شرح اصول سه گانه اسلام شیخ محمد بن عبدالوهاب

فهرست کتاب

شرح عبارات متن رساله اصول سه‌گانه

شرح عبارات متن رساله اصول سه‌گانه

شیخ محمد بن عبدالوهاب  / می‌گوید: «الله متعال تو را به طاعتش ارشاد فرماید: بدان که دین حنیف ابراهیمی این است که الله را به یگانگی و با اخلاص عبادت کنی و این همان هدفی است که الله متعال همه مردم را برای تحقق آن آفریده و به آن امر می‌فرماید».

* در دعای مؤلف برای خواننده لطف و مهربانی است چنانکه در درس‌های گذشته به آن اشاره شد. و ارشاد، و راهنمایی به راه راست و رستگاری می‌باشد.

* رشد رسیدن به حق و هدایت و ضد انحراف و گمراهی را گویند، الله متعال می‌فرماید: ﴿لَآ إِكۡرَاهَ فِي ٱلدِّينِۖ قَد تَّبَيَّنَ ٱلرُّشۡدُ مِنَ ٱلۡغَيِّۚ[البقرة: ٢٥٦] «در (قبول) دین هیچ اجباری نیست، به راستی که راه راست (و هدایت) از راه انحراف (و گمراهی) روشن شده است»، و الله متعال می‌فرماید: ﴿سَأَصۡرِفُ عَنۡ ءَايَٰتِيَ ٱلَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ وَإِن يَرَوۡاْ كُلَّ ءَايَةٖ لَّا يُؤۡمِنُواْ بِهَا وَإِن يَرَوۡاْ سَبِيلَ ٱلرُّشۡدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلٗا وَإِن يَرَوۡاْ سَبِيلَ ٱلۡغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلٗاۚ[الأعراف: ١٤٦] «به زودی کسانی را که به ناحق در روی زمین تکبر می‌ورزند، از آیات خود باز می‌دارم، و اگر هر (معجزه و) نشانه‌ای را ببینند، به آن ایمان نمی‌آورند، و اگر راه هدایت را ببینند، آن را در پیش نمی‌گیرند، و اگر راه گمراهی را ببینند، آن را برمی‌گزینند».

* دُرَید بن صِمّه گفته است:

وَهَلْ أَنَا إلاَّ مِنْ غَزِيَّةَ إنْ غَوَتْ
غَوَيْتُ وَإِنْ تَرْشُدْ غَزِيَّةُ أَرْشُدِ

* غی و غوایه دارای یک معنا است که عبارت است از گمراهی، خطا، تخلف از کارِ درست، و غرق‌شدن در باطل. و رشد ضد این‌همه بوده حق، هدایت و درستی را گویند.

* اطاعت پیروی از اوامر است، و اجتناب دوری‌جستن از آنچه ممنوع است می‌باشد.

* زُجاج گفته است: ملت در لغت: سنت و طریقت را گویند.

* ابن سیده گفته است: راه دشوار و خسته‌کننده که پیموده شده تا سرانجام نشان و علامت گشته است.

قول مولف  /: «الله را به یگانگی و با اخلاص عبادت کن».

* این معنای آن حنیفیتی است که الله متعال به آن امر نموده است.

قول مولف  /: «و برای آن الله متعال همه مردم را امر نموده است».

* و دلیلش این قول الله متعال است: ﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ حُنَفَآءَ وَيُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُواْ ٱلزَّكَوٰةَۚ وَذَٰلِكَ دِينُ ٱلۡقَيِّمَةِ٥[البينة: ٥] «و آنان فرمان نیافتند جز اینکه الله را عبادت کنند درحالی که دین خود را برای او خالص گردانند (و از شرک) به توحید (و دین ابراهیم) روی آورند. و نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند، و این است آیین راستین و مستقیم».

قول مولف  /: آن‌ها را برای عبادت خلق نموده است؛ طوری که می‌فرماید: ﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ٥٦[الذاريات: ٥٦] «و من جن و انس را نیافریده‌ام مگر برای اینکه مرا عبادت کنند».

* یعنی آن‌ها را الله متعال برای عبادت خویش آفریده است، طوری که می‌فرماید: ﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ٥٦[الذاريات: ٥٦] «و من جن و انس را نیافریده‌ام مگر برای اینکه مرا عبادت کنند».

- این اسلوب را در زبان عربی،حصر می‌نامند. پس الله متعال هدف نهایی از آفرینش جن و انس را به یگانگی و بدون شریک عبادت‌کردن خویش، منحصر نموده است.

- کسی که این عبادت را انجام نداد، آنچه برایش خلق شده را انجام نداده است؛ بنابر این مستحق و سزاوار عذاب خواهد بود.

- اِنس به اولاد آدم  ÷ گفته می‌شود، و به خاطر اُنس‌گرفتن‌شان با یکدیگر اِنس نامیده شده‌اند.

- و جن به خاطر مخفی و پنهان‌بودن‌شان از انظار مردم جن نامیده شده‌اند، طوری که الله متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّهُۥ يَرَىٰكُمۡ هُوَ وَقَبِيلُهُۥ مِنۡ حَيۡثُ لَا تَرَوۡنَهُمۡۗ [الأعراف: ٢٧] «بی‌گمان او و همکارانش شما را می‌بینند از جایی که شما آن‌ها را نمی‌بینید».

قول مولف  /: معنای (يَعْبُدُونِ) در آيه (يوَحِّدُونِ) است، یعنى مرا به یکتایى عبادت کنند.

* این آیه باید این‌گونه تفسیر شود، زیرا عبادت اگر خالص برای الله متعال نباشد باطل است و هیچ چیزی نیست.

* عبادات باطل را الله متعال در روز قیامت چون غبار پراکنده در هوا قرار می‌دهد، طوری که الله متعال دربارۀ مشرکان می‌فرماید: ﴿وَقَدِمۡنَآ إِلَىٰ مَا عَمِلُواْ مِنۡ عَمَلٖ فَجَعَلۡنَٰهُ هَبَآءٗ مَّنثُورًا٢٣[الفرقان: ٢٣] «و ما به سراغ هرگونه عملی‌که انجام داده‌اند؛ می‌‌رویم، پس آن را (چون) غبار پراکنده (در هوا) قرار می‌دهیم». زیرا کسی که الله متعال را به یگانگی نمی‌خواند پس عبادت او باطل است؛ و حکم وی مانند حکم کسی است که اصلا الله متعال را عبادت نکرده است.

* عبادتی که به عابد سود می‌رساند همان عبادت پذیرفته‌شده‌ای است که دو شرط قبولیت را با هم جمع کند که عبارت است از: ١- اخلاص ٢- پیروی از پیامبر  ج.

قول مؤلف: «بزرگ‌ترین و مهم‌ترین چیزى که الله متعال به آن امر فرموده توحید است، و توحید یعنى الله متعال را به یکتایى عبادت کردن».

* توحید را تعریف نموده که الله متعال را به یکتایی و یگانگی‌ عبادت کردن است.

- این همان تعریف توحید الوهیت است، همان توحیدی که راجع به آن میان پیامبران و اقوام‌شان خصومت‌ها رخ داد. اما در توحید ربوبیت تنها ملحدین و ثَنَویه (کسانی که به وجود دو معبود "الهه خیر و الهه شر" در کائنات عقیده دارند) مخالفت ورزیده‌اند.

* پیامبر  ج در بین مردمانی مبعوث شد که اقرار می‌کردند الله متعال خالق و روزی‌دهنده است، لیکن به اسلام مشرف نشدند. زیرا الله متعال را به یگانگی عبادت نمی‌کردند و در بزرگ‌ترین چیزی که الله متعال به آن امر فرموده که همان توحید است پیامبر  ج را اطاعت نکردند.

قول مؤلف: و بزرگ‌ترین چیزى که از آن باز داشته شرک است. شرک یعنى: علاوه بر الله خواندن کسی دیگر در دعا. دلیلش اینکه الله متعال مى‌فرماید: ﴿وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُشۡرِكُواْ بِهِۦ شَيۡ‍ٔٗا [النساء: ٣٦] «و (تنها) الله را عبادت کنید، و چیزی را با او شریک مگردانید».

* شرک به الله را تعریف نموده است که عبارت از شریک‌قراردادن و عبادت چیزی دیگری با الله واحد است، و این تعریف خوبی است که این متن بر آن دلالت می‌کند، که هم مختصر است و هم بر مراد دلالت دارد.

* الله متعال می‌فرماید: ﴿قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ شُرَكَآءَكُمُ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُواْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ [فاطر: ٤٠] «(ای پیامبر!) بگو: آیا معبودان‌تان را که به جای الله می‌خوانید؛ دیده‌اید؟ به من نشان دهید چه چیزی از زمین را آفریده‌اند؟»، و می‌فرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مَا يَمۡلِكُونَ مِن قِطۡمِيرٍ١٣ إِن تَدۡعُوهُمۡ لَا يَسۡمَعُواْ دُعَآءَكُمۡ وَلَوۡ سَمِعُواْ مَا ٱسۡتَجَابُواْ لَكُمۡۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يَكۡفُرُونَ بِشِرۡكِكُمۡۚ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثۡلُ خَبِيرٖ١٤[فاطر: ١٣-١٤] «(او) شب را در روز داخل می‌کند و روز را در شب داخل می‌گرداند، و خورشید و ماه را مسخر کرده که هریک تا زمانی معین در حرکت است، این است الله پروردگار شما، فرمانروایی از آنِ او است، و کسانی را که به جای او می‌خوانید مالک (هم‌وزن) پوست نازک هستۀ خرما نیستند. * اگر آن‌ها را بخوانید (صدای) خواندن شما را نمی‌شنوند، و (به فرض) اگر بشنوند به شما پاسخ نمی‌دهند، و روز قیامت شرک شما را انکار می‌کنند، و هیچکس مانند (الله) آگاه خبردارت نمی‌کند».

قول مؤلف: «و کسی یا چیزی دیگری را با او در دعاخواندن»، که دعا عبادات و طلب حاجات را شامل می‌شود.

* شرک دو نوع است:

- اول: شرک اکبر: که در ربوبیت و الوهیت صورت می‌گیرد:

١- شرک اکبر در ربوبیت عبارت است از: باور داشتن به شریکی با الله متعال در افعال او تعالی مانند آفرینش، رزق و روزی دادن، مالکیت و تدبیر امور.

٢- شرک اکبر در الوهیت عبارت است از عبادت غیر الله تعالی.

- نوع دوم: شرک اصغر است که وسیلۀ رسیدن به شرک اکبر می‌شود و در نصوص شرعی شرک نامیده شده است با وجودی که دربردارنده عبادت غیر الله نیست.

- و مثال آن: ریا در خوب نشان‌دادن و زیبا جلوه‌دادن ادای نماز برای جلب انظار مردم تا او را مورد مدح و ستایش قرار دهند و باعث تعجب آن‌ها از حسن شیوۀ عبادت وی شود، این درحالی است که او برای الله متعال نماز می‌خواند، لیکن همزمان می‌خواهد مردم او را مورد ستایش قرار دهند و شاید چنین شخصی بیشتر در بهتر جلوه‌دادن نمازش بکوشد تا ستایش مردم از وی بیشتر شود؛ این عملکردش شرک اصغر است، زیرا او نیت و قصد خود را خالص برای الله  أ ننموده، ولی این کارش شرک اکبر نیست زیرا غیر الله متعال را عبادت نکرده است.

قول مؤلف: دلیلش قول الله متعال است: ﴿۞وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُشۡرِكُواْ بِهِۦ شَيۡ‍ٔٗا [النساء: ٣٦] «و (تنها) الله را عبادت كنيد و چیزى را با او شریک نکنید».

* در این آیه کریمه نهی از شرک، و امر به عبادت الله متعال، با هم ذکر شده‌اند که معنای توحید را بیان می‌کند.

* این آیۀ کریمه، آیه حقوق ده‌گانه نامیده می‌شود، که الله متعال با بیان حق خود آن را آغاز کرده است، حقی که مخلوقات را به خاطرآن آفریده که همان توحید یا عبادت او تعالی به یگانگی است.

قول مؤلف  /: اگر از تو پرسیده شود: اصول سه‌گانه‌اى که شناخت آن بر هر انسانى واجب است چیست؟

بگو: ١- شناخت پروردگار. ٢- شناخت اسلام که دین پسندیدۀ پروردگار است. ٣- و شناخت پیامبرش محمد  ج.

* مؤلف  / این مسایل را به شیوۀ سوال و جواب درآورده است تا به فهم و درک مردم نزدیک‌تر شود، و فراگیری آن برای عوام و کودکان و نوجوانان آسان باشد.

- معلم باید در آموزش این مسایل و تفهیم آن به نوجوانان توجه نشان دهد تا همزمان با بزرگ‌شدن، این مسایل مهم و عظیم را که اصول دین هستند فرا بگیرند.

- و اصول جمع اصل است، که بر آن، چیزی بنا و برپا می‌شود؛ پس کسی که اصول دین را برپا نکرد دین او اصلی ندارد، و این اصول سه‌گانه اصول دین هستند.

قول مؤلف: اگر از تو پرسیده شود که پروردگارت کیست؟ بگو پروردگارم ذاتى است که با نعمت‌هاى فراوانش مرا و سایر جهانیان را آفریده و پرورش داده است، او یگانه معبود من است که جز او هیچ معبودى ندارم، چنانکه الله متعال مى‌فرماید: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٢[الفاتحة: ٢] «هرگونه ثناء و ستایشى ویژه پروردگار عالمیان است». جز خود پروردگار، هر صنف مخلوقات در این جهان براى خودش عالمى است که من نیز جزوى از یک عالم هستم.

* این آغازی در بیان اصل اول که شناخت پروردگار  أ است، می‌باشد:

* قول مؤلف: «او یگانه معبود من است که جز او هیچ معبودى ندارم»؛ این تفهیم برای شاگرد و بیانی برای او است تا بداند که جز الله  أ هیچ معبودی برایش نیست.

قول مؤلف: «اگر از تو پرسیده شود: پروردگارت را چگونه شناختى؟ بگو: با آیات و مخلوقاتش».

* عطف کلمه مخلوقات بر آیات در قول مؤلف از باب لفظ خاص بر لفظ عام است. یعنی مخلوقات جزئی از آیات هستند.

قول مؤلف: «از جملۀ آیات و نشانه‌های قدرت او تعالی شب و روز و خورشید و ماه است».

* یعنی از جمله آیات (نشانه‌ها و علامات) کونی الله متعال هستند و علامات کونی از جملۀ مخلوقات می‌باشند، و مؤلف  / از این علامات کونی با آیات قرآنی تعبیر نموده است چون در لفظ با هم موافق هستند قول پروردگار سبحانه چنین است: ﴿وَمِنۡ ءَايَٰتِهِ ٱلَّيۡلُ وَٱلنَّهَارُ وَٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُۚ لَا تَسۡجُدُواْ لِلشَّمۡسِ وَلَا لِلۡقَمَرِ وَٱسۡجُدُواْۤ لِلَّهِۤ ٱلَّذِي خَلَقَهُنَّ إِن كُنتُمۡ إِيَّاهُ تَعۡبُدُونَ٣٧[فصلت: ٣٧] «و از نشانه‌های او، شب و روز، و خورشید و ماه است، برای خورشید و برای ماه سجده نکنید، و برای الله که آن‌ها را آفریده است، سجده کنید، اگر تنها او را عبادت می‌کنید».

قول مؤلف: «و از جمله مخلوقات پروردگار آسمان‌های هفتگانه و آنچه در آن‌ها است و زمین‌هاى هفتگانه و آنچه در آن‌ها و در بین آن دو است می‌باشد».

* این مخلوقات از علامات و نشانه‌های کونی هستند زیرا بر خالق‌شان دلالت دارند و چون با لفظ آیۀ کریمه موافقت دارند مؤلف  / با لفظ مخلوقات از آن‌ها تعبیر نموده است. ﴿لَخَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ أَكۡبَرُ مِنۡ خَلۡقِ ٱلنَّاسِ[غافر: ٥٧] «مسلماً آفرینش آسمان‌ها و زمین بزرگ‌تر از آفرینش مردم است».

قول مؤلف  /: و دلیل فرموده الله متعال است: ﴿لَخَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ أَكۡبَرُ مِنۡ خَلۡقِ ٱلنَّاسِ[غافر: ٥٧] «مسلماً آفرینش آسمان‌ها و زمین بزرگ‌تر از آفرینش مردم است».

و می‌فرماید: ﴿وَمِنۡ ءَايَٰتِهِ ٱلَّيۡلُ وَٱلنَّهَارُ وَٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُۚ لَا تَسۡجُدُواْ لِلشَّمۡسِ وَلَا لِلۡقَمَرِ وَٱسۡجُدُواْۤ لِلَّهِۤ ٱلَّذِي خَلَقَهُنَّ إِن كُنتُمۡ إِيَّاهُ تَعۡبُدُونَ٣٧[فصلت: ٣٧] «و از نشانه‌های او، شب و روز، و خورشید و ماه است، برای خورشید و برای ماه سجده نکنید، و برای الله که آن‌ها را آفریده است، سجده کنید، اگر تنها او را عبادت می‌کنید».

و می‌فرماید: ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ يُغۡشِي ٱلَّيۡلَ ٱلنَّهَارَ يَطۡلُبُهُۥ حَثِيثٗا وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ وَٱلنُّجُومَ مُسَخَّرَٰتِۢ بِأَمۡرِهِۦٓۗ أَلَا لَهُ ٱلۡخَلۡقُ وَٱلۡأَمۡرُۗ تَبَارَكَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٥٤[الأعراف: ٥٤].

«(ای مردم) بی‌گمان پروردگار شما الله است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید، سپس بر عرش مستقر شد، شب را به روز می‌پوشاند که شتابان در پی آن می‌رود، و خورشید و ماه و ستاره‌گان (را آفرید) که مسخر فرمان او هستند، آگاه باشید که آفرینش و فرمانروایی از آنِ او است، پربرکت (و به غایت بزرگ) است الله که پروردگار جهانیان است».

- این علامات و نشانه‌های کونی که در هستی وجود دارند باب بزرگی برای شناخت الله متعال است و حجتی برای وجوب توحید می‌باشد.

قول مؤلف  /: و رب: همان معبود است، و دلیلش این قول الله متعال است: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱعۡبُدُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُمۡ وَٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ٢١ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ فِرَٰشٗا وَٱلسَّمَآءَ بِنَآءٗ وَأَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجَ بِهِۦ مِنَ ٱلثَّمَرَٰتِ رِزۡقٗا لَّكُمۡۖ فَلَا تَجۡعَلُواْ لِلَّهِ أَندَادٗا وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٢٢[البقرة: ٢١-٢٢] «ای مردم، پروردگار خود را عبادت کنید، آن کسی که شما و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزگار شوید. * آن کس‌که زمین را برای شما بگسترد و آسمان را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد. و از آسمان آبی فرو فرستاد و به وسیلۀ آن انواع میوه‌ها را به وجود آورد تا روزی شما باشد. بنابر این برای الله همتایانی قرار ندهید، درحالی که می‌دانید».

* وقتی ربوبیت دلیلی بر وجوب توحید است، پس الله متعال معبود حقیقی است و جز او تعالی معبودی نداریم، و هرکس و هرچیزی که غیر از الله عبادت می‌شود تنها معبود گرفته شده است و از صفات ربوبیت چیزی در او نیست؛ تنها الله رب است و مستحق عبادت بوده و است، چون او رب و معبود حقیقی است و غیر او مستحق و سزاوار عبادت نیست.

قول مؤلف: «ابن کثیر  / می‌گوید: خالق و آفریدگار همۀ این مخلوقات یگانه ذاتى است که شایسته و مستحق عبادت است».

استناد به اقوال علمای توانمند، معلم و دعوتگر را در قانع‌کردن شاگردان و مخاطبان افزایش می‌دهد.