شرح اصول سه گانه اسلام شیخ محمد بن عبدالوهاب

فهرست کتاب

هدف اول: برپایی حجت

هدف اول: برپایی حجت

اما هدف اول، برپایی حجت می‌باشد، الله   بیان نموده که با عدل و داد خود هیچ‌کسی را به اندازۀ ذره‌ای مورد ظلم قرار نمی‌دهد، و هیچ‌کسی را پیش از اینکه برایش پیامبری بفرستد عذاب نمی‌دهد، طوری که می‌فرماید: ﴿وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبۡعَثَ رَسُولٗا١٥ [الإسراء: ١٥] «و ما هرگز عذاب نخواهیم کرد؛ مگر آنکه پیامبری بفرستیم».

و می‌فرماید: ﴿ذَٰلِكَ أَن لَّمۡ يَكُن رَّبُّكَ مُهۡلِكَ ٱلۡقُرَىٰ بِظُلۡمٖ وَأَهۡلُهَا غَٰفِلُونَ١٣١[الأنعام: ١٣١] «این (فرستادن پیامبران) به این سبب است که پروردگارت هیچگاه شهرها درحالی که مردمش غافل و بی‌خبر باشند، به ستم هلاک نمی‌کند».

- ﴿غَٰفِلُونَ: یعنی کسانی که نمی‌دانند چه چیزی را الله متعال از ایمان به خودش و پیروی از پیامبرانش بر آنان واجب کرده است.

علامه شنقیطی  / گفته است: این فرمودۀ الله متعال: ﴿رُّسُلٗا مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى ٱللَّهِ حُجَّةُۢ بَعۡدَ ٱلرُّسُلِۚ [النساء: ١٦٥] «پیامبرانی که بشارت‌دهنده و بیم‌دهنده بودند، تا بعد از (آمدن) این پیامبران برای مردم بر الله حجتی نباشد». در این آیه بیان نفرموده که حجت مردم بر الله متعال چه خواهد بود اگر آنان را بدون هشدار قبلی به واسطۀ پیامبران، عذاب دهد، اما او تعالی این حجت را در سورۀ طه در این فرمودۀ خود بیان نموده است: ﴿وَلَوۡ أَنَّآ أَهۡلَكۡنَٰهُم بِعَذَابٖ مِّن قَبۡلِهِۦ لَقَالُواْ رَبَّنَا لَوۡلَآ أَرۡسَلۡتَ إِلَيۡنَا رَسُولٗا فَنَتَّبِعَ ءَايَٰتِكَ مِن قَبۡلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخۡزَىٰ١٣٤[طه: ١٣٤] «اگر (ما) آن‌ها را پیش از آمدن او (پیامبر) با عذابی هلاک می‌کردیم؛ قطعاً (روز قیامت) می‌گفتند: پروردگارا! چرا پیامبری به سوی ما نفرستادی، تا پیش از آن که خوار و رسوا شویم از آیات تو پیروی کنیم؟!». و به این حجت در سورۀ قصص نیز اشاره نموده است: ﴿وَلَوۡلَآ أَن تُصِيبَهُم مُّصِيبَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَيۡدِيهِمۡ فَيَقُولُواْ رَبَّنَا لَوۡلَآ أَرۡسَلۡتَ إِلَيۡنَا رَسُولٗا فَنَتَّبِعَ ءَايَٰتِكَ وَنَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ٤٧[القصص: ٤٧] «و اگر آن نبود که به (سبب) اعمالی‌که مرتکب شده‌اند؛ مصیبتی به آن‌ها برسد، آنگاه بگویند: پروردگارا! چرا به سوی ما پیامبری نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم و از مؤمنان باشیم؟».

* الله متعال بیان می‌فرماید هرکس از کفار که داخل دوزخ می‌شوند با فرستادن پیامبران، حجت بر آن‌ها قائم شده است و آنها خوب دانسته‌اند که چه چیزی بر آنان واجب بوده و از چه چیزی هشدار داده شده‌اند، لیکن رسالت پیامبران را تکذیب نموده و از پذیرش آن تکبر ورزیده‌اند و یا اینکه از مستکبران پیروی نموده‌اند، طوری که الله متعال می‌فرماید: ﴿وَلِلَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡ عَذَابُ جَهَنَّمَۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ٦ إِذَآ أُلۡقُواْ فِيهَا سَمِعُواْ لَهَا شَهِيقٗا وَهِيَ تَفُورُ٧ تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ ٱلۡغَيۡظِۖ كُلَّمَآ أُلۡقِيَ فِيهَا فَوۡجٞ سَأَلَهُمۡ خَزَنَتُهَآ أَلَمۡ يَأۡتِكُمۡ نَذِيرٞ٨ قَالُواْ بَلَىٰ قَدۡ جَآءَنَا نَذِيرٞ فَكَذَّبۡنَا وَقُلۡنَا مَا نَزَّلَ ٱللَّهُ مِن شَيۡءٍ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا فِي ضَلَٰلٖ كَبِيرٖ٩ وَقَالُواْ لَوۡ كُنَّا نَسۡمَعُ أَوۡ نَعۡقِلُ مَا كُنَّا فِيٓ أَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِيرِ١٠ فَٱعۡتَرَفُواْ بِذَنۢبِهِمۡ فَسُحۡقٗا لِّأَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِيرِ١١ [الملك: ٦-١١] «و برای کسانی که به پروردگار‌شان کافر شدند عذاب جهنم است، و چه بد جایگاهی است * هنگامی که در آن انداخته شوند، از آن نعرۀ (وحشتناک) می‌شنوند، درحالی که آن می‌جوشد * از شدت خشم نزدیک است پاره پاره شود، هرگاه که گروهی در آن انداخته می‌شوند، نگهبانانش از آن‌ها می‌پرسند: آیا بیم‌دهنده‌ای به سراغ شما نیامد؟! * گویند: چرا، بیم‌دهنده به سوی ما آمد، پس ما او را تکذیب کردیم، و گفتیم: هرگز الله چیزی نازل نکرده است، جز این نیست که شما در گمراهی بس بزرگ هستید. * و گویند: اگر ما می‌شنیدیم یا تعقل می‌کردیم، در (زمرۀ) دوزخیان نبودیم. * پس آن‌ها به گناه خود اعتراف کردند، پس نفرین بر دوزخیان باد!».

* کافران به گناه خود اعتراف نمودند و به برپایی حجت بر خودشان اقرار نمودند، و جز ملامتی بر خویش چیزی دریافت نکردند از این‌رو گفتند: ﴿وَقَالُواْ لَوۡ كُنَّا نَسۡمَعُ أَوۡ نَعۡقِلُ مَا كُنَّا فِيٓ أَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِيرِ١٠[الملك: ١٠] «و گویند: اگر ما می‌شنیدیم یا تعقل می‌کردیم، در (زمرۀ) دوزخیان نبودیم».

* الله متعال می‌فرماید: ﴿وَسِيقَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ زُمَرًاۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوهَا فُتِحَتۡ أَبۡوَٰبُهَا وَقَالَ لَهُمۡ خَزَنَتُهَآ أَلَمۡ يَأۡتِكُمۡ رُسُلٞ مِّنكُمۡ يَتۡلُونَ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِ رَبِّكُمۡ وَيُنذِرُونَكُمۡ لِقَآءَ يَوۡمِكُمۡ هَٰذَاۚ قَالُواْ بَلَىٰ وَلَٰكِنۡ حَقَّتۡ كَلِمَةُ ٱلۡعَذَابِ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ٧١[الزمر: ٧١] «و کسانی که کافر شدند گروه گروه به سوی جهنم رانده می‌شوند، تا وقتی به (کنار) آن (دوزخ) رسند در‌هایش گشوده شود، و نگهبانانش به آنان گویند: آیا پیامبرانی از میان خود‌تان به سوی شما نیامدند که آیات پروردگارتان را برای شما بخوانند، و شما را به دیدار امروز‌تان هشدار دهند؟! گویند: آری، و اما فرمان عذاب (الهی) بر کافران محقق شده است».

* و می‌فرماید: ﴿وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَن نُّؤۡمِنَ بِهَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ وَلَا بِٱلَّذِي بَيۡنَ يَدَيۡهِۗ وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذِ ٱلظَّٰلِمُونَ مَوۡقُوفُونَ عِندَ رَبِّهِمۡ يَرۡجِعُ بَعۡضُهُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٍ ٱلۡقَوۡلَ يَقُولُ ٱلَّذِينَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ لِلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُواْ لَوۡلَآ أَنتُمۡ لَكُنَّا مُؤۡمِنِينَ٣١ قَالَ ٱلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُواْ لِلَّذِينَ ٱسۡتُضۡعِفُوٓاْ أَنَحۡنُ صَدَدۡنَٰكُمۡ عَنِ ٱلۡهُدَىٰ بَعۡدَ إِذۡ جَآءَكُمۖ بَلۡ كُنتُم مُّجۡرِمِينَ٣٢ وَقَالَ ٱلَّذِينَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ لِلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُواْ بَلۡ مَكۡرُ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ إِذۡ تَأۡمُرُونَنَآ أَن نَّكۡفُرَ بِٱللَّهِ وَنَجۡعَلَ لَهُۥٓ أَندَادٗاۚ وَأَسَرُّواْ ٱلنَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَۚ وَجَعَلۡنَا ٱلۡأَغۡلَٰلَ فِيٓ أَعۡنَاقِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْۖ هَلۡ يُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ٣٣[سبأ: ٣١-٣٣] «و کسانی که کافر شدند، گفتند: ما هرگز به این قرآن ایمان نمی‌آوریم و نه به آن (کتاب‌های) که پیش از آن بوده. (ای پیامبر!) اگر ببینی (در روز قیامت) هنگامی که ستمکاران در پیشگاه پروردگار‌شان (برای حساب‌رسی) نگه‌داشته شده‌اند، (از حال آن‌ها به شگفت می‌آیی) برخی از آن‌ها سخن برخی دیگر را پاسخ می‌دهند (و هرکدام گناه خود را به گردن دیگری می‌اندازد) کسانی که به استضعاف کشیده شده‌اند، به کسانی که استکبار (و سرکشی) نمودند، گویند: اگر شما نبودید ما قطعاً مؤمن بودیم * کسانی که سرکشی (و تکبر) کردند (مستکبران) به کسانی که به استضعاف کشیده شده‌اند (مستضعفان) گویند: آیا ما شما را از هدایت بازداشتیم بعد از آن‌که به سراغ شما آمد؟! (هرگز نه) بلکه شما خود مجرم بودید * و مستضعفان به مستکبران گویند: بلکه، مکر و حیلۀ شب و روز شما (سبب شد که از هدایت بازمانیم) هنگامی که به ما دستور می‌دادید که به الله کافر شویم و برای او همتایانی قرار دهیم. و هنگامی که عذاب (الهی) را ببینند، پشیمانی (خود) را (در دل) پنهان دارند، و ما زنجیر‌ها را در گردن‌های کسانی که کافر شدند؛ بگذاریم، آیا جز آنچه عمل می‌کردند، به آن‌ها جزا داده می‌شود؟!».

- پس این مستضعفان رسیدن هدایت برایشان را انکار نکرده‌اند، و دانستند که آن‌ها به علت نافرمانی از پیامبران و کفر‌ورزیدن به الله  أ مجرم بوده‌اند، از این‌رو پشیمان شدند هنگامی که پشیمانی سودی برایشان ندارد.

* و الله متعال آنچه را که روز محشر برای کفار اعم از انس و جن خواهد گفت این‌چنین می‌فرماید: ﴿يَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ أَلَمۡ يَأۡتِكُمۡ رُسُلٞ مِّنكُمۡ يَقُصُّونَ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِي وَيُنذِرُونَكُمۡ لِقَآءَ يَوۡمِكُمۡ هَٰذَاۚ قَالُواْ شَهِدۡنَا عَلَىٰٓ أَنفُسِنَاۖ وَغَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا وَشَهِدُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَنَّهُمۡ كَانُواْ كَٰفِرِينَ١٣٠ ذَٰلِكَ أَن لَّمۡ يَكُن رَّبُّكَ مُهۡلِكَ ٱلۡقُرَىٰ بِظُلۡمٖ وَأَهۡلُهَا غَٰفِلُونَ١٣١[الأنعام: ١٣٠-١٣١] «ای گروه جن و انس! آیا پیامبرانی از شما به سوی شما نیامدند که آیات مرا برای‌تان بخوانند، و شما را از ملاقات این روزتان هشدار دهند گویند: بر (ضد) خودمان گواهی می‌دهیم. و زندگی دنیا آن‌ها را فریب داد، و بر (زیان) خودشان گواهی دهند که کافر بودند* این (فرستادن پیامبران) به آن سبب است که پروردگارت هیچگاه شهرها درحالی که مردمش غافل و بی‌خبر باشند، به ستم هلاک نمی‌کند».

* ابن جریر  / گفته است: «پس عذر هر دروغ‌پردازی را که به وحدانیت او تعالی ملحد شده است و مخالفت امر او را نموده است با دلایل قاطع از بین برد، تا این عذری باشد از جانب او تعالی در برابر چنین مردمان، و تا برای الله متعال حجت قوی و بزرگ بر آنان و بر تمام خلقش باشد».

* و در صحیحین از مغیره بن شعبه  س روایت است که پیامبر  ج فرمود: «وَلَا أَحَدَ أَحَبُّ إِلَيْهِ الْعُذْرُ مِنَ اللَّهِ وَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ بَعَثَ الْمُنْذِرِينَ وَالْمُبَشِّرِينَ»[٢٧٤] «و هیچ‌کسى به اندازۀ الله عذرخواهى و پشیمانى را دوست ندارد، و به همین خاطر پیغمبران را که مژده‌دهندۀ نیکوکاران و هشداردهندۀ بدکاران هستند فرستاده است».

* پس حجت الهی بر خلق با فرستادن پیامبران قائم شده است، و چیزی که پیامبران آوردند پذیرفتن آن بر مردم امری الزامی است، و هرکسی؛ با هر حجتی که با آنان مخالفت ورزد، حجت وی باطل و بی‌اساس است.

* و این اصل مهمی از اصول اهل سنت است، و برخی گروه‌هایی از اهل بدعت در آن و در برخی جزئیات آن مخالفت ورزیده‌اند که دو گروه از مشهورترین آن‌ها است:

گروه اول: برخی از متکلمین -اصحاب علم کلام- کسانی که ادعا نموده‌اند که حجت با عقل و فطرت قائم است، و اینکه اگر خلق بدون فرستادن پیامبران عذاب می‌شدند این عدل بود.

گروه دوم: برخی صوفی‌های غالی هستند، کسانی که ادعا کرده‌اند که از پروردگارشان به طور مستقیم و بدون واسطۀ پیامبر الهام می‌گیرند! و برخی از آن‌ها می‌گویند: قلبم از پروردگارم به من گفت![٢٧٥]

پس هرکس ادعا کند که می‌تواند از طاعت پیامبر خارج گردد،چنین شخصی کافر است.

[٢٧٤]- صحيح بخاری: ٧٤١٦ و صحيح مسلم: ١٤٩٩.

[٢٧٥]- این از اقوال «محيی الدين بن عربی» است که می‌گفت: «حدثني قلبي عن ربي». تنبيه المغترين شعرانی: ص ١٣٦.