٤- خشیت یا ترس از الله با تعظیم
* خشیت: ترس شدید را گویند، که بر مبنای علم و آگاهی است، و با این دو معنا فرق میان خوف و خشیت بیان شده است هرچند هردو معنای نزدیکی دارند. در خشیت معنای ترس شدید وجود دارد که مبتنی بر علم و آگاهی از عظمت و بزرگی ترساننده است، الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ﴾[فاطر: ٢٨] «جز این نیست که از میان بندگان الله دانایان از او میترسند».
* یگانهدانستن الله متعال در خشیت از ویژگیهای انبیا † است طوری که الله متعال میفرماید: ﴿ٱلَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَٰلَٰتِ ٱللَّهِ وَيَخۡشَوۡنَهُۥ وَلَا يَخۡشَوۡنَ أَحَدًا إِلَّا ٱللَّهَۗ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ حَسِيبٗا٣٩﴾[الأحزاب: ٣٩] «(همان) کسانی که پیامهای الله را میرسانند و از او میترسند و از هیچکس جز او نمیترسند، و الله برای حسابگری (اعمالشان) کافی است».
* الله متعال به یکتادانستن خود در خشیت امر نموده میفرماید: ﴿أَتَخۡشَوۡنَهُمۡۚ فَٱللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخۡشَوۡهُ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ١٣﴾[التوبة: ١٣] «آیا از آنها میترسید؟! پس الله سزاوارتر است که از او بترسید، اگر ایمان دارید».
* خشیت معانی عبودیت و بندگی از قبیل ذلت و فروتنی، محبت، تعظیم، و فرمانبرداری را دربر دارد.
* خشیت بزرگترین چیزی است که بنده را به تقوا و پرهیزگاری وامیدارد؛ طوری که بنده از قهر و غضب الهی و محرومشدن از فضل و رضایت او تعالی میترسد، و از اینکه قهر و عذاب الهی بر وی فرود آید در هراس است، و همچنین از اینکه الله متعال او را مورد ذلت قرار داده و تنها گذارد بیم دارد.
* این است معانی بندگی واقعی، کسی که آن را خالص برای الله متعال انجام دهد پس او مؤمن، موحد، و ولیای از اولیاء الله ﻷ میباشد؛ و به یقین الله متعال برایش پاداش بزرگ و مقام کریم و نیکویی را آماده نموده است.
* الله متعال بندگان مؤمنش را که در نهان از او میترسند مورد ستایش قرار داده و میفرماید: ﴿وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِينَ غَيۡرَ بَعِيدٍ٣١ هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٖ٣٢ مَّنۡ خَشِيَ ٱلرَّحۡمَٰنَ بِٱلۡغَيۡبِ وَجَآءَ بِقَلۡبٖ مُّنِيبٍ٣٣ ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٖۖ ذَٰلِكَ يَوۡمُ ٱلۡخُلُودِ٣٤ لَهُم مَّا يَشَآءُونَ فِيهَا وَلَدَيۡنَا مَزِيدٞ٣٥﴾[ق: ٣١-٣٥] «(در آن روز) بهشت برای پرهیزگاران نزدیک آورده شود (تا آنها از آن) دور نباشند. * (به آنها گفته میشود:) این چیزی است که به شما وعده داده میشد، برای هر رجوعکننده (به سوی الله و) نگهدارنده (پیمان و احکام الهی) است. * کسی که در نهان از (الله) رحمن بترسد، و با قلبی توبهکار (در محضر او) آمده باشد * (به آنها گفته میشود:) به سلامت وارد آن (بهشت) شوید، (که) این روز جاودانگی است * هرچه بخواهند در آنجا برای آنها است، و در نزد ما افزون (بر این) است».
﴿وَلَدَيۡنَا مَزِيدٞ﴾ کلمه مزید بدون الف ولام یعنی نکره آمده است که برای تشویق بیشتر به سوی آن است، و از گروهی از صحابه و تابعین رضوان الله علیهم اجمعین روایت شده است که "مزید" نگریستن مؤمنین به پروردگارشان أ است، و این -مزید- بهترین و برترین نعمتهای بهشت است، فضل الله متعال را مسئلت داریم.
و الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أُوْلَٰٓئِكَ هُمۡ خَيۡرُ ٱلۡبَرِيَّةِ٧ جَزَآؤُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتُ عَدۡنٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُۚ ذَٰلِكَ لِمَنۡ خَشِيَ رَبَّهُۥ٨﴾[البينة: ٧-٨].
«همانا کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، آنها بهترین آفریدگان هستند * پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهای (بهشت) جاویدان است که نهرها از زیر (درختان) آن جاری است، همیشه در آن خواهند ماند، الله از آنها راضی است، و آنها (نیز) از او راضی هستند، و این (مقام و پاداش) برای کسی است که از پروردگارش بترسد».
* خالصنمودن عبادت با خشیت برای الله متعال دری بزرگی برای برکتهای باعظمت است که قدر و مقدار آن را جز الله متعال کسی تعیین نمیکند.
- خشیت کلید فهم و تدبر قرآن و مایۀ عبرتگرفتن از محتویات آن و تذکر مفیدی است که به وسیلۀ آن یقین افزایش یافته و مرتبه ایمان بالا میرود و نفس تزکیه شده و پیروی از رهنمودهای الهی با آن آسان میگردد.
- الله متعال بیان نموده است که مقصود بزرگ از نازلکردن قرآن کریم یادآوری اهل خشیت و مخاطب قراردادن آنها است، الله متعال میفرماید: ﴿طه١ مَآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡقُرۡءَانَ لِتَشۡقَىٰٓ٢ إِلَّا تَذۡكِرَةٗ لِّمَن يَخۡشَىٰ٣﴾[طه: ١-٣].
«طه * (ای پیامبر! ما) قرآن را برتو نازل نکردیم که به مشقت افتی * مگر (آن) یادآوری برای کسی است که (از الله) میترسد».
- پس اهل خشیت نسبت به سایر مردم سزاوارتر به این کتاب بوده و سعادتمندترین مردم به آن هستند، پیام قرآن برای آنها خاص است ولی برای سایر مردم عام میباشد، چون در قرآن برای آنها امتیازی داده شده است که کسی نمیتواند با آنها رقابت کند، از قبیل توفیق در فهم قرآن، نفعبردن از آن، تذکر، تأمل و عبرتگرفتن.
- الله متعال برای اهل خشیت چنان فهم صحیحی از قرآن کریم ارزانی فرموده که برای غیر آنان عطا نفرموده است، زیرا اهل خشیت قرآن را با قلبهایی که به الله روی آورده و کتاب او را بزرگ شمرده و برای شناخت رهنمودهای الهی مشتاق است تلاوت میکنند، پس الله متعال به آنچه در قلبهای آنان وجود دارد آگاه است و آنها را به سبب آن، مورد هدایت قرار میدهد.
الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّمَا تُنذِرُ ٱلَّذِينَ يَخۡشَوۡنَ رَبَّهُم﴾[فاطر: ١٨] «تو (ای پیامبر!) تنها کسانی را هشدار میدهی که از پروردگارشان در پنهانی میترسند». ومیفرماید: ﴿فَذَكِّرۡ إِن نَّفَعَتِ ٱلذِّكۡرَىٰ٩ سَيَذَّكَّرُ مَن يَخۡشَىٰ١٠﴾[الأعلى: ٩-١٠] «پس اگر پند مفید باشد، پند ده * به زودی کسی که (از الله) میترسد، پند میپذیرد».
و این وعدۀ پروردگار برای اهل خشیت است که آنان پند میپذیرند و از قرآن کریم نفع میبرند.
- مراد از پنددادن در اینجا شامل سه چیز است:
اول: پنددادن و تذکری است که بنده را به محبت الله، و شوق دیدار او تعالی، و تقربجستن به او تعالی، و یادآوری صفات والا و کرم و فضل و احسان او تعالی میکشاند؛ چون وقتی محبت الله متعال در قلب بنده بزرگ شد، چیزی را دوست میدارد که الله تعالی را به یادش میآورد، و کسی که ذکر و یاد الله را دوست بدارد، الله تعالی نیز دوست دارد که آن بنده او را یاد کند، و کسی که از ذکر الله کراهت داشته باشد پس پاداشش نظیر عملش خواهد بود، مگر اینکه الله متعال او را مورد عفو و بخشش خود قرار داده و توبهاش را بپذیرد.
محبت صادقانه با الله متعال بنده را از قطع رابطه با الله و محرومشدن از رضایت او تعالی در هراس نگهمیدارد. از اینرو وقتی در قرآن و سنت مجازات برخی از گناهانی را میبینند که به سبب آن الله تعالی با ایشان سخن نمیگوید و به سویشان نگاه نمیکند، این امر خشیت خاص و عجیبی را در دلهایهای این دسته از مردم ایجاد میکند.
بدون شک محرومشدن از رضامندی الله، سخنگفتن و نگریستن به او تعالی مجازات بزرگی است که قلبهایی که محبت صادقانه با الله دارند تحمل آن را ندارند.
آنچه در این مورد دلالت دارد فرمودۀ الله متعال دربارۀ عقوبت کافران است: ﴿كَلَّآ إِنَّهُمۡ عَن رَّبِّهِمۡ يَوۡمَئِذٖ لَّمَحۡجُوبُونَ١٥ ثُمَّ إِنَّهُمۡ لَصَالُواْ ٱلۡجَحِيمِ١٦﴾[المطففين: ١٥-١٦] «هرگز چنین نیست (که آنها میپندارند) بیگمان آنها در آن روز از (دیدار) پروردگارشان یقیناً محجوب و محروم هستند * سپس (بعد از حساب) مسلماً وارد دوزخ میشوند». پس نخست به جزایی آغاز نمود که بر نفسهایشان گران میآید، البته پس از آنکه حقایق بر آنها روشن شد.
- دوم: پنددادن و تذکری است که بنده را به فضل الله و پاداش او امیدوار میکند، زیرا وقتی بنده اجر و ثواب و فضل بزرگ الله را که برای بندگان آماده ساخته به یاد آورَد، این امر او را بیش از پیش به انجام اعمال صالحه میکشاند، چون در آرزوی به دستآوردن پاداش آن میباشد.
صدق در امید به الله بنده را به خشیت وامیدارد تا ثواب و پاداش و فضل الله متعال را از دست ندهد.
- سوم: پنددادن و تذکری است که ترس از الله و ترس از نارضایتی و مجازات او تعالی را دربر دارد، و این ترس بنده را از ارتکاب گناهان و کوتاهی در انجام فرایض بازمیدارد.
خوف و ترس صادقانه از الله متعال در دل بنده هراس ایجاد میکند که مبادا در معرض خشم و مجازات الهی قرار گیرد.
* این امور سهگانه (محبت، امید، خوف) ارکان و مدار عبادت هستند و ارتباط محکمی به خشیت دارند طوری که پیشتر بیان شد.
* با آنچه بیان شد تا حدودی تفاوت میان خشیت و خوف را دانستید و اینکه خشیت عبادت دارای لوازم عبادت و بندگی از جمله محبت، خوف و امید است.
* پس بیندیش به آنچه الله متعال اهل خشیت خود را وصف کرده است که در اثنای تلاوت قرآن یا شنیدن آیات قرآن به ترس میافتند، و آگاهی آنان از اینکه اولین هدف در اندرزها و نشانههای روشنگر، خودشان هستند.
الله متعال میفرماید: ﴿أَفَمَن شَرَحَ ٱللَّهُ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٖ مِّن رَّبِّهِۦۚ فَوَيۡلٞ لِّلۡقَٰسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكۡرِ ٱللَّهِۚ أُوْلَٰٓئِكَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ٢٢ ٱللَّهُ نَزَّلَ أَحۡسَنَ ٱلۡحَدِيثِ كِتَٰبٗا مُّتَشَٰبِهٗا مَّثَانِيَ تَقۡشَعِرُّ مِنۡهُ جُلُودُ ٱلَّذِينَ يَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمۡ وَقُلُوبُهُمۡ إِلَىٰ ذِكۡرِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكَ هُدَى ٱللَّهِ يَهۡدِي بِهِۦ مَن يَشَآءُۚ وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٍ٢٣﴾[الزمر: ٢٢-٢٣] «آیا کسی که الله سینهاش را برای (پذیرش) اسلام گشوده است، پس او از سوی پروردگارش بر نور (و روشنی) است (همچون سختدلان است؟!) پس وای بر آنان که دلهایشان در برابر ذکر الله سخت است. آنان در گمراهی آشکار هستند. * الله بهترین سخن را نازل کرده است، کتابی که (آیاتش) متشابه (همانند یکدیگر، و) مکرر است که از (شنیدن) آن پوستهای کسانی که از پروردگارشان میترسند، به لرزه میافتد، آنگاه پوستهایشان و دلهایشان با یاد الله نرم میشود (و آرام میگیرد). این هدایت الله است که هرکس را بخواهد با آن هدایت میکند، و هرکس را که الله گمراه سازد، پس برای او هیچ هدایتکنندهای نخواهد بود».
- الله متعال قساوت و سنگدلی قلب را علامت واضحی برای گمراهی شخص قرار داده است.
* کسی که در اندرزها و آیات روشنی که الله متعال آنها را برای اهل خشیت خویش جمع و بیان نموده است، و آنها را ارشاد فرموده که این آیات را برای خویش عبرت قرار بدهند طوری که میفرماید: ﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَعِبۡرَةٗ لِّمَن يَخۡشَىٰٓ٢٦﴾[النازعات: ٢٦] «بیگمان در این (واقعه) عبرتی است برای کسی که (از الله) میترسد» درمییابد که اهل خشیت مورد خطاب خاص الله متعال در قرآن کریم هستند.
* اهل خشیت اهل تذکر و تفکر، عبرتپذیر و اهل بصیرت هستند، و آنها حریصترین مردمان به هدایتیافتن هستند، و کسانی هستند که به اموری که آنها را به الله متعال نزدیک میگرداند بیش از دیگران خوش میشوند و در پرهیز از اعمالی که منجر به عذاب الهی میشود بیش از دیگران حریص هستند.
* و سبب آن این است که آنها یقین کامل دارند که مدار رستگاری و نجاتشان رضایت الله متعال است. و اینکه میان آنها و الله متعال سببی دیگری نیست که به آن تمسک بجویند جز ارشادات الهی از قبیل عمل صالح و پیروی از رهنمودهای اوتعالی.
* در حقیقت اهل خشیت علما هستند طوری که الله متعال میفرماید: ﴿أَمَّنۡ هُوَ قَٰنِتٌ ءَانَآءَ ٱلَّيۡلِ سَاجِدٗا وَقَآئِمٗا يَحۡذَرُ ٱلۡأٓخِرَةَ وَيَرۡجُواْ رَحۡمَةَ رَبِّهِۦۗ قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلَّذِينَ يَعۡلَمُونَ وَٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَۗ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ٩﴾[الزمر: ٩] «آیا (این مشرک بهتر است، یا) کسی که در ساعات شب در حال سجده و قیام به عبادت مشغول است، و از (عذاب) آخرت بیمناک است، و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! بگو: آیا کسانی که میدانند، و کسانی که نمیدانند یکسان هستند؟! تنها خردمندان پند میپذیرند».
* در این مثال توجه و دقت فرمایید. الله متعال میفرماید: ﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ ثَمَرَٰتٖ مُّخۡتَلِفًا أَلۡوَٰنُهَاۚ وَمِنَ ٱلۡجِبَالِ جُدَدُۢ بِيضٞ وَحُمۡرٞ مُّخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٞ٢٧ وَمِنَ ٱلنَّاسِ وَٱلدَّوَآبِّ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ مُخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهُۥ كَذَٰلِكَۗ إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ٢٨ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَتۡلُونَ كِتَٰبَ ٱللَّهِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِيَةٗ يَرۡجُونَ تِجَٰرَةٗ لَّن تَبُورَ٢٩ لِيُوَفِّيَهُمۡ أُجُورَهُمۡ وَيَزِيدَهُم مِّن فَضۡلِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ غَفُورٞ شَكُورٞ٣٠﴾[فاطر: ٢٧-٣٠] «آیا ندیدی همانا الله از آسمان آبی را نازل کرد که به وسیلۀ آن میوههایی با رنگهای گوناگون (از زمین) بیرون آوردیم، و از کوهها (نیز) راههايی (به رنگ) سفید و سرخ و رنگارنگ و به غایت سیاه (پدید آوردیم) * و همچنین از مردم و جنبندگان و چارپایان با رنگهای مختلف (پدید آوردیم)، جز این نیست که از میان بندگان الله دانایان از او میترسند، بیتردید الله پیروزمند آمرزنده است * بیگمان کسانی که کلام الله را تلاوت میکنند و نماز را برپا میدارند، و از آنچه روزیشان دادهایم؛ پنهان و آشکار انفاق میکنند، به تجارتی (پرسود) که هرگز زیان (و کساد) ندارد؛ امید دارند * تا (الله) پاداش آنها را به تمامی بدهد و از فضل خود بر آنها بیفزاید، بیگمان او آمرزندۀ سپاسگزار است».
- الله متعال برای اهل خشیت مواضع عبرتگیری و تفکر در آیات قرآنی و کونی را جمع نموده که هردو از شیوههای شناخت الله متعال هستند.
- و به آنها وعده داده است که پاداششان را خواهد داد و از جانب خویش آن را افزون خواهد نمود، افزودنی که لایق فضل و کرم پروردگار است، و آن را برایشان بیان نکرده است بلکه پنهان نگه داشته تا شوق و علاقه آنها بسویش بیشتر شود.
- و به آنها خبر داده است که او غفور و شکور و قدردان است، طوری که گناهان آنها را میبخشد و دروازههای امید را در زمینه مغفرت و عفو و بخشش و گذشت برای آنها بازمیدارد و او تعالی قدردان است و هیچ عمل صالحی را که آنها انجام میدهند ضایع نمیکند هرچند به اندازۀ مثقال باشد، بلکه از آنها قبول میفرماید و آن را برایشان افزایش میدهد و پاداش آنها را دوچندان و چندین برابر میسازد.
- الله متعال آنها را به تفکر و اندیشیدن در مخلوقات کونی و آیات قرآنی ارشاد میفرماید، به طور مثال؛ آبی که از آسمان فرود میآید یک آب است که به وسیلۀ آن میوهها را با رنگهای مختلف بیرون میآورد؛ همچنین وحی نازل شدۀ الله متعال یکی است اما تفاوتها و آثار آن را در قلبهای مردم و اعمالشان مشاهده نمایید، که برخی از آن نفع میبرد و برخی هم محروم میماند، یا اینکه برخی بهرۀ اندک میبرند و برخی نیز بسیار؛ یقینا در این مثال برای کسی پند و عبرت است که از الله خشیت و ترس دارد.
الله متعال میفرماید: ﴿۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ أَنتُمُ ٱلۡفُقَرَآءُ إِلَى ٱللَّهِۖ وَٱللَّهُ هُوَ ٱلۡغَنِيُّ ٱلۡحَمِيدُ١٥ إِن يَشَأۡ يُذۡهِبۡكُمۡ وَيَأۡتِ بِخَلۡقٖ جَدِيدٖ١٦ وَمَا ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ بِعَزِيزٖ١٧ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۚ وَإِن تَدۡعُ مُثۡقَلَةٌ إِلَىٰ حِمۡلِهَا لَا يُحۡمَلۡ مِنۡهُ شَيۡءٞ وَلَوۡ كَانَ ذَا قُرۡبَىٰٓۗ إِنَّمَا تُنذِرُ ٱلَّذِينَ يَخۡشَوۡنَ رَبَّهُم بِٱلۡغَيۡبِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَۚ وَمَن تَزَكَّىٰ فَإِنَّمَا يَتَزَكَّىٰ لِنَفۡسِهِۦۚ وَإِلَى ٱللَّهِ ٱلۡمَصِيرُ١٨﴾[فاطر: ١٥-١٨] «ای مردم! شما (همگی) به الله نیازمند هستید، و (تنها) الله است که بینیاز ستوده است. * اگر بخواهد شما را (از بین) میبرد، و آفرینش تازهای میآورد * و این (کار) بر الله دشوار نیست * و هیچکس بار (گناه) دیگری را به دوش نمیکشد، و اگر (شخص) گرانباری (دیگری را) برای حمل بار (گناه) خود بخواند، چیزی از آن (بار) برداشته نمیشود، هرچند خویشاوند (نزدیک او) باشد. تو (ای پیامبر!) تنها کسانی را هشدار میدهی که از پروردگارشان در پنهانی میترسند، و نماز را برپا میدارند، و هرکس پاک گردد (و تقوا پیشه کند) پس (بداند که) تنها به سود خویش پاک شده است، و بازگشت (همه) به سوی الله است».
* الله متعال بندگان خود را که در نهان از او تعالی خشیت و هراس دارند وعده داده که گناهان آنها را میبخشد، و این موضوع به شما میفهماند که آنانی که از پروردگارشان خشیت دارند شرط نیست که از گناه و اشتباهات معصوم باشند، بلکه در برخی از گناهان و اشتباهات واقع میشوند، و آنها به همین خاطر از پروردگارشان در هراس و خشیت هستند و از محاسبه سخت الهی میترسند، از اینرو از پروردگارشان طلب مغفرت و بخشش میکنند و بعد از انجام عمل زشت عمل نیکی را انجام میدهند، و به سوی الله متعال توبه میکنند و درخواست بخشش مینمایند، از اینرو الله متعال آنها را مدح نموده مورد ثنا و ستایش قرار داده است و وعده داده است که گناهانشان را میبخشد، الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَخۡشَوۡنَ رَبَّهُم بِٱلۡغَيۡبِ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَأَجۡرٞ كَبِيرٞ١٢﴾[الملك:١٢] «بیگمان کسانی که در نهان از پروردگارشان میترسند، آنان آمرزش و پاداش بزرگی دارند».
* اهل خشیت بر یکدیگر فضیلت و برتری بزرگی دارند، و دراین زمینه دارای درجاتی هستند که جز خالقشان کس دیگری شمار آن را نمیداند.
* پس کسی که با او اصل اسلام وجود داشته باشد، اصل خشیت نیز در او موجود است، و هرقدر بنده خشیت خود را افزایش بخشد نصیب او در کاملشدن درجات بندگی و دستیابی به فضل و رحمت او تعالی افزایش مییابد، و همچنین الله تعالی به سبب پندگرفتن و یادآوری آیات، و نفعبردن از اندرزها، و پیروی از رهنمود او تعالی که به وی ارشاد فرموده، درهای فضل بیکران را برایش میگشاید.
* عالیترین آنها از لحاظ درجه پیشگامان مقرب هستند که الله متعال آنها را چنین توصیف نموده است: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ هُم مِّنۡ خَشۡيَةِ رَبِّهِم مُّشۡفِقُونَ٥٧ وَٱلَّذِينَ هُم بَِٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ يُؤۡمِنُونَ٥٨ وَٱلَّذِينَ هُم بِرَبِّهِمۡ لَا يُشۡرِكُونَ٥٩ وَٱلَّذِينَ يُؤۡتُونَ مَآ ءَاتَواْ وَّقُلُوبُهُمۡ وَجِلَةٌ أَنَّهُمۡ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ رَٰجِعُونَ٦٠ أُوْلَٰٓئِكَ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَهُمۡ لَهَا سَٰبِقُونَ٦١ وَلَا نُكَلِّفُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۚ وَلَدَيۡنَا كِتَٰبٞ يَنطِقُ بِٱلۡحَقِّ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ٦٢﴾[المؤمنون: ٥٧-٦٢].
«بیگمان کسانی که از خوف پروردگارشان بیمناک هستند. * و کسانی که به آیات پروردگارشان ایمان میآورند. * و کسانی که به پروردگارشان شرک نمیآورند * و کسانی که (در راه الله) آنچه را باید بدهند، میدهند، و (با این حال) دلهایشان بیمناک است، که بیگمان آنان به سوی پروردگارشان بازمیگردند * (آری) اینها هستند که در نیکیها شتاب میکنند، و در انجام آن (از دیگران) پیشی میگیرند. * (ما) هیچکس را جز به اندازۀ توانش مکلف نمیسازیم، و نزد ما کتابی است که به حق سخن میگوید، و به آنها هیچ ستمی نمیشود».
* تمام آنچه گذشت درباره خشیت و ترس در عبادت بود.
* در اموری که لفظ خشیت استعمال میشود ولی معانی تعبد و بندگی را دربر ندارد؛ حکم آن حکم خوف و ترس و بیم طبیعی و فطری است که بر حسب چیزی که به آن مرتبط است میباشد.
- اما خشیتی که به ارتکاب امور ممنوع نکشاند و از آنچه به آن امر شده بازندارد، پس اینچنین خشیتی طبیعی و فطری بوده و شخص مذکور مورد ملامت قرار نمیگیرد مانند کسی که از حیوانات درنده، حشرات موذی و ستمگران میترسد.
* اما خشیتی که بنده را به ارتکاب ممنوعی بکشاند که در آن معذور نیست، یا به ترک آنچه به آن امر شده بکشاند که در ترک آن عذری ندارد، پس در این حالت گناهکار است و گناه وی با توجه به جرمش خواهد بود؛ و اگر این خشیت به ارتکاب صغیرهای بکشاند پس جرمش بر حسب گناه آن خواهد بود؛ و اگر به انجام کبیرهای منجر شد گناه آن بزرگتر خواهد بود، و شخص مذکور در هر دوحالت مورد ملامت و مذمت قرار میگیرد.
* الله متعال میفرماید: ﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ قِيلَ لَهُمۡ كُفُّوٓاْ أَيۡدِيَكُمۡ وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقِتَالُ إِذَا فَرِيقٞ مِّنۡهُمۡ يَخۡشَوۡنَ ٱلنَّاسَ كَخَشۡيَةِ ٱللَّهِ أَوۡ أَشَدَّ خَشۡيَةٗۚ وَقَالُواْ رَبَّنَا لِمَ كَتَبۡتَ عَلَيۡنَا ٱلۡقِتَالَ لَوۡلَآ أَخَّرۡتَنَآ إِلَىٰٓ أَجَلٖ قَرِيبٖۗ قُلۡ مَتَٰعُ ٱلدُّنۡيَا قَلِيلٞ وَٱلۡأٓخِرَةُ خَيۡرٞ لِّمَنِ ٱتَّقَىٰ وَلَا تُظۡلَمُونَ فَتِيلًا٧٧ أَيۡنَمَا تَكُونُواْ يُدۡرِككُّمُ ٱلۡمَوۡتُ وَلَوۡ كُنتُمۡ فِي بُرُوجٖ مُّشَيَّدَةٖۗ وَإِن تُصِبۡهُمۡ حَسَنَةٞ يَقُولُواْ هَٰذِهِۦ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِۖ وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَيِّئَةٞ يَقُولُواْ هَٰذِهِۦ مِنۡ عِندِكَۚ قُلۡ كُلّٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِۖ فَمَالِ هَٰٓؤُلَآءِ ٱلۡقَوۡمِ لَا يَكَادُونَ يَفۡقَهُونَ حَدِيثٗا٧٨﴾[النساء: ٧٧-٧٨] «آیا ندیدی کسانی را که (در مکه) به آنها گفته شد: «(اکنون) دست از جنگ بردارید، و نماز را برپا کنید و زکات بدهید پس چون (در مدینه) جهاد بر آنان مقرر شد، ناگاه جمعی از آنان، از مردم میترسیدند همانگونه که از الله میترسند یا بیشتر میترسیدند، و گفتند: پروردگارا، چرا جهاد را بر ما مقرر کردی؟! چرا ما را تا زمانی نزدیک مهلت ندادی؟ بگو: متاع دنیا ناچیز است، و سرای آخرت، برای کسی که پرهیزگار باشد، بهتر است، و بهاندازهی رشتهای (که در میان هسته خرما است) به شما ستم نخواهد شد * هرجا باشید، مرگ شما را درمییابد، هرچند در برجهای محکم باشید، و اگر به آنها (=منافقان) خیری برسد، میگویند: این از جانب الله است و اگر بدی به آنها برسد میگویند: این از جانب تو است. بگو: همه از جانب الله است، پس چرا این قوم حاضر نیستند سخنی را درک کنند؟!».
* اینگونه خشیت ناپسند در نزد منافقان بیشتر صورت میگیرد، بلکه شاید آنها را از دایره اسلام خارج سازد - پناه بر الله- آنگاه که ناقضی از نواقض اسلام را مرتکب شوند مانند دوستی با کفار بر ضد مؤمنان و امثال آن.
الله متعال میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ ٱلۡيَهُودَ وَٱلنَّصَٰرَىٰٓ أَوۡلِيَآءَۘ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۚ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمۡ فَإِنَّهُۥ مِنۡهُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ٥١ فَتَرَى ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ يُسَٰرِعُونَ فِيهِمۡ يَقُولُونَ نَخۡشَىٰٓ أَن تُصِيبَنَا دَآئِرَةٞۚ فَعَسَى ٱللَّهُ أَن يَأۡتِيَ بِٱلۡفَتۡحِ أَوۡ أَمۡرٖ مِّنۡ عِندِهِۦ فَيُصۡبِحُواْ عَلَىٰ مَآ أَسَرُّواْ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ نَٰدِمِينَ٥٢ وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَهَٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِينَ أَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَيۡمَٰنِهِمۡ إِنَّهُمۡ لَمَعَكُمۡۚ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فَأَصۡبَحُواْ خَٰسِرِينَ٥٣﴾[المائدة: ٥١-٥٣] «ای کسانی که ایمان آوردید! یهود و نصاری را به دوستی برنگزینید، آنان دوستان یکدیگر هستند، و کسانی که از شما با آنها دوستی کنند، از آنها هستند، همانا الله گروه ستمکار را هدایت نمیکند * پس کسانی را که در دلهایشان بیماری (نفاق) است میبینی که در (دوستی با) آنان میشتابند (و) میگویند: میترسیم که آسیبی به ما برسد. پس نزدیک است که الله پیروزی یا چیزی (دیگر) از سوی خود (برای مسلمانان) پیش آورَد، آنگاه (این افراد) از آنچه در دل خود پنهان داشتند، پشیمان گردند * و آنهايی که ایمان آوردهاند میگویند: آیا اینها (منافقان) همان کسانی هستند که با نهایت تأکید به الله سوگند یاد میکردند، که آنان با شما هستند؟! اعمالشان تباه شد، و زیانکار شدند».
* اگر این خشیت کسی را به ارتکاب نقضکنندهای از نواقض اسلام مانند دوستی با کفار و پیروی و اطاعت از طاغوتها و ستمگران کشانید، در چیزیهایی که از اسلام خارج میسازد، پس چنین شخصی به سبب آن کافر شده است، و حال او مانند حال منافقانی است که مرتکب نفاق اکبر شدهاند.
* ولی کسی که خشیت و ترس از الله متعال وی را از انجام نواقض اسلام بازمیدارد، اما به خاطر اینکه برخی از متاع دنیوی را از دست ندهد، به دنیا دل میبندد با نوعی از خشیت همراه با فروتنی و ذلت و خوف و امید در قلب، در چنین حالتی در شرک اصغر و بندگی دنیا واقع شده است طوری که بیان آن گذشت؛ پناه بر الله.