احسان در نفقه:
احسان در نفقه آن است که مسلمان آن را برای کسب ثواب اخروی توأم با بیم و امید خاص برای الله ﻷ انجام دهد و از کسی که به او احسان نموده پاداش و شکرگذاری نخواهد، و به دنبال انفاق خود کسی را اذیت نکرده و بر وی منت نگذارد.
در نفقه دو عمل وجود دارد، عمل قلب و عمل اعضا؛ عمل قلبی آن است که با انفاقکردن تنها رضایت الله متعال را خواسته با خوف و امید؛ به الله تعالی تقرب بجوید. و از کسی که بر وی انفاق میکند امید پاداش و شکرگزاری را نداشته باشد.
- الله متعال میفرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ يُؤۡتُونَ مَآ ءَاتَواْ وَّقُلُوبُهُمۡ وَجِلَةٌ أَنَّهُمۡ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ رَٰجِعُونَ٦٠﴾ [المؤمنون: ٦٠] «و کسانی که (در راه الله) آنچه را باید بدهند، میدهند، و (با این حال) دلهایشان بیمناک است، که بیگمان آنان به سوی پروردگارشان بازمیگردند».
- و در مورد بندگان صالح خود فرموده است: ﴿إِنَّمَا نُطۡعِمُكُمۡ لِوَجۡهِ ٱللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمۡ جَزَآءٗ وَلَا شُكُورًا٩ إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوۡمًا عَبُوسٗا قَمۡطَرِيرٗا١٠ فَوَقَىٰهُمُ ٱللَّهُ شَرَّ ذَٰلِكَ ٱلۡيَوۡمِ وَلَقَّىٰهُمۡ نَضۡرَةٗ وَسُرُورٗا١١﴾[الإنسان: ٩-١١]. «(و میگویند:) ما فقط به خاطر الله به شما غذا میدهیم، نه از شما پاداشی میخواهیم و نه سپاسی * همانا ما از پروردگارما میترسیم، روزی که عبوس و سخت و دشوار است * پس الله آنان را از (سختی و) شر آن روز نگهداشت و آنها را شادمانی و سرور بخشید».
هرگاه احسان به مردم به خاطر ترس از الله ﻷ باشد قلب را از خودپسندی، خودخواهی، غرور، برتریخواهی، فخرفروشی و بهخود بالیدن پاک میسازد.
بنابرآنچه گذشت، دانستید که هر شخص انفاقکننده محسن نمیباشد، بلکه مردمانی هستند که اموال زیادی را در راه خیر انفاق میکنند اما به خاطر قصد و نیت و شیوۀ فاسد آنان در انفاقکردن، برای آنها بلا و عذاب بوده و به سبب آن عذاب میبینند، زیرا عملشان برخلاف احسان است.
چیزهایی که نیت را در انفاقکردن فاسد میکند عبارت است از: ریا، فخر، خودپسندی، خودخواهی و تکبر.
و آنچه ثواب و پاداش صدقه را باطل میسازد منت و آزار است، منتنهادن نوعی از اذیت و آزار رساندن میباشد زیرا شخصی که بر او انفاق شده از منتنهادن انفاقکننده رنج برده و اذیت میشود و همچنین در منت گذاشتن بیادبی با الله متعال است.
آزار و اذیترساندن در انفاق و بخشش، وصف جامعی است برای خصلتهای زیادی از جمله:
- منتگذاشتن؛ که این زشتترین خصلت بوده و از جملۀ گناهان کبیره میباشد، زیرا کسی که میداند اموال و ثروتش در حقیقت از جانب الله متعال است که به وی اعطا فرموده و منتی الهی بر او است ، و میداند که الله تعالی وی را جانشین در آن عمل قرار داده تا ببیند چگونه در این امانت تصرف میکند، چنین شخصی در انفاق خود بر کسی منت نمیگذارد، اما کسی که این امر را نمیداند و از این امر بزرگ غافل میباشد بر مردم منت میگذارد؛ الله متعال میفرماید: ﴿ءَامِنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَأَنفِقُواْ مِمَّا جَعَلَكُم مُّسۡتَخۡلَفِينَ فِيهِۖ فَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡ وَأَنفَقُواْ لَهُمۡ أَجۡرٞ كَبِيرٞ٧﴾ [الحديد: ٧] «به الله و پیامبرش ایمان بیاورید و از آنچه شما را در آن جانشین قرار داده انفاق کنید، پس کسانی که از شما ایمان آوردند و (در راه الله) انفاق کردند برای آنها پاداش بزرگی است».
- و از نمونههای آزار و اذیت در نفقه، تأخیرنمودن آن، و خود را بزرگشمردن بر محتاج در هنگام بخشش، و سختگیری بر وی در هنگام تسلیمکردن آن است، تا جایی که محتاج حق خود را با مشقت به دست میآورد.
طوری که گفتهاند:
وَأَفْضَلُ الْبِرِّ مَا لا مَنَّ يَتْبَعُهُ
وَلَا تَقَدَّمَهُ شَيْءٌ مِنَ الَمطَلِ
«و بهترین نیکویی آن است که در پیِ آن منتی نباشد... و قبل از آن تاخیری صورت نگیرد».
- و از نمونههای آزار و اذیت در انفاقکردن این است که شخص، مالِ ناپسند و بیبهای خویش را بخشش کند، درحالی که الله متعال امر فرموده که از بهترین مال انفاق صورت گیرد، طوری که میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَنفِقُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا كَسَبۡتُمۡ وَمِمَّآ أَخۡرَجۡنَا لَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِۖ وَلَا تَيَمَّمُواْ ٱلۡخَبِيثَ مِنۡهُ تُنفِقُونَ وَلَسۡتُم بَِٔاخِذِيهِ إِلَّآ أَن تُغۡمِضُواْ فِيهِۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ٢٦٧﴾ [البقرة: ٢٦٧] «ای کسانی که ایمان آوردهاید! از چیزهای پاکیزهای که به دست آوردهاید، و از آنچه از زمین برای شما بیرون آوردهایم، انفاق کنید، و برای انفاقکردن قصد ناپاک آن را نکنید، درحالی که خود شما حاضر نیستید آنها را بپذیرید، مگر آنکه در آن چشمپوشی کنید. و بدانید که الله بینیاز ستوده است».
شخص انفاقکننده هنگام انفاقکردن با دو فتنه مواجه میشود: اولی: وسوسهای از جانب شیطان تا انفاق وی برای غیر رضایت الله متعال صورت گیرد، و دومی، بخیلی و دُو دِلشدن؛ و هرکس در یکی از این دو حالت واقع شد بدکار بوده و محسن نیست.
یقینا الله متعال کسانی را که در انفاق احسان میکنند به فضیلت بزرگی وعده داده است طوری که میفرماید: ﴿ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ ثُمَّ لَا يُتۡبِعُونَ مَآ أَنفَقُواْ مَنّٗا وَلَآ أَذٗى لَّهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ٢٦٢ ۞قَوۡلٞ مَّعۡرُوفٞ وَمَغۡفِرَةٌ خَيۡرٞ مِّن صَدَقَةٖ يَتۡبَعُهَآ أَذٗىۗ وَٱللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٞ٢٦٣ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُبۡطِلُواْ صَدَقَٰتِكُم بِٱلۡمَنِّ وَٱلۡأَذَىٰ كَٱلَّذِي يُنفِقُ مَالَهُۥ رِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَلَا يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۖ فَمَثَلُهُۥ كَمَثَلِ صَفۡوَانٍ عَلَيۡهِ تُرَابٞ فَأَصَابَهُۥ وَابِلٞ فَتَرَكَهُۥ صَلۡدٗاۖ لَّا يَقۡدِرُونَ عَلَىٰ شَيۡءٖ مِّمَّا كَسَبُواْۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡكَٰفِرِينَ٢٦٤﴾[البقرة: ٢٦٢-٢٦٤]. «کسانى که مالهایشان را در راه الله انفاق مىکنند، آن گاه در پى آنچه انفاق کردهاند، منّت و آزارى در میان نمىآورند، آنان اجرشان را در نزد پروردگارشان دارند و بیمى بر آنان نیست و آنان اندوهگین نشوند * سخنى شایسته [گفتن] و گذشتنمودن، از صدقهاى که آزارى در پى آن آید، بهتر است و الله بى نیازِ بردبار است* اى مؤمنان، صدقههایتان را با منّت [نهادن] و آزار [رساندن] از بین مبرید همچون کسى که مالش را براى نمایاندن به مردم انفاق مىکند و به الله و روز قیامت ایمان ندارد. پس داستان او مانند داستان سنگ صافى است که بر روى آن خاکى [پاشیده باشند]. آنگاه باران درشت دانهاى به آن در رسید و [سخت و] صافش برجاى گذارد. [ریاکاران] بر چیزى از دستاورد خویش دسترسی ندارند. و الله گروه کافران را هدایت نمىکند».
- این مثال قرآنی از بلیغترین و بزرگترین مثالها در باب عبرتگرفتن است، و عربها مردمان کم خیر و بیسود را به (صفا اَصلد) چوبی که نه گیاه و نه آتش از آن برنیاید تشبیه میکنند.
"تَأَبَّطَ شَرّاً" گفته است:
وَلَسْتُ بِجِلْبٍ جِلْبِ رِيْحٍ وَقِرَّةٍ
وَلَا بِصَفا صَلْدٍ عَنِ الخَيْرِ مَعْزِلِ
«من مانند ابر بزرگی نیستم که بسیار بزرگ است ولی نه آبی دارد و نه هم منفعتی بلکه باد و سردی را به بار میآورد».
- جلب: ابرهای بزرگی است مانند کوه، بزرگ معلوم میشود ولی نه آبی دارد و نه هم منفعتی، بلکه تنها باد و سردی میآورد، این مثال را برای کسی میزنند که وعدههای بزرگ میکند ولی درحقیقت امر اذیت میکند و فایدهای نمیرساند؛ طوری که نَهْشَل دارِمی گفته است:
كَجِلْبِ السَّوْءِ يُعْجِبُ مَنْ رَآهُ
وَلا يَسْقِي الحَوَائِم مِنْ لَمَـَاقِ
«مانند ابرهای بزرگ که بیننده را به حیرت میآورد، ولی پرندگان تشنه را از تشنگی سیراب نمیکند».
حوائم: پرندگان تشنه، و لماق: شیر مخلوط با آب را گویند.
- و محل شاهد، این قول است: «ولا بصفا صلد عن الخیر معزل».
- و صفاصلد سنگ بزرگ و صافی است که نه بر آن چیزی میروید و نه آتشی میافروزد، عربها آن را مثلی برای مردی میزنند که در او فایده و سودی وجود ندارد.
- وآنچه این معنا را واضحتر میسازد قول حُطَیْئه است:
لَا يُبْعِدِ اللهُ مَنْ يُعْطِي الْـجَزِيْلَ وَمَنْ
يَحْبُو الْـجَلِيْلَ وَمَا أَكْدَى وَلَا نَكِدَا
وَمَنْ تُلَاقِيْهِ بِالْمـَعْرُوْفِ مُبْتَهِجاً
إِذَا اجْرَهَدَّ صَفَا المَذْمُوْمِ أَوْ صَلَدَا
- و اَصمعی گفته است: سنگ چخماق هرگاه به هم زده شود صدا بدهد ولی آتشی از آن خارج نشود.
- و فرمودۀ الله تعالی: ﴿فَمَثَلُهُۥ كَمَثَلِ صَفۡوَانٍ عَلَيۡهِ تُرَابٞ فَأَصَابَهُۥ وَابِلٞ فَتَرَكَهُۥ صَلۡدٗاۖ﴾ [البقرة: ٢٦٤] «پس مثل او همچون مثل سنگ صافی است که بر روی آن (اندکی) خاک باشد. آنگاه باران تندی به آن برسد، و آن را صاف و سخت بر جای گذارد». یعنی مثال این انفاقکنندۀ مغرور به نفقهاش که گمان میبرد این نفقه برای او فایدهای خواهد رساند -درحالی که آن را با منت و آزار باطل نموده- مانند سنگ صافی است که نه در آن نفعی است و نه خیری؛ چون کار نیکی را که کرده باطل بوده است، مانند سنگی که با خاک پوشیده شده و هنگامی که باران به آن برسد حقیقت آن آشکار میشود و برجای خود صاف و سخت میماند؛ و این مثال شخص بدرفتار در بخشش و انفاقکردن است.
- اما مثال شخص محسن در انفاقکردن را الله متعال این چنین بیان فرموده است: ﴿وَمَثَلُ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمُ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِ وَتَثۡبِيتٗا مِّنۡ أَنفُسِهِمۡ كَمَثَلِ جَنَّةِۢ بِرَبۡوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٞ فََٔاتَتۡ أُكُلَهَا ضِعۡفَيۡنِ فَإِن لَّمۡ يُصِبۡهَا وَابِلٞ فَطَلّٞۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٌ٢٦٥﴾ [البقرة: ٢٦٥] «و مثل کسانی که اموال خود را در طلب رضایت الله، و به خاطر یقین و باوری که در دلهایشان (به پاداش الله) دارند، انفاق میکنند؛ همچون مثل باغی است که بر پشتهای قرار دارد، و باران (زیاد و) تندی به آن برسد. پس میوههای خود را دوچندان دهد. و اگر باران تند به آن نرسد، باران خفیف و اندکی (برای آن کافی است). و الله به آنچه میکنید؛ بینا است». از فضل الله متعال مسئلت داریم.
- بیندیشید که چگونه الله متعال آیات و موعظههای خود را به آبی تشبیه نموده که اگر بر جای خوب و مناسب برای روییدن که درختان آن ثابت بر جایش است ببارد، بدون شک به آن مکان نفع رسانده و رشدش میدهد و آن را ثمربخش میسازد، اما سنگ سخت و صاف که با خاک پوشانده شده مسلما باران حقیقت آن را آشکار نموده و برهنهاش میکند.
- پس شخص محسن در انفاق و بخشش خود مانند کسی است که در یک باغ خوب و پربرکت درختانی را کاشته که ثابت و ایستاده هستند، وقتی آبی به آن برسد برایش نفع میرساند و آن را چنان نمو میدهد که درختانش دوچند ثمر میدهد.
- اما کسی که در انفاق نمودن خود بدرفتاری میکند محل کاشت آن ناپاک بوده درختانش ثابت نمیماند بلکه مانند خاکی است بر سنگ صاف که مالکش با آن مغرور میشود پس وقتی باران بر آن فرود آید آن را صاف میکند که اثری از نبات و نهال در آن دیده نمیشود، علاوه بر آن امید ثمر از آن نمیرود، و برای کاربردی قابل استفاده نمیباشد.
- پس بنگر به تفاوت آثار و نتایج آیات قرآن کریم بر قلبهای بندگان که برخی از آن نفع میبرند و برایشان موجب برکت میشود، و برخی از برکت آن محروم شده موجب عذابشان میشود؛ پناه بر الله.
همچنین از احسان در نفقه این است که شخص در انفاقکردن شتاب ورزد، چه بسا مال کم نزد الله متعال نسبت به مال بسیار بزرگتر است، زیرا شخص آن را به هنگام نیازمندی شدید انفاق میکند، و در این حالت انفاق کم او نسبت به انفاق بزرگ شخص ثروتمند بزرگتر بوده و در خیر از او سبقت جسته است.
همچنین از احسان در نفقه این است که شخص در هنگام انفاق نمودن خویش احساس و شعور خوف از الله متعال را در خود داشته باشد و يقين داشته باشد که برگشت وی به سوی الله متعال است. و با این نفقه و بخشش خود از الله متعال امیدوار باشد که عذابش را از وی دور نموده و با پذیرش انفاقش بر او منت گذاشته نفسش را تزکیه و پاک گرداند. الله متعال میفرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ يُؤۡتُونَ مَآ ءَاتَواْ وَّقُلُوبُهُمۡ وَجِلَةٌ﴾[المؤمنون: ٦٠]. «و کسانی که (در راه الله) آنچه را باید بدهند میدهند، و (با این حال) دلهایشان بیمناک است». و میفرماید: ﴿ٱلَّذِي يُؤۡتِي مَالَهُۥ يَتَزَكَّىٰ١٨﴾[الليل: ١٨]. «(همان) کسی که مال خود را (در راه الله) میبخشد تا پاک شود». و میفرماید: ﴿خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَكِّيهِم بِهَا﴾[التوبة: ١٠٣]. «از اموال آنها صدقه (و زکات) بگیر، تا به وسیلۀ آن، آنها را پاکسازی و تزکیهشان کنی». و میفرماید: ﴿وَيَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُبَٰتٍ عِندَ ٱللَّهِ ...﴾[التوبة:٩٩]. «و آنچه را (در راه الله) انفاق میکنند، سبب تقرب به الله میدانند».