شرح اصول سه گانه اسلام شیخ محمد بن عبدالوهاب

فهرست کتاب

سخن شیخ رحمه الله: «دوم: الله متعال راضی نمی‌شود که کسی با او در عبادتش، شریک قرار داده شود، نه پیامبر فرستاده شده او، و نه فرشته مقرب و نه غیر این دو...».

سخن شیخ رحمه الله: «دوم: الله متعال راضی نمی‌شود که کسی با او در عبادتش، شریک قرار داده شود، نه پیامبر فرستاده شده او، و نه فرشته مقرب و نه غیر این دو...».

* بعد از اینکه شیخ  / مسالۀ اولی را با دلایل علمی و شیوه‌ای که به فهم و درک مخاطب بسیار نزدیک است، بیان نمود به بیان مسالۀ دومی پرداخته که همانا مسالۀ وجوب توحید است، توحیدی که از خواسته‌های کلمه شهادت (أن لا إله إلا الله) می‌باشد.

* به حسن تعبیر شیخ  / در بیان این مساله (توحید عبادت)، خوب توجه کنید که کلمه شهادت (لا إله إلا الله) بر آن دلالت دارد.

* مقتضا و ضرورت کلمۀ شهادت (لا إله إلا الله) این است که همراه الله متعال هیچ احدی از خلق او عبادت نشود، هرکس باشد، خواه پیغمبر فرستاده الله باشد، یا فرشتۀ مقرب او تعالی؛ پس عبادت فقط حق الله واحد بر بندگانش است و بس.

سخن او  /: «الله متعال راضی نمی‌شود که در عبادتش، با او احدی شریک قرار داده شود» این عبارت با دقت و عنایت بالایی ذکر شده است، که شخص مخالف با مسایل توحید نمی‌تواند آن را انکار کند، اگرچه در نامگذاری بعضی از امور به عنوان عبادت مخالف باشد.

* در زمان شیخ محمد بن عبدالوهاب  / اعمال شرک‌آمیز با انواع و اشکال آن در میان مردم منتشر شده بود؛ مانند حاجت خواستن از انسان‌های صالح، نذرکردن برای قبرها و برای مردگان، ذبح و قربانی برای غیر الله متعال و ... . گفتنی است برخی از کسانی که این اعمال را مرتکب می‌شوند، نماز را هم برپا می‌دارند، روزه می‌گیرند، مناسک حج را ادا می‌کنند و قرآن کریم را نیز تلاوت می‌کنند و چنین می‌پندارند که مسلمان هستند، و حتی امروزه نیز در برخی از کشورها کسانی هستند که مانند آن‌ها اعمال شرکی نامبرده را انجام می‌دهند.

* اگر برای این‌ها بگویید: «الله متعال راضی نمی‌شود که در عبادت او احدی شریک قرار داده شود» در این امر با شما هیچ‌گونه منازعه و جدالی نمی‌کنند، از این‌رو شیخ  / تعبیری را در این مساله اختیار نموده که بیشتر مورد قبول واقع می‌شود.

* و اگر به این امر اقرار کردند، ملزم به پذیرش واجب‌بودن توحید عبادت و یکتادانستن الله متعال در عبادت (یعنی اینکه فقط الله متعال مستحق عبادت است)، می‌شوند. و نیز ملزم می‌شوند بپذیرند که شریک آوردن با الله   در عبادت حرام است و شرک منافی اسلام و شکننده مقتضای کلمه شهادت (لا إله إلا الله) است.

شیخ محمد بن عبدالوهاب  / سال‌های مدید و عمر طولانی را در دعوت به سوی توحید سپری کرد. وی با مجادله‌کنندگان در توحید به مناظره می‌پرداخت و با آوردن دلایل قانع‌کننده، شبهات آن‌ها را برملا و رد می‌نمود و به دعوت مردم عوام، علما و امرا می‌پرداخت. و مسایل توحید را به طلاب علم آموزش می‌داد و از روش‌های مختلفی برای فهماندن مسایل اعتقادی به آن‌ها استفاده می‌کرد تا آن‌ها بهتر و خوبتر بفهمند، چون وی در این مسئله دارای تجربۀ گرانبهایی بود.

* شیخ سال‌ها با مخالفین در مسایل اعتقادی به مناظره پرداخت و در این مسیر دشمنی‌ها، خصومت‌ها، جنگ‌ها، فتنه‌ها، رنج و دردهای زیادی را متحمل شد. و بیشتر کسانی که با او مجادله و مناظره و دشمنی می‌نمودند علمای سوء و متکبران سرکش و حسودان بودند.

شیخ  / از فتنه علمای سوء بر عوام در هراس بود، از این‌رو در توضیح مسایل اعتقادی به مردم با شیوه‌ای آسان و نزدیک به فهم و درک‌شان، می‌کوشید. و عبارات را با توجه کامل انتخاب می‌کرد، و واقعا الله متعال گشایش بزرگی در این زمینه برای او ایجاد نمود و منفعت بزرگی را از بابت آن به مردم رساند.

قول مولف رحمه الله: «سوم: آن کسی که از پیامبر صلی الله علیه وسلم اطاعت کند و الله متعال را یکتا و یگانه بخواند، برای چنین شخصی جایز نیست که با دشمنان الله و رسول او دوستی کند اگرچه از نزدیک‌ترین بستگانش باشد».

* این مساله (مسالۀ سومی) از ضروریات محقق‌نمودن شهادتین است، پس کسی که به شهادتین اقرار صحیح کند و معنای آن را به درستی بداند بر او اقرار به مسالۀ سومی لازمی است که همانا برائت و بیزاری از شرک و اهل شرک می‌باشد.

* کسی که الله و رسول او را دوست دارد بر وی لازم است آنچه را الله و رسول او دوست دارند، دوست داشته باشد، و هرچه را که الله و رسول او دوست ندارند، دوست نداشته باشد.

* این مسایل سه‌گانه به معانی شهادتین و لوازم آن برمی‌گردد، پس کسی که معنای شهادتین را به درستی فهمید این مسایل سه‌گانه را نیز به آسانی خواهد فهمید.

* این مختصری دربارۀ مقاصد این رساله و سبب ترتیب آن به این شیوه بود.

اگر طالب علم خواست که بابی از ابواب علم شرعی را مطالعه کند، باید مقصد عام و کلی آن باب را پیش از اینکه به جزئیات عبارات بپردازد، بفهمد. هرگاه وی مقصد آن باب و فصل را به‌خوبی دانست، دانستن عبارات و جمله‌های آن، در روشنی آن مقصد کلی، برایش آسان می‌شود.