کفر به طاغوت
قول شیخ / است که: «از نوح ÷ تا محمد ج هر پیامبری که به سوی امتی فرستاده شده؛ آنان را به عبادت الله یکتا فراخوانده و از عبادت طاغوت بازداشته است. به دلیل اینکه الله متعال میفرماید: ﴿وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِي كُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَۖ﴾ [النحل: ٣٦] «و به راستی که در میان هر امت پیامبری برانگیختیم (تا بگویند) که الله را عبادت کنید و از طاغوت پرهیز کنید». الله متعال بر همه بندگان، ایمان به الله و کفر به طاغوت را واجب گردانیده است».
* فرمودۀ الله متعال: ﴿وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِي كُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ﴾ [النحل: ٣٦] دلالت صریح بر آن دارد که الله تعالی برای هر امت پیامبری فرستاده تا آنها را به عبادت الله یگانه امر و از طاغوت برحذر دارد، البته دعوت همه پیامبران به سوی اسلام است که همان یگانهدانستن الله متعال در عبادت میباشد.
* رسالت الهی به سوی همه امتی بوده، و هیچ امتی از امتها از آن خالی نبوده است، طوری که عامبودن فرمودۀ الله متعال برآن دلالت دارد: ﴿فِي كُلِّ أُمَّةٖ﴾ [النحل: ٣٦] «در (میان) هر امت». و میفرماید: ﴿وَإِن مِّنۡ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٞ٢٤﴾ [فاطر: ٢٤] «و هیچ امتی نیست؛ مگر آنکه در (میان) آن هشدار دهندهای (آمده و) گذشته است». و میفرماید: ﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولٞۖ﴾ [يونس: ٤٧] «برای هر امتی پیامبری است».
* و رسالت پیامبر ما محمد ج به سوی همه مردم جهان بوده و فراگیرترین رسالت الهی میباشد.
* و میان همگانیبودن بعثت به سوی همه امتها، و نرسیدن دعوت به سوی بعضی از افرادشان، تعارضی وجود ندارد. طوری که بیان این مطلب و بیان دلایل این مسایل قبلا گذشت.
* و در مورد مشخص کردن تعداد این امتها حدیثی از بَهْز بن حکیم از پدرش و از جدش س روایت شده که فرمود: از رسول الله ج شنیدم که میفرمود: «إِنَّكُمْ تُتِمُّونَ سَبْعِينَ أُمَّةً، أَنْتُمْ خَيْرُهَا وَأَكْرَمُهَا عَلَى اللَّهِ»[٢٨٣] «شما تمامکننده هفتاد امت هستید که نسبت به همۀ آنها بهتر و گرامیترينشان نزد الله متعال میباشید». [به روایت ابن المبارک در کتاب الزهد و الرقائق، وعبدالرزاق در تفسیرش، و احمد در کتاب فضائل الصحابه، و ترمذی و ابن ماجه در کتابهای سننشان، و حاکم در کتاب المستدرک، و غیره].
- ابن حجر / در فتح الباری شرح صحیح بخاری گفته است: «این حدیث حسن صحیح است»، و برای این روایت، حدیثی دیگری را به عنوان شاهد در مسند مرفوعا از علی س با سند حسن ذکر نموده است، و اثری از قتاده را در تفسیر طبری ذکر کرده که رجال آن ثقه هستند، و این حدیث را علامه آلبانی / حسن خوانده است.
[٢٨٣]- سنن ترمذی: ٣٠٠١ و سنن ابن ماجه: ٤٢٨٧ و ٤٢٨٨. حكم آلبانی: حسن.