صبر و احکام آن:
صبر واجب، و این نوع صبر، صبر در ادای واجبات دینی و صبر بر ترک محرمات است.
صبر مستحب، و این نوع صبر در انجام کارهای مستحب و صبر بر ترک مکروهات است.
مقدار واجب از صبر امری است که اهل علم برآن اتفاق نظر دارند، طوری که شیخالاسلام ابن تیمیه / میگوید: «و از اینرو صبر بر ادای واجبات و ترک امور ممنوع به اتفاق مسلمانان واجب است، و صبر هنگام مصیبت را نیز شامل میشود، و بنده نباید در واقعشدن آن بیتابی و بیصبری کند، و همچنین صبر بر ترک پیروی از هوای نفس در برابر چیزی که الله متعال نهی میفرماید».
ابن قیم / میگوید: صبر واجب سه نوع است:
* اول: صبر بر ترک محرمات.
* دوم: صبر بر ادای واجبات.
* سوم: صبر هنگام وقوع مصیبتهایی که بنده در آمدن آن بیاختیار است مانند بیماریها، فقر و غیره.
و اما صبر مستحب صبر بر ترک مکروهات و صبر بر انجام مستحبات و صبر بر رویارویی با جانی به مانند فعل وی است.
رضایت بر مصیبتی که عاید حال مسلمان میگردد نشانگر صبر و شکیبایی بیش از حد معمول آن است؛ و در مورد حکم آن دو قول ارایه شده است: واجب و مستحب.
در رضامندی بعد از قضا و قدر الله متعال دو سبب وجود دارد:
١- یقین و باور داشتن بر اینکه الله متعال مستحق رضایت در تمامی حالات است، و این رضایت به خاطر محبت نسبت به الله متعال میباشد.
٢- رضایت بر اینکه بنده بداند آنچه از قضا و قدر الهی که به او میرسد برایش خیر است، و این رضایت، حسن نیت به الله متعال و تصدیقنمودن وعده او تعالی است.
پاداش رضایت از الله متعال آن است که الله متعال بنده خود را راضی میسازد، و اینکه با چه چیزی و چگونه بندهاش را راضی میسازد، الله متعال خودش دانا است.
- نیاز دعوتگر به صبر و شکیبایی
* از سنتهای الهی این است که برای دعوتگرانِ راه خویش، دشمنان و مجرمانی را قرار داده است تا صدق و یقین آنها را مورد امتحان قرار بدهد، الله متعال میفرماید: ﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوّٗا مِّنَ ٱلۡمُجۡرِمِينَۗ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ هَادِيٗا وَنَصِيرٗا٣١﴾[الفرقان: ٣١] «و اینگونه برای هر پیامبری دشمنی از مجرمان قرار دادیم، و پروردگار تو برای راهنمایی و یاری (تو) کافی است».
* دعوتگر به هدایت و نصرت نیاز دارد، وی با هدایت، بر پیمودن راه رستگاری توفیق مییابد، و با نصرت الهی، بر دشمنانش پیروز میشود.
* ﴿وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ هَادِيٗا وَنَصِيرٗا٣١﴾[الفرقان: ٣١] «و پروردگار تو برای راهنمایی و یاری (تو) کافی است».
در این قسمت از آیه حقیقتی ایمانی نهفته است که قلب دعوتگر را مطمئن میسازد پس جز الله از کسی نمیترسد و به ضعف مبتلا نمیشود و او را اندوه و خوف دربرنمیگیرد؛ چون به هدایت الله متعال و نصرت از جانب او تعالی اعتماد کامل دارد مادامی که دعوت وی به سوی الله با علم و بصیرت باشد.
* بر دعوتگر واجب است که در مسیر دعوت به سوی حق، اذیت و مشقتی که در این راستا به او میرسد را تحمل نموده و صبر داشته باشد.
* الله متعال بندگان مؤمن خود را وعدۀ نصرت داده است. و وعدۀ الهی حق بوده و خلافش صورت نمیپذیرد. الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَيَوۡمَ يَقُومُ ٱلۡأَشۡهَٰدُ٥١﴾[غافر: ٥١] «یقیناً ما پیامبران خود و کسانی را که ایمان آوردهاند، در زندگی دنیا و روزی که گواهان (برای گواهی) برخیزند، یاری میکنیم».
و میفرماید: ﴿وَكَانَ حَقًّا عَلَيۡنَا نَصۡرُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ٤٧﴾[الروم: ٤٧] «(و مؤمنان را یاری دادیم) و یاریدادن مؤمنان بر (عهدۀ) ما بود».