شرح اصول سه گانه اسلام شیخ محمد بن عبدالوهاب

فهرست کتاب

١- بیان معنای عبادت

١- بیان معنای عبادت

ابن جریر  / می‌گوید: اصل عبودیت و بندگی در نزد تمامی عرب به معنای ذلت است. و راهی را که بر آن پاها گذاشته شده و عبور و مرور مردم بر آن است معبَّد و ذلیل می‌نامند.

طَرَفَه بن العَبد گفته است:

تُبَارِي عِتَاقًا نَاجِيَاتٍ وَأَتْبَعَتْ
وَظِيْفًا وظِيْفًـا فـَوْقَ مَـوْرٍ مُعَبَّـدِ

ابن جَریر گفته است: "مور" یعنی طریق و راه، "معبَّد" یعنی ذلیل و زیرپا،از این‌روبه اشتر عاجز برای سواری معبّد می‌گفته‌اند، و از جمله بنده و غلام را به خاطر عاجزی و ذلیل‌بودنش برای مولایش عبد یا بنده و غلام نامیده‌اند.

* ابومنصور اَزهَری گفته است: معنای عبادت در لغت: اطاعت همراه با خضوع است. و به راه پیاده‌رو به خاطر زیرپاشدن آن "طریق مُعَبَّدٌ" گویند.

* شاهد آنچه ابومنصور ذکر نموده سروده‌ای است که خلیل فَراهیدی در فرهنگ العین سروده است:

تَعَبَّدَنِي نِمْرُ بْنُ سَعدٍ وَقَدْ أُرَى
ونِمْرُ بْنُ سَعْدٍ لِي مُطِيْعٌ ومُهْطِعُ

* این تعریف عبادت به اعتبار معنای اصلی که ملازم آن است می‌باشد، و معنای آن به این اعتبار مهم است.

* و عبادت به دو نوع می‌باشد: عبادت کونی و عبادت شرعی.

- عبادت کونی عام بوده برای تمامی مخلوقات می‌باشد. طوری که الله متعال می‌فرماید: ﴿إِن كُلُّ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ إِلَّآ ءَاتِي ٱلرَّحۡمَٰنِ عَبۡدٗا٩٣[مريم: ٩٣] «هیچ‌ چیز در آسمان‌ها و زمین نیست؛ مگر این که به بندگی سوی (الله) رحمن بیاید».

و می‌فرماید: ﴿أَفَغَيۡرَ دِينِ ٱللَّهِ يَبۡغُونَ وَلَهُۥٓ أَسۡلَمَ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ طَوۡعٗا وَكَرۡهٗا وَإِلَيۡهِ يُرۡجَعُونَ٨٣[آل عمران: ٨٣] «آیا (کافران) جز دین الله را می‌جویند؟ حال آنکه هرکس در آسمان‌ها و زمین است خواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است، و به سوی او بازگردانده می‌شوند».

- و اما عبادت شرعی دارای تعریف‌های متعددی است که برخی از اهل علم آن‌ها را ذکر نموده‌اند و شیوه‌های متنوعی را در این زمینه به‌کار برده‌اند.

- یکی از بهترین آن‌ها تعریف شیخ الاسلام ابن تیمیه  / است که در رساله العبودیه ذکر نموده است: «عبادت اسم جامعی است که بر هر چیزی که الله متعال آن را دوست دارد و موجب رضایت او تعالی می‌شود اعم از اقوال و اعمال باطنی و ظاهری اطلاق می‌گردد».

* قول شیخ الاسلام: «از اقوال و اعمال» اين قید؛ افراد، اماکن و اوقاتی را که الله متعال دوست دارد خارج می‌کند پس به آن‌ها عبادت گفته نمی‌شود، زیرا عبادت به چیزی که توسط آن عبودیت انجام می‌شود تعلق می‌گیرد.

* تعریف شیخ الاسلام از عبادت، خوب و شایان ستایش است، و وصف جامع و مانع برای عبادات شرعی است.

* و اما این تعریف عبادات شرک‌آلود و بدعت‌آمیز را دربر ندارد زیرا الله متعال آن‌ها را دوست ندارد و موجب رضایت او تعالی نبوده و مورد پذیرش او تعالی قرار نمی‌گیرند، اگرچه در معنای لغویِ اسمِ عبادت داخل می‌شوند؛ چون هرآنچه که با آن به معبود نزدیکی و تقرب جسته می‌شود، عبادت است.

* الله متعال می‌فرماید: ﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡكَٰفِرُونَ١ لَآ أَعۡبُدُ مَا تَعۡبُدُونَ٢[الكافرون: ١-٢] «(ای پیامبر) بگو: ای کافران. * من عبادت نمی‌كنم آنچه را که شما عبادت می‌كنيد». الله متعال آنچه را که آن‌ها انجام می‌دهند عبادت نامیده، و می‌فرماید: ﴿أَمۡ لَهُمۡ شُرَكَٰٓؤُاْ شَرَعُواْ لَهُم مِّنَ ٱلدِّينِ مَا لَمۡ يَأۡذَنۢ بِهِ ٱللَّهُۚ[الشورى: ٢١] «آیا (مشرکان) معبودانی دارند که بدون اجازۀ الله آیینی برای آن‌ها مقرر داشته‌اند؟!».

و پیامبر گرامی  ج فرموده‌اند: «مَنْ عَمِلَ عمَلاً لَيْسَ عَلَيْهِ أَمْرُنَا فَهُو ردٌّ»[٧٠] «کسی که در این امر "دین ما" چیزی را بیاورد که از آن نیست مردود است» [به روایت مسلم].

* عبادات شرکی و بدعتی، چون با ذلت و خضوع برای معبود انجام می‌شوند اگرچه در لغت و حقیقت شامل اسم عبادت هستند، اما در نزد الله متعال باطل هستند؛ پس کسی که الله متعال را خالصانه عبادت نکرد عبادت‌اش مردود است، همچنین کسی که الله متعال را به گونه‌ای عبادت کرد که او تعالی به آنگونه عبادت اجازه نداده است پس این عبادت نیز مردود است.

* پس تعریف شیخ الاسلام ابن تیمیه از عبادت تعریفی است در حد رسمی آن، و تعریف ابن جَریر و ابومنصور تعریفی است در حد حقیقی آن.

* تعریف شیخ الاسلام از عبادت به اعتبار آنچه اسم عبادت دربر می‌گیرد است که برای بنده مشروع قرار داده شده تا بر مبنای آن در شریعت اسلام عبادت کند، و قول ابن جریر: (اصل و اساس عبودیت در نزد تمامی عرب‌ها ذلت است) این بیانی است برای چگونگی عبادت‌کردن که جز با ذلت و خضوع صورت نمی‌گیرد.

* این ذلت و خضوع در عبادات شرعی، که الله متعال به آن امر فرموده، با سه چیز همراه است: محبت، مطیع‌بودن، و بزرگداشت.

* اول: محبت به این معنا که عبادت بزرگ‌ترین درجه محبت است.

- الله متعال می‌فرماید: ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَندَادٗا يُحِبُّونَهُمۡ كَحُبِّ ٱللَّهِۖ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَشَدُّ حُبّٗا لِّلَّهِۗ[البقرة: ١٦٥] «و از مردم کسانی هستند غیر از الله همتایانی را انتخاب می‌کنند، و آن‌ها را مانند دوست‌داشتن الله دوست می‌دارند، و کسانی که ایمان آورده‌اند الله را بیشتر دوست می‌دارند».

- و ابراهیم صولی گفته است:

وَهَانَ عَلَيَّ اللَّوم فِي جَنْبِ حبِّهَا
وَقَـوْل الأَعَــادِي إِنَّهُ لـَخَلِيــع
أَصَمُّ إِذَا نـُودِيـتُ بِاسْمِي وَإِنَّـنِي
إِذَا قِيلَ لِي يَا عَـبْدَهَـا لَسَمِيعُ

- و در معنای این شعر قُشَیری و ابن العربی و دیگر کسانی که از آن‌ها نام برده نشده‌اند گفته‌اند:

يَا قَوْمِ قَلْبِي عِنْدَ زَهْرَائِي
يَعْرِفُهُ السَّامِعُ وَالرَّائِي
لَا تَدَعْنِي إِلَّا بِـ(يَا عَبْدَهَا)
فَإِنَّهُ مِنْ أَشْـرَفِ أَسْمَائِـي

- عابد، سختْ دوستدارِ معبود خود می‌باشد وی محبت معبود را بر محبت جان، اهل، فرزند و مال مقدم می‌شمارد. و تنها به یاد محبوب خویش آرام می‌گیرد، و جز با کاری که محبوبش آن را می‌پسندد انس نمی‌گیرد، قلب و زبان او از ذکر محبوبش خسته و ملول نمی‌شود، بلکه در همه اوقات با ذکر او انس می‌گیرد، و در تلاش کسب رضایت و محبت محبوب می‌باشد، حتی اگر این راه به فداشدن جان او بینجامد، و هیچ‌کس جز الله   مستحق این مرتبه از محبت نیست.

اگر محبت الله متعال در قلب بندۀ مسلمان بزرگ شد او را بر استقامت و پایداری در طاعت پروردگار سوق می‌دهد، طوری که از اوامر الهی پیروی نموده و از آنچه نهی نموده اجتناب می‌ورزد. البته اطاعت بنده مسلمان از الله متعال از روی محبت به او تعالی و امید به خشنودی و بهشتش و ترس از عقوبت او می‌باشد. طوری که الله متعال می‌فرماید: ﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ٣١ قُلۡ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَۖ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡكَٰفِرِينَ٣٢[آل عمران: ٣١-٣٢] «بگو: «اگر الله را دوست می‌دارید، پس از من پیروی کنید، تا الله شما را دوست بدارد، و گناهان‌تان را برایتان بیامرزد، و الله آمرزندۀ مهربان است» * بگو: الله و پیامبر (او) را اطاعت کنید. پس اگر پشت کردند و (سرپیچی نمودند)، قطعاً الله کافران را دوست نمی‌دارد».

- علما این آیه را، آیۀ امتحان نامیده‌اند، چون ادعای محبت آسان است، ولی راستی آن با این امتحان معلوم می‌شود که همانا با پیروی از پیامبر  ج می‌باشد.

* کسی که پیروی پیامبر گرامی  ج را نمود به یقین صدق محبت خود با الله را به اثبات می‌رساند، و الله متعال او را دوست می‌دارد و بر او فضل و رحمت خود را ارزانی می‌فرماید و اولین آن، مغفرت گناهان وی خواهد بود که در واقع سبب بدبختی و عذاب انسان می‌باشد.

- محبت الله متعال در نفس مؤمن لذت، عزت و عظمت را ایجاد می‌کند که هیچ‌کس غیر از او آن را در نفس خود نمی‌یابد، چون الله متعال عزت، عظمت و زندگی خوب و با سعادت را برای بندگان مؤمن خود نوشته است که با الله محبت و دوستی می‌ورزند. و آن‌ها را از جملۀ حزب، اولیا، انصار، پیروان و بندگان خاص خود قرار داده است طوری که آن‌ها را به خود اضافه نموده که در لغت، اضافت تشریف و تکریم می‌نامند. و این همه از مقتضای لطف، محبت و دوستی او تعالی با آن‌ها است. چون ﴿ٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ [البقرة: ٢٥٧] «الله یاور کسانی است که ایمان آورده‌اند»، ﴿وَٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ٦٨ [آل عمران: ٦٨] «و الله یاور و ولی مؤمنان است». پس الله یاور و ولی آن‌ها است که سرپرستی امور آن‌ها را می‌کند، دعای آن‌ها را اجابت می‌کند، حوایج و نیازمندی‌های آن‌ها را برطرف می‌سازد، گشایشگر مشکلات‌شان است، آن‌ها را یاری می‌رساند و پناه می‌دهد، خیر و برکت را به آن‌ها می‌دهد، آن‌ها را می‌بخشد، مورد رحمت خویش قرار می‌دهد، از آن‌ها محافظت می‌کند، اعمال آن‌ها را قبول می‌فرماید، و آن‌ها را از تاریکی‌ها خارج نموده به روشنایی می‌برد و بالاخره آن‌ها را در راه راست به سوی خود هدایت می‌کند.

- کسی که در قلب خود محبت الله را کامل نماید در حقیقت اطاعت و استقامت خود را کامل کرده است، و کسی که طاعت او کامل شد الله متعال او را قطعا عذاب نمی‌دهد. طوری که الله متعال می‌فرماید: ﴿وَقَالَتِ ٱلۡيَهُودُ وَٱلنَّصَٰرَىٰ نَحۡنُ أَبۡنَٰٓؤُاْ ٱللَّهِ وَأَحِبَّٰٓؤُهُۥۚ قُلۡ فَلِمَ يُعَذِّبُكُم بِذُنُوبِكُمۖ [المائدة: ١٨] «یهود و نصاری گفتند: ما فرزندان الله و دوستان او هستیم. بگو: پس چرا شما را به کیفر گناهان‌تان عذاب می‌کند؟». بنابر این، محبت با الله مانع عذاب می‌شود.

* از این‌رو حسن بصری گفته است: به الله سوگند که الله محبوب خود را در آتش عذاب نمی‌دهد.[٧١]

- بنده هنگامی در گناه و معصیت دچار می‌شود که ایمانش ضعیف و یقینش کمتر شده، و محبتش با الله و با اجر و پاداشی که به او داده می‌شود کمرنگ‌تر شود، به حدی که لذت‌های فانی دنیوی را بر اجر و پاداش دایمی الله متعال در آخرت ترجیح بدهد، پس در این صورت در کاستی و تقصیر واقع می‌شود و به تناسب گناهانش مستحق عذاب شده و مورد مجازات قرار می‌گیرد.

* دوم: بزرگداشت و احترام معبود؛ عابد معبود خود را سخت مورد تعظیم و احترام قرار می‌دهد، چون تعظیم و بزرگداشت از ضروریات معنای عبادت می‌باشد.

- لفظ عبادت در لغت به معنای تعظیم و بزرگداشت است، طوری که حاتم طائی گفته است:

وَعَاذِلَةٍ هَبَّتْ بِلَيْلٍ تَلُومُنِي
وَقَدْ غَابَ عيُّوقُ الثُّرَيَّا فَعَرَّدَا
تَقُولُ أَلَا تُبْقِي عَلَيْكَ فَإِنَّنِي
أرَى المَالَ عِنْدَ المُمْسِكِينَ مُعَبَّدَا

* ابومنصور اَزهری در توضیح لفظ "مُعَبَّدَا" گفته است: یعنی با احترام و مورد خدمت واقع شده.

- تعظیم و بزرگداشتِ شعایر الهی و احترام‌گذاشتن به حرمات او تعالی از آثار و نتایج بزرگداشت و احترام مؤمن به پروردگارش می‌باشد.

- الله متعال می‌فرماید: ﴿ذَٰلِكَۖ وَمَن يُعَظِّمۡ حُرُمَٰتِ ٱللَّهِ فَهُوَ خَيۡرٞ لَّهُۥ عِندَ رَبِّهِۦۗ [الحج: ٣٠] «(حکم) این است، و هرکس (مقدسات و) حرمات الله را بزرگ بشمارد، پس این (کار) نزد پروردگارش برای او بهتر است».

و می‌فرماید: ﴿ذَٰلِكَۖ وَمَن يُعَظِّمۡ شَعَٰٓئِرَ ٱللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقۡوَى ٱلۡقُلُوبِ٣٢[الحج: ٣٢] «(حکم) این است، و کسی که شعاير الهی را بزرگ بشمارد، پس بی‌گمان این (کار) از پرهیزگاری دل‌ها است».

- الله متعال به تعظیم و بزرگداشت خودش امر کرده طوری که می‌فرماید: ﴿وَكَبِّرۡهُ تَكۡبِيرَۢا١١١[الإسراء: ١١١] «و او را به شایستگی بزرگ بشمار». یعنی او را بسیار بزرگ دارید، و می‌فرماید: ﴿وَلِتُكَبِّرُواْ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَىٰكُمۡ [البقرة: ١٨٥] «تا الله را به (شکرانه)آن که شما را هدایت کرده است؛ بزرگ بشمارید». یعنی با شکرگذاری و سپاس، او تعالی را بزرگ دارید که شما را هدایت نموده است.

- کسی که در نام‌های نیک الله متعال تأمل کند و در مورد اثر آن در خلق و امر تفکر نماید، برایش برخی از معانی عظمت الله متعال آشکار خواهد شد و در نتیجه اوامر و نواهی الله متعال را گرامی خواهد داشت، و برای اینکه از دوستان او تعالی بوده و در حزب او باشد حریص خواهد بود، و نفرتش، از هرچیزی که او را با عذاب و قهر الله متعال مواجه سازد، تقویت خواهد شد.

* سوم: انقیاد، خضوع و ذلت. می‌گویند: راهِ "مُعبَّد" یعنی ذلیل و زیرپا شده، پس انسان عابد، مطیع معبود و تابع اوامر او است.

- به فرمان‌بودن و منقادبودن و پیروی بنده از الله متعال، در حقیقت سعادت، عزت، عظمت و بزرگی او است.

- کسی که تسلیم اوامر الهی شود، الله متعال او را بزرگی و عزت می‌بخشد، و کسی که تکبر ورزد و سر باز زند، الله   او را ذلیل و خوار می‌کند و کسی را بر او مسلط خواهد کرد که به بدترین صورت وی را آزار دهد و شکنجه کند و او را ذلیل ساخته و مورد اهانت قرار دهد.

- بیشترین مردمانی که از الله ترس داشته و مطیع اوامر او تعالی بوده‌اند پیامبران، فرشتگان، علما و صالحان هستند و این‌ها بزرگترین گروه از مخلوقات از نگاه عزت، عظمت و سعادت هستند.

- و بیشترین مخلوقاتی که تکبر کرده و سر باز زده‌اند شیطان‌ها، طاغوت‌ها و ظالمان هستند و آن‌ها بزرگترین گروه از مخلوقات‌ هستند که در ذلت و حقارت قرار دارند.

* این امور سه‌گانه (محبت، تعظیم و انقیاد) بر مبنای تذلل و فرمان‌بری الله   بوده و به وسیلۀ آن معنای عبودیت و بندگی الله متعال تحقق می‌یابد.

عبادت با قلب، زبان و اعضای بدن انجام می‌شود

عبادت قلبی دو چیز را دربر دارد:

١- اعتقاد، عبارت از تصدیق و یقین می‌باشد که قول قلب (سخن دل) نامیده می‌شود.

٢- عمل قلبی، که عبارت از محبت، ترس، امید، توکل و دیگر اعمال قلبی است.

* عبادت زبانی با گفتاری است که مورد پسند الله متعال باشد، اعم از ذکر، دعا، امر به معروف و نهی از منکر و دیگر سخنانی از این قبیل.

* و عبادت جوارح هر آن عبادتی را گویند که انسان با اعضای بدن خویش انجام می‌دهد مانند نمازخواندن، زکات‌دادن، روزه‌گرفتن، حج‌کردن، ذبح‌کردن، نذرکردن و ... .

راه‌های شناخت عبادت

* عبادت با یکی از این سه شیوه شناخته می‌شود:

- اول: اینکه در نصوص شرعی کاری از کارها یا سخنی از سخنان به نام عبادت نامگذاری شده باشد، طوری که در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است که فرموده‌اند: «الدُّعَاءَ هُوَ الْعِبَادَةُ»[٧٢] «دعا همان عبادت است».

- دوم: دلیلی وجود داشته باشد که الله متعال آن (عمل یا سخن و یا هرچیزی دیگری) را دوست بدارد، با قراردادن اجر بر انجام آن، یا مجازات بر ترک‌کردن آن، یا با ستایش از فاعل آن و نکوهش ترک‌کنندۀ آن، یا هرچیزی دیگری؛ پس چیزی را که الله متعال می‌پسندد و مورد رضایت او تعالی قرار می‌گیرد، عبادت است.

- سوم: دلیلی وجود داشته باشد که الله متعال به انجام آن امر فرموده است؛ چون دستور الله متعال به انجام آن دلیلی است بر اینکه او تعالی آن کار را دوست دارد، از این‌رو عبادت شمرده می‌شود.

شروط قبولی عبادت

* برای قبول عبادت دو شرط وجود دارد:

- شرط اول: اخلاص، یعنی عبادت خالص برای الله متعال انجام شود.

- شرط دوم: این عبادت موافق به سنت پیامبر گرامی اسلام  ج باشد.

* با تحقق‌یافتن این دو شرط، (اخلاص در عبادت الله   و پیروی از پیامبر گرامی اسلام  ج) بنده از زمرۀ مسلمانانی هست که به بهشت وعده داده شده‌اند. و کسی که شرطی از این دو شرطِ قبولیت را نقض کرد، از اهل اسلام نمی‌باشد؛ پناه بر الله.

* شرط اول معنای بخش اول کلمۀ شهادت (لا إله إلا الله) و شرط دوم معنای بخش دوم کلمۀ شهادت (محمد رسول الله) است، و اسلام بنده درست نمی‌شود تا به این دو کلمه شهادت بدهد.

[٧٠]- صحيح مسلم: ١٧١٨.

[٧١]- الزهد، احمد بن حنبل: ٢٩٨.

[٧٢]- سنن ابی‌داود:١٤٧٩ و سنن ابن ماجه: ٣٨٢٨ و سنن ترمذی: ٢٩٦٩ و ٣٢٤٧ و ٣٣٧٢. حكم آلبانی: صحيح.