امر اول: تصدیق خبرهای پیامبر صلی الله علیه وسلم
نخستین امر تصدیق خبر پیامبر ج است که اصلی بزرگی از اصول دین میباشد، و این تصدیق را دو چیز نقض میکند:
اول: تکذیب.
دوم: شک.
شخص تکذیبکننده و شکاک نه پیامبر ج را تصدیق میکند و نه مؤمن به او است.
* تکذیب بر دو درجه میباشد:
- درجه اول: تکذیب مطلق پیامبر ج؛ یعنی شخص، اصلِ رسالت پیامبر ج را تکذیب کرده و مدعی میشود که الله متعال محمد ج را به عنوان پیغمبر نفرستاده است، یا اینکه پیامبر ج را در اخباری که از الله متعال میرساند و یا از امور غیبی که خبر میدهد، تکذیب میکند.
و این همان تکذیب مشرکان است که در زمان پیامبر ج رخ داد، همچنین تکذیب کسانی که بعد از آنها ظهور کردند، و تکذیب بعضی از پیروان ادیان مانند یهود، نصاری، مجوسیها و ... .
همچنین منافقانی که مرتکب نفاق اکبر شدند؛ که اسلام را ظاهر نموده و کفر خود را پنهان میکنند و در باطن، دشمنی و عداوت الله و پیامبر و مؤمنان را دارند، اینها علیرغم اینکه به زبان خود گواهی میدهند که محمد ج فرستاده الله است، ولی کافر و دروغگو هستند طوری که الله متعال در مورد آنان میفرماید:
﴿إِذَا جَآءَكَ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ قَالُواْ نَشۡهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُۥ وَٱللَّهُ يَشۡهَدُ إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ لَكَٰذِبُونَ١﴾ [المنافقون: ١]. «هنگامی که منافقان نزد تو آیند، گویند: ما گواهی میدهیم که یقیناً تو فرستادۀ الله هستی و الله میداند که بیگمان تو فرستادۀ او هستی، و الله گواهی میدهد که منافقان یقیناً دروغگو هستند».
پس آنان در این ادعایشان که گواهی میدهند محمد ج فرستادۀ الله متعال است، دروغگو هستند، بلکه از روی نفاق این شهادت را به زبان آوردهاند، و اگر آنها در شهادت و گواهیشان به رسالت پیامبر صادق میبودند به تصدیق خبر پیامبر و اطاعت اوامر او پرداخته و او را دوست میداشتند.
از اینرو منافقان، مخالف این امور بوده و آن را نقض میکنند، چون آنها پیامبر ج و دعوت او را مورد بغض و کینه قرار داده از دستورات او سرباز میزنند و اخبار او را تکذیب نموده و در آن شک میکنند. و این بالاترین درجه از درجات تکذیب است که تکذیب مطلق گفته میشود.
- درجه دوم: تکذیب بعضی از اموری که پیامبر ج آورده است، و اینگونه تکذیب، معمولا از سوی افرادی صورت میگیرد که به رسالت پیامبر ج اقرار میکنند اما در بعضی از اخبار، وی را تکذیب میکنند، مانند اقرار بعضی یهودیها و نصرانیها بر اینکه او فرستادۀ الله متعال است اما میگویند: رسالت او تنها برای عربها است نه برای تمامی مردم؛ و مانند تکذیب بعضی از کسانی که به اسلام منسوب هستند و بعضی از اخبار پیامبر ج را با وجود تایید صحت آن از پیامبر ج تکذیب میکنند.
* پس کسی که اخبار پیامبر ج را تکذیب کند به اجماع اهل علم کافر است، و اقرار چنین شخصی بر نبوت او ج و تصدیق برخی از اخبارش فایدهای برایش نمیرساند.
* همچنین شککننده در برخی از اخبار پیامبر ج کافر بوده و تصدیقکننده نبوت او شمرده نمیشود.
* پس اسلام بنده درست نمیشود تا اینکه پیامبر ج را در تمام چیزهایی که آورده تصدیق کند.
* فرقگذاشتن میان تکذیب خبر پیامبر ج پس از اقرار کردن به صحیحبودن آن از پیامبر، و تکذیب خبر منسوب به پیامبر ج لازمی است.
- زیرا تکذیب خبری که به پیامبر ج منسوب شده و هنوز صحت آن از پیامبر مورد تحقیق قرار نگرفته یا اینکه تأویلکنندهای آن را بر غیر معنای صحیح آن تأویل نموده، حکم تکذیب پیامبر ج را ندارد.
- زیرا اخبار منسوب به پیامبر ج شاید صحیح باشد و شاید هم صحیح نباشد. و اگر نسبت آن به پیامبر ج صحیح بود شاید تفسیر معنای آن براساس برداشت شخص درست باشد و شاید هم درست نبوده و برخلاف نص صحیح و صریح باشد، پس در چنین حالتی تکذیب و مخالفت وی با نص صحیح و محکم؛ با توجه به برداشت وی از خبر منسوب به پیامبر، در حقیقت تکذیب پیامبر ج شمرده نمیشود.
- از اینرو برای برخی از مردم که بعضی از اخبار صحیح پیامبر ج به آنها میرسد و آن را تکذیب میکنند عذری میباشد و مانع تکفیر آنها میشود، البته به سبب نادانی و جهل آنان از منسوب بودن آن اخبار به پیامبر ج، و یا به سبب نفهمیدن معنای درست آن، و یا به خاطر شبهات دیگر که بر آنها وارد میشود، و غالبا آنچه مانع تکفیر بدعتیها میشود همینگونه شبهات است.
- اما کسی که به صحتِ نسبتِ خبر صحیح به پیامبر ج و به فهمیدن معنای درست آن اقرار کرد سپس آن را تکذیب نمود پس در کفر او شکی نیست.
* بسیاری از مسایلی که علما آنها را در باب نواقض اسلام ذکر میکنند به این اصل برمیگردد، که موجب تکذیب خبر پیامبر ج میشوند.