شرح اصول سه گانه اسلام شیخ محمد بن عبدالوهاب

فهرست کتاب

اهداف و مقاصد هجرت

اهداف و مقاصد هجرت

* هجرت دارای مقاصد بزرگ و حکمت‌های با اهمیتی می‌باشد:

- از جمله: هجرت سبب حفظ مؤمنان از فتنه در دین می‌گردد.

- هجرت سبب عزت مؤمنان و سرفرازی و نیرومندی‌شان بوده آن‌ها را از ظلم کفار و تسلط آن‌ها بر جان، آبرو و حیثیت و اموال‌شان حفظ می‌کند.

- هویت مسلمانان در سرزمینی که کفار در آن قدرت و سلطنت ندارند مشخص شده و سبب برپایی جهاد در راه الله متعال می‌شود و امکانات جنگ علیه آن عده از کفار که دعوت حق را لبیک نمی‌گویند و با مسلمانان صلح نمی‌کنند فراهم می‌گردد.

- و از جمله: کسی که دین خود را از ترس کفار پنهان می‌کند، وقتی از سرزمین اسلامی که با رعایت احکام جهاد و پناه‌دادن مهاجرین و نصرت آن‌ها برپا شده آگاه شود به سوی آن هجرت می‌کند. پس به این ترتیب مهاجران زیاد می‌شوند و از نیرومندی و قدرتی برخوردار می‌شوند که از جان خود دفاع می‌کنند و علیه کسانی که جنگ بر ضد آن‌ها لازم است می‌جنگند.

* شیخ الاسلام محمد بن عبدالوهاب  / این امور را در دعوت خویش محقق ساخته بود، و چه خوب که این مسأله را در اینجا در لابه‌لای اصول الدین ذکر نموده است، و این نشانگر کاردانی و درایت شیخ  / و آمادگی وی برای مهیاساختن این رساله و گزینش مطالب آن است.

* شیخ  / با امیر منطقه درعیه به هدف برپایی دولت اسلامی پیمان بست، دولتی که کفار و دوستان منافق آن‌ها و طاغوتیان بر آن تسلطی نداشته باشند. وی به تعلیم عقیده صحیح و نشر فقه در دین خصوصا در مسایل توحید و اصول دین اهتمام ورزید، و مسلمانان را به سوی این دولت دعوت نموده بیان نمود که هجرت از سرزمین شرک به سرزمین اسلام واجب است تا اینکه ارتش و نیرو برای او گردهم آمد.

* سپس به دعوت مردم در سرزمین‌های همجوار پرداخت که شهروندان و فرمانروایان آن به شرک آغشته بودند، هرچند کسانی در میان آن‌ها بود که شرک را نمی‌پذیرفت ولی قادر به تغییر آن نبودند؛ پس آن‌ها را به توحید فراخواند؛ کسی که به دعوت او جواب مثبت داد به دولت توحید داخل شد و او را با قدرت و سلطه‌ای که در دست داشت ثبات داد، و برای مسلمانان یاری‌دهنده و کمک‌رسان خوبی قرار گرفت، و کسی که بر شرک اصرار کرد و از پذیرش دعوت توحید ابا ورزید به یاری الله متعال به جنگ با آن‌ها پرداختند.

* موحدان در جنگ‌ها برضد دشمنان و مخالفان‌شان موفق و پیروز بودند چون نیت‌شان خالص برای نصرت دین الله   بود، و شیخ  / با آنها همرزم بود و به وعظ و نصیحت آن‌ها می‌پرداخت و از اسباب شکست که از لابه‌لای دلایل قرآنی و سنت نبوی می‌دانست آن‌ها را برحذر می‌کرد تا اینکه دولت اسلامی برپا شد و الله متعال نصرت و پیروزی را نصیب‌شان کرد و سرزمین‌هایی که در گذشته امارت‌های متفرق بودند که شرک و بدعت و خرافات در آن‌ها منتشر شده بود و طاغوتیان به اهالی آن سخت‌ترین عذاب را می‌چشاندند متحد شدند.

* و این دولت، باعزت و باهیبت باقی ماند تا اینکه پس از گذشت زمانی بعد از وفات شیخ  / تغییراتی رخ داد که همانا به شکست اسفبار نخستین دولت سعودی انجامید.

* شیخ عبدالعزیز بن باز  / گفته است: «بعدها در سال‌های اخیر پس از وفات شیخ و وفات بسیاری از فرزندان و طرفدارانش بعضی تغییرات رخ داد طوری که دولت ترکیه و دولت مصر مورد ابتلا و امتحان قرار گرفتند که مصداق این فرمودۀ الله متعال است: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوۡمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡۗ[الرعد: ١١]. «بی‌گمان الله حالت (و سرنوشت) هیچ قومی را تغیر نمی‌دهد، تا وقتی که آنان آنچه را که در ضمیر‌شان است، تغیر دهند»».