٦- اهمیت مطالعۀ دعوتهای اصلاحی:
* آنچه در فهم درست عقیده یاری میرساند مطالعه تاریخ دعوتهای اصلاحی و سیرت علمای مجدّد عقیده و توحید است و برای فهم دعوت به اسلام چنانکه شایسته است کمک میکنند و طالب علم را از آزمونها و رنجهایی که پیشوایان این دعوت با آن روبرو شدهاند و از چگونگی صبر و شکیبایی آنها باخبر میسازد. و اینکه سنت الهی برآن رفته است که هر کسی دین او تعالی را یاری دهد الله متعال با او است و یاریش میدهد و عاقبت را از آن دوستان و اولیای خود قرار داده است.
مهمترین فواید که در مطالعه سیرت مجددان دین و خواندن کتابهای آنها نهفته است:
* آگاهی از اسباب کامیابی مجدددان دین در دعوتشان و آنچه مردم از دعوت آنها استفاده نمودهاند.
* آگاهی از انواع فریبکاری و دسیسههای دشمنان دین که بهمنظور جلوگیری از پیشرفت دعوت و بیاثر ساختن آن، و نفرت و انزجار مردم در مقابل آن، به کار میبردند.
* آگاهی از روش و شیوههای پیشوایان دین در فائق آمدن به امور دشوار، دانستن روش آنها که در برخورد با چالشهای عصر و مقابله با دشمنان داخلی و خارجی به کار میبردند. البته منظور از دشمنان داخلی منافقان، و از دشمنان خارجی، کفار است.
* توطئه منافقان در جنگ علیه دعوت و دعوتگران راستین در هر عصر متفاوت میباشد.
* اغلب دسیسههای دشمنان به چند حالت برمیگردد که اگر طالب علم آنها را به طور منظم مورد مطالعۀ دقیق قرار بدهد، با بسیاری از مسایل دعوت عصر خود آشنا شده و بعضی از دسیسههای امروزی دشمنان دین برایش آشکار خواهد شد.
* هرکس در سیرت پیشوایان دین از احیاگران بزرگ و غیره دقت کند درمییابد که آنها عنایت زیادی به سیرت پیشوایان قبل از خود داشتهاند، و کسی که کتابهای آنها را بخواند آشکارا درمییابد که آنها رویدادها و حوادثی را که برای پیشوایان قبل از آنها به وقوع پیوسته بود به طور شاهد ذکر میکنند.
* در این موضوع طالب علم نیاز به مطالعه متن معینی ندارد؛ ولی باید در این زمینه از کتابهای سیرت و زندگینامهها و بعضی تالیفات جداگانه که در سیرت علما و احیاگران دین نوشته شده استفاده نموده و راز و اسباب موفقیت دعوت آنان را دریابد که چه چالشها و موانعی فرا روی آنها قرار میگرفت و چگونه در مقابل دسیسههای دشمن مقاومت و ایستادگی میکردند.
* هدفی که در فکر و دل خواننده هنگام مطالعه میباشد در روند استفاده از کتاب بسیار مهم است، زیرا خواندن با اهداف فرهنگی و ثقافتی میتواند در رشد ذهنیت و افزایشِ معرفتِ متعلم مفید واقع شود، اما شاید این طرز مطالعه نتواند او را به فهم و معرفت دقیق و مطلوب سوق دهد؛ به گونهای که در پرتو این خواندن چنان استفاده کند که در نصرت و کمک به دعوت و اندیشهای خوب برای کامیابی آن استفاده شود.
* پس اولین چیزی که خواندن و آموختن آن در این باب ضروری است مطالعه سیرت پیشوای مجددان، رسول اکرم ج است، که الله متعال در سیرت و راه او چراغی را فرا روی پیشوایان قرار داده و آن را چون چراغدانی ساخته که در وقت مشکلات و مصیبتها در پرتو آن راه یاب شوند.
بلکه کمتر برای یک عالم و دعوتگر حالتی رخ میدهد که در آن مورد دسیسه دشمن قرار میگیرد، مگر اینکه اصل و نمونهای از آن را در سیرت پیامبر ج مییابد. سپس طالب علم سیرت علمای مجدد اصحاب و تابعین و تمام کسانی که تا این عصر به نیکی از آنان پیروی کنند را مورد مطالعه قرار دهد.
امام ابوداود و حاکم در کتاب مستدرک خود از صحابی جلیل القدر ابوهریره س روایت نمودهاند، و حاکم آن را صحیح نیز خوانده، که پیامبر ج فرمود: «إِنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ لِهَذِهِ الْأُمَّةِ عَلَى رَأْسِ كُلِّ مِائَةِ سَنَةٍ مَنْ يُجَدِّدُ لَهَا دِينَهَا»[١٨].
«الله متعال در رأس هر صد سال کسی را برای این امت میفرستد که دینشان را برایشان تجدید کند». و این حدیث را جماعتی از علما صحیح دانستهاند.
* خطیب بغدادی / در تاریخ خود از امام احمد / نقل نموده که فرمود: «الله متعال برای مردم در سر هر صد سال کسی را مکلف میسازد که سنتهای فراموش شده را به آنان بیاموزد و دروغ را از پیامبر ج بزداید، چنانکه دیدیم در سر صد سال اول عمر بن عبدالعزیز، و در سر صد سال دوم، شافعی رحمهما الله بود».
گروهی از اهل علم تصریح نمودهاند که کلمه (مَن) در این حدیث به یک نفر، و نیز به یک گروه اطلاق میشود. و این تجدید در دین به وسیله یک نفر انجام میپذیرد و امکان دارد به وسیله گروهی انجام بپذیرد.
و از پیامبر ج روایت است که فرمود: «يَحْمِلُ هَذَا الْعِلْمَ مِنْ كُلِّ خَلَفٍ عُدُولُهُ يَنْفُونَ عَنْهُ تَحْرِيفَ الْغَالِينَ، وَانْتِحَالَ الْمُبْطِلِينَ، وَتَأْوِيلَ الْجَاهِلِينَ»[١٩]. «در هر دور و زمانی افراد عادل حامل این علم میگردند، که تحریف غالیان، و دستبرد باطلگرایان و تأویل بیمورد جاهلان را از آن نفی مینمایند». و این حدیث به روایت ابیامامه و ابوهریره و ابن عباس و غیره نقل شده است و در طرق آن ضعف آشکار است، و در صحت و سقم این حدیث اختلاف وجود دارد؛ طوری که از امام احمد / نقل شده که وی این حدیث را صحیح خوانده و همچنین ابن قیم / آن را صحیح دانسته است؛ البته به اعتبار طرق مختلف که حدیث روایت شده. و برخی از اهل علم این حدیث را ضعیف خواندهاند برخی نیز آن را حسن گفتهاند لیکن معنای این حدیث صحیح و درست است.
و حدیث فوق الذکر را حدیثی دیگری در صحیحین که از عبدالله بن عمرو بنعاص ب روایت شده است تایید میکند که وی از پیامبر ج شنیده است که میفرمود: «إِنَّ اللهَ لا يقبضُ العِلمَ انتِزَاعًا يَنتزِعُهُ مِن العِبَادِ، ولَكِنْ يَقْبضُ العِلمَ بقبضِ العُلَمَاءِ حَتى إِذا لَمْ يُبْقِ عَالِمًا اتَّخَذَ الناسُ رءوسًا جُهالاً فَسُئِلُوا فأَفتوا بغيرِ علمٍ فضَلُّوا وَأَضَلُّوا»[٢٠] «الله متعال علم را از سینه بندگان خود محو نمیکند، بلکه با وفات علما آن را از بین میبرد، و وقتی که علما از بین رفتند، مردم، جاهلان را رهبر خود قرار میدهند و مسایل خود را از آنها میپرسند. رهبرانشان نیز از روی جهالت، فتوا میدهند که هم خود گمراه میشوند وهم دیگران را به گمراهی میکشند».
این حدیث تو را راهنمایی میکند تا بدانی که نیاز مردم به علم مبرم و ضروری است و آنها نیاز به پرسش دارند، پس اگر عالمی را یافتند مسایل خود را از او میپرسند و اگر نیافتند جاهلان را رهبر خود قرار میدهند و مسایل خود را از آنها میپرسند. پس نیاز مردم به پرسش کردن باقی است.
از اینرو باید طلاب علوم شرعی این مسأله را به خوبی درک کنند که آنها جوانان امروز هستند و فردا امت به آنها نیاز خواهد داشت، پس باید علم مفید را بهشکل اساسی بیاموزند تا اینکه به سن و درجهای از علم برسند که شایستگی فتوا، آموزش و دعوت به سوی الله ﻷ را با بصیرت داشته باشند، و در انجام این امر از بهترینها گردند.
عبدالله بن عمر ب در دروان جوانیاش مشتاق عبادت بود و از پیامبر ج بسیاری از علوم مفید را روایت نمود اما هیچگاه در ذهنش خطور نکرد که عمر طولانی خواهد کرد و مردم در فتوا، روایت حدیث، و دیگر امور به او نیازمند خواهند شد، حتی در روزهای پایانی زندگیاش میگفت: اگر میدانستم که شما به من نیازمند میشوید بیشتر در دین تَفَقُّه میکردم، درحالی که او از جمله فقهای صحابه کرام بود، لیکن آرزو نمود بیشتر تَفَقُّه کند تا به مردم سودی بیشتر برساند و به وسیله انتشار علم مفید خیر و خوبی را بیشتر سازد.
* سخنان علما در تعیین مجددان بسیار است و اختلاف آنها در این مورد نیز گسترده است. اما مجددان و احیاگرانی هستند که تاثیر بهسزای در بیداری امت داشتهاند و دارای دعوتهای اصلاحی آشکار بودهاند که میتوان از مشهورترین این دعوتها از دعوت شیخ الاسلام ابن تیمیه / و دعوت شیخ الاسلام محمد بن عبدالوهاب / نام برد.
[١٨]- سنن ابیداود: ٤٢٩١ و مستدرک حاكم: ٨٥٩٢. حكم آلبانی: صحيح.
[١٩]- سنن كبرى بيهقی: ٢٠٩١١. حكم آلبانی: صحيح.
[٢٠]- صحيح بخاری: ١٠٠ و صحيح مسلم: ٢٦٧٣.