النَّبِيِّ ج، ثُمَّ أَخْبَرَ النَّبِيَّ جبِمَا كَانَ مِنْهُمَا، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لَعَلَّ اللَّهَ أَنْ يُبَارِكَ لَكُمَا فِي لَيْلَتِكُمَا» قَالَ سُفْيَانُ: فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الأَنْصَارِ: فَرَأَيْتُ لَهُمَا تِسْعَةَ أَوْلاَدٍ كُلُّهُمْ قَدْ قَرَأَ القُرْآنَ [رواه البخاری: ۱۳٠۱].
۶۶۱- از انس بن مالکسروایت است که گفت: یکی از فرزندان ابو طلحهسوفات نمود، و ابو طلحه در خارج از [خانه] بود، چون زنش دید که فرزندش مرده است چیزی آماده کرد [۴۳٠]، و او را در گوشه از خانه گذاشت.
چون ابو طلحه به خانه آمد، پرسید که حال بچه چه طور است؟
گفت نفسش آرام گرفته است، و امیدوارم که راحت شده باشد.
ابو طلحهسخوابید، و صبح چون بیدار شد، غسل نمود، و وقتی که میخواست از خانه بیرون شود، زنش برایش فهماند که [فرزند آنها] مرده است [۴۳۱].
[ابو طلحهس]نماز صبح را با پیامبر خدا جاداء نمود، بعد از آن ماجرای خود و همسرش را برای ایشان گفت.
پیامبر خدا جفرمودند: «امید است که خداوند در شب گذشته شما برکت بدهد».
شخصی از انصار گفت که: برای آن زن و شوهر، نُه فرزند را دیدم که همه آنها قاریان قرآن بودند [۴۳۲].
[۴۳٠] در اینکه مراد از این آمادگی چیست؟ احتمالات متعددی وجود دارد، از آن جمله اینکه طعامی را آماده کرد، زیرا شوهرش (ابو طلحه) روزه دار بود، و یا اینکه خودش را زینت و آرایش و آماده همبستر شدن با شوهرش نمود، و یا اینکه طفل را غسل داد و کفن کرد، تا آماده دفن باشد، و او را در گوشه از خانه گذاشت، چون ابو طلحهسبه خانه آمد، پرسید که حال بچه چه طور است؟ گفت: آرام گرفته است، و امید وارم که راحت شده باشد، این زن فهمیده و هوشیار عباراتی را در سخن خود بکار برد، که هم راست باشد، و هم مقصودش را که خبر نشدن شوهرش از مرگ طفل باشد، بر آورده سازد، و همانطور هم شد، زیرا تا وقتی که خودش برای شوهرش نگفت، شوهرش از این واقعه مطلع نشد. [۴۳۱] و فهماندنش به این طریق بود که برای شوهرش گفت: ای ابا طلحه! آیا اگر مردمی برای مردم دیگری امانتی بدهند، و باز بیایند و امانت خود را طلب نمایند، آیا آنها حق دارند که از دادن امانت خود داری ورزند؟ ابو طلحه گفت: نه، همسرش گفت: پس در مورد فرزندت صبر خود را به خدا کن، ابو طلحه در غضب شد و گفت: این واقعه را از من پنهان نمودی، و بعد از اینکه چنین و چنان کردی برایم خبر میدهی؟ [۴۳۲] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) مراد از این فرموده پیامبر خدا جکه: «امید است که خداوند در شب گذشته شما برکت بدهد»، این است که: از همبستری که شب گذشته بین شما صورت گرفته است، خداوند برای شما فرزند صالحی عطا کند. ۲) کسی که در مصیبت صبر کند، خداوند برایش در دنیا و آخرت مزد نیکو میدهد، خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّمَا يُوَفَّى ٱلصَّٰبِرُونَ أَجۡرَهُم بِغَيۡرِ حِسَابٖ﴾یعنی: جز این نیست که اشخاص صابر مزد خود را به طور کامل دریافت میدارند، و صبر عبارت از آن است که شخص در وقت مصیبت رسیدن به وی، آرام باشد و از زبانش شکایتی شنیده نشود، و اگر غم واندوهی دارد در دل خود داشته باشد، و اگر اشکی به چشمش میآید، و یا رنگش تغیر میکند، و یا میلی با نشستن با مردم ندارد، منافی با صبر نیست، زیرا این امور فطری است، و طبیعت بشر آن است که در وقت مصیبت این چیزها و یا بعضی از این چیزها از وی بدون اختیار سر میزند. ۳) اگر کسی به مصیبت وفات فرزندش – و یا به هر مصیبت دیگری – دچار میشود، باید به قضا و قدر خداوند تسلیم گردیده و صبر نماید. ۴) زن باید بکوشد که از مصائب شوهر خود بکاهد. ۵) اگر کسی برای رضای خدا صبر میکند، خداوند عوضش را برایش میدهد. ۶) پیامبر خدا جاگر دعا میکردند، دعایشان اجابت میشد. ٧) سیاق حدیث دلالت بر این دارد که خداوند متعال آن (نُه) فرزند را بعد از دعای پیامبر خدا جبرای آن شخص داد.