اصل اول: شناخت بنده از پروردگارش جل جلاله
* بیان معنای "رب"
رب کلمۀ جامعی است که تمامی معانی ربوبیت را شامل میشود مانند آفرینش، ملکیت، بخشش، تدبیر، تربیت و اصلاح؛ پس ربوبیت در لغت تمامی این معانی را دربر میگیرد.
- الله آفریدگار بزرگ و پدید آورندۀ دانا است، ذاتی که همه چیز را آفریده است، هیچ موجودی از مخلوقات نیست مگر اینکه تنها الله متعال آفریدگار آن است بدون اینکه شریکی با او باشد.
- و از معانی (رب) در لسان العرب: مالک است؛ چون وقتی میگوییم رب شیء یعنی مالک آن چیز، و رب الدار: یعنی صاحب خانه و مالک آن، و رب الإبل: مالک اشتر.
واژه "رب" به تنهایی و بدون مضافنمودن آن به کلمۀ بعدیاش فقط برای الله متعال مورد استفاده قرار میگیرد چون او رب واحد و پروردگار یگانه است.
* الله متعال رب همه چیز و مالک آنها است، هیچ چیزی از ملک و مالکیت او خارج نمیشود، او مالک همه چیز است، پادشاهی همه چیز در دست او است، و تمامی معانی کلمه ملک مخصوص الله است، پس الله مالک همه مخلوقات است، مالک همه تصرفات و اقدامات آنها است، و تدبیر امور آنها و اینکه چگونه عمل کنند در دست او است، و بدون اجازه او تعالی مخلوقات نمیتوانند عملی را انجام دهند.
* و او ذاتی است که مالک بقا، فنا و تمامی حرکات و سکنات مخلوقات بوده، بقا و فنایشان برحسب مشیت او است، هرگاه خواست آنها را باقی میگذارد و هرگاه خواست آنها را محو میسازد و از بین میبرد و اگر خواست آنها را بازمیگرداند، بلکه تمامی مخلوقات جز به اجازۀ پروردگار أ مالک هیچگونه سود و زیانی برای خود نیستند.
* و این چیزی است که توحید و یکتابودن الله متعال را در عبادت، و اطاعت او تعالی را در آنچه که امر فرموده و یا از آن نهی فرموده واجب میگرداند.
- از اینرو الله متعال عمل کسی را که غیر او را عبادت میکند انکار و تقبیح نموده و میفرماید: ﴿وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةٗ لَّا يَخۡلُقُونَ شَيۡٔٗا وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ وَلَا يَمۡلِكُونَ لِأَنفُسِهِمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗا وَلَا يَمۡلِكُونَ مَوۡتٗا وَلَا حَيَوٰةٗ وَلَا نُشُورٗا٣﴾[الفرقان: ٣] «و (مشرکان) به جای او معبودانی (برای خود) برگزیدند که چیزی نمیآفرینند، و خودشان مخلوق هستند، و مالک زیان و سود خود نیستند، و (نیز) مالک مرگ و حیات و برانگیختن نیستند».
* سایر معانی عظیم و بزرگ ربوبیت از جمله بخشش، اصلاح، تربیت و تدبیر؛ اینهمه از آثار اسم (ملک) میباشند.
* تأمل و اندیشیدن در معانی ربوبیت و تفکر در آثار آن که در خلقکردن و امرکردن او تعالی ظاهر میگردد یقین و باور قوی را به واجببودن توحید از خود به جا میگذارد. و اینکه برای این جهان صلاح و خوبی نخواهد بود مگر اینکه پروردگارش یکی باشد. طوری که الله متعال میفرماید: ﴿لَوۡ كَانَ فِيهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلَّا ٱللَّهُ لَفَسَدَتَاۚ فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ رَبِّ ٱلۡعَرۡشِ عَمَّا يَصِفُونَ٢٢﴾[الأنبياء: ٢٢] «اگر در این دو (آسمان و زمین) معبودانی جز «الله» بود، مسلماً هردو (آسمان و زمین) تباه میشدند (و نظام هستی به هم میخورد) پس منزه است الله، پروردگار عرش، از آنچه آنها توصیف میکنند».
و میفرماید: ﴿مَا ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ مِن وَلَدٖ وَمَا كَانَ مَعَهُۥ مِنۡ إِلَٰهٍۚ إِذٗا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَٰهِۢ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ٩١﴾[المؤمنون: ٩١] «الله هرگز فرزندی برنگزیده است، و هیچ معبود (دیگری) با او نیست، (اگر چنین بود) آنگاه هر معبودی آنچه را که آفریده بود؛ میبرد، و مسلماً بعضی بر بعضی دیگر برتری میجستند، الله منزه (و پاک) است از آنچه آنها توصیف میکنند».
* در حقیقت، این جهان تنها پروردگاری واحد دارد، پس در قلبت جز معبود واحد که او همان ذات پروردگار عظیم است جا نداشته باشد، پس قلبت را به او تسلیم نما و او را عبادت کن و بر او توکل کن.
* مقتضای اسم رب این است که الله متعال را عبادت نماییم و او را در عبادت یکتا بدانیم از اینرو الله متعال میفرماید: ﴿ٱعۡبُدُواْ رَبَّكُمُ﴾[البقرة: ٢١] «پروردگار خود را عبادت کنید»، پس در استدلال بر توحید عبادت، توحید ربوبیت را عنوان قرار داده است.
* و ربوبیت دو معنا دارد:
- ربوبیت عام که به آفرینش، مالکیت، بخشش و تدبیر امور مرتبط است، برای تمامی مخلوقات عام است.
- و ربوبیت خاص که ویژۀ دوستان و اولیای پروردگار است، به تربیت ویژه، مانند هدایت، صلاح، یاری، توفیق، راهنمایی و حفظ مرتبط است.
- الله متعال از تمامی این جنبهها و تعبیرها "رب" است.
* اگر در این معانی تأمل و تفکر کنید برایتان به وضوح آشکار میگردد که هیچکسی جز الله أ سزاوار و مستحق عبادت نیست. و عبادت غیر او تعالی ظلم بزرگ، کفر آشکار، بیخردی و گمراهی است.
* این اشارۀ کوتاهی بود به برخی از معانی ربوبیت، که تو را به معانی بزرگ دیگری که در پی آن میآید مطلع میسازد و دروازههای اندیشیدن دربارۀ آنها را برایت میگشاید.
مراد از لفظ "رب" که در نصوص شرعی ذکر میگردد معبود است، طوری که از بنده در قبرش پرسیده میشود: مَنْ رَبُّکَ؟ مراد از این سوال این است: معبودت که او را عبادت میکنی کیست؟
* و رب حق و حقیقی الله متعال است، و او معبود برحق میباشد؛ بنابر این یکجابودن هردو معنا برای او تعالی درست است.
* چیزی که به جای الله متعال عبادت میشود معبود برحق نیست، و نه رب حقیقی است، اما به عنوان رب و به عنوان إله گرفته شده است، طوری که الله متعال میفرماید: ﴿وَلَا يَأۡمُرَكُمۡ أَن تَتَّخِذُواْ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ وَٱلنَّبِيِّۧنَ أَرۡبَابًاۗ﴾[آل عمران: ٨٠] «و نه اینکه به شما فرمان دهد که فرشتگان و پیامبران را به عنوان رب (معبود) بگیرید»، و میفرماید: ﴿ٱتَّخَذُوٓاْ أَحۡبَارَهُمۡ وَرُهۡبَٰنَهُمۡ أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ﴾[التوبة: ٣١] «(آنها) دانشمندان و پارسايان خویش، و (همچنین) مسیح پسر مریم را معبودانی بجای الله گرفتند».
* عدی بن حاتم گفت: «يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّا لَسْنَا نَعْبُدُهُمْ»[٦٨] «یا رسول الله البته ما آنها را عبادت نمیکنیم»... الحدیث، عدی س از این لفظ معنی عبادت را درک کرد، زیرا چیزی را رب گرفتن به معنای عبادت آن میباشد، زیرا ربوبیت مستلزم عبادتکردن است.
* اگر گفته شود: رب معبود است، این اطلاق از یک جنبه و تعبیر درست است، و اگر گفته شود: معبود از معانی رب است نیز به تعبیر دیگر درست است.
[٦٨]- سنن ترمذی: ٣٠٩٥ اما لفظ مورد نظر در المدخل إلى السنن الكبرى بيهقی: ٢٦١ میباشد. حکم آلبانی: حسن.