درس یازدهم: اصل دوم؛ شناخت دین اسلام با دلایل (مرتبۀ اسلام)
شیخ الاسلام محمد بن عبدالوهاب / میگوید: (اصل دوم؛ شناخت دین اسلام با دلایل است. و هرگاه فرد با اقرار به یگانگی الله تعالی تسلیم درگاه او شد، و به مقتضای این یگانگی از اوامر او تعالی اطاعت و فرمانبرداری کامل نمود، و از هرگونه شرک به الله بیزاری جست، آن فرد معنای اسلام را تحقق بخشیده است.
و سه درجه دارد: اسلام، ایمان و احسان، که هر درجهاى از خودش ارکانى دارد.
درجه اول: اسلام است که پنج رکن دارد:
١- گواهیدادن به اینکه جز الله یگانه هیچ معبود برحقی نیست، و اینکه محمد ج فرستادۀ الله است.
٢- برپا داشتن نماز.
٣- دادن زکات.
٤- روزهگرفتن ماه رمضان.
٥- و حج بیت الله الحرام.
دلیل رکن اول، این فرموده الله متعال است: ﴿شَهِدَ ٱللَّهُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَأُوْلُواْ ٱلۡعِلۡمِ قَآئِمَۢا بِٱلۡقِسۡطِۚ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ١٨﴾[آل عمران: ١٨] «الله گواهی میدهد که هیچ معبود برحقی جز او نیست، (و نیز گواهی میدهد که) او دادگری میکند، و فرشتگان و اهل علم نیز گواهی میدهند که هیچ معبود برحقی جز او نیست (و) او عزیزِ حکیم است». و معنای آن این است که هیچ معبود برحقی جز الله یگانه نیست.
کلمه «لاَ إِلهَ» هر آن چیزی که جز الله عبادت مىشود نفى مىکند و (إلا الله) هرگونه عبادتى را تنها براى الله یکتا و لاشریک ثابت مىکند. الله در عبادت خود شریکى ندارد، چنانکه در ملک او هیچ شریک و همتایى نیست، آنچه این مطلب را واضح بیان مىکند این فرموده الله متعال است: ﴿وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِيمُ لِأَبِيهِ وَقَوۡمِهِۦٓ إِنَّنِي بَرَآءٞ مِّمَّا تَعۡبُدُونَ٢٦ إِلَّا ٱلَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُۥ سَيَهۡدِينِ٢٧ وَجَعَلَهَا كَلِمَةَۢ بَاقِيَةٗ فِي عَقِبِهِۦ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ٢٨﴾[الزخرف: ٢٦-٢٨] «و به یادآر آنگاه که ابراهیم به پدر و قومش گفت: من از آنچه عبادت میکنید بیزار هستم. * بهجز آن معبودی که مرا آفریده است و او مرا رهنمود خواهد کرد. * و (الله) آن را سخنی ماندگار در میان فرزندانش قرار داد تا آنان بازگردند».
و همچنین این فرموده الله متعال: ﴿قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ كَلِمَةٖ سَوَآءِۢ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمۡ أَلَّا نَعۡبُدَ إِلَّا ٱللَّهَ وَلَا نُشۡرِكَ بِهِۦ شَيۡٔٗا وَلَا يَتَّخِذَ بَعۡضُنَا بَعۡضًا أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِۚ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُولُواْ ٱشۡهَدُواْ بِأَنَّا مُسۡلِمُونَ٦٤﴾ [آل عمران: ٦٤] «بگو: ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است، که جز الله را عبادت نكنيم، و چیزی را شریک او نسازیم، وبعضی از ما بعضی دیگر را به جای الله معبود نگیرد. پس اگر (از این دعوت) روی گرداندند، بگویید: گواه باشید که ما مسلمان هستیم (فرمانبردار)».
و دلیل گواهى دادن به اینکه محمد ج فرستادۀ الله است این ارشاد الهی است: ﴿لَقَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ عَزِيزٌ عَلَيۡهِ مَا عَنِتُّمۡ حَرِيصٌ عَلَيۡكُم بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ١٢٨﴾[التوبة: ١٢٨] «یقیناً پیامبری از (میان) خودتان به سویتان آمد که رنجهای شما بر او دشوار (و گران) است، و بر (هدایت) شما سخت اصرار دارد، و (نسبت) به مؤمنان روؤف (و) مهربان است».
معناى گواهى دادن به اینکه محمد ج فرستادۀ الله است این است که از هرچه ما را امر فرموده اطاعت کنیم، و به هرچه که خبرداده یقین و باور داشته باشیم، و از هرچه که ما را بازداشته بازایستیم، و اینکه الله متعال عبادت نشود جز با روشی که او بیان فرموده است.
و دلیل نماز و زکات و تفسیر درست توحید در این آیه کریمه است: ﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ حُنَفَآءَ وَيُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُواْ ٱلزَّكَوٰةَۚ وَذَٰلِكَ دِينُ ٱلۡقَيِّمَةِ٥﴾ [البينة: ٥] «و آنان فرمان نیافتند جز اینکه الله را عبادت كنند درحالی که دین خود را برای او خالص گردانند (و از شرک و عبادت نمادها) به توحید (و دین ابراهیم) روی آورند. و نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند، و این است دین و آیین راستین و مستقیم».
و دلیل روزه این آیه کریمه است: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ١٨٣﴾[البقرة: ١٨٣] «ای کسانی که ایمان آوردهاید! روزه بر شما فرض شده است همانگونه که بر کسانی که پیش از شما بودند؛ فرض شده بود، تا پرهیزگار شوید».
و دلیل حج، این فرموده الهی است: ﴿وَلِلَّهِ عَلَى ٱلنَّاسِ حِجُّ ٱلۡبَيۡتِ مَنِ ٱسۡتَطَاعَ إِلَيۡهِ سَبِيلٗاۚ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ ٱلۡعَٰلَمِينَ٩٧﴾ [آل عمران: ٩٧] «و برای الله، حج خانه (کعبه) بر مردم واجب است، (البته) کسانی که توانایی رفتن به سوی آن را دارند، و هرکس کفر ورزد، بیشک الله از جهانیان بینیاز است».)