میزان احسان
مدار احسان در هر عبادت بر دو امر میچرخد:
- اول: اخلاص برای الله متعال، به طوری که شخص عبادت را چنان ادا کند که گویا الله متعال را میبیند و اگر نمیبیند مسلما الله متعال او را میبیند.
- دوم: متابعت و پیروی از رهنمودها و فرمایشات پیامبر ج در ادای آن عبادت بدون افراط و تفریط.
و این دو امر در هر عبادت و معامله نظر به شرایط آن میباشد.
روش پیامبر ج بهترین روش است، کسی که از آن تجاوز کند غالی بوده و فرد محسن نیست، و کسی که در آن کوتاهی کند نیز فرد روی گردان و غیر محسن خواهد بود، پس پیروی و متابعت از راه و روش پیامبر ج بنده را از غلو و کوتاهی محفوظ میدارد.
نواقض احسان در عبادت عبارت است از: شرک، بدعت، غلو و تفریط.
پس مشرکی که در عبادت الله تعالی مرتکب شرک اکبر یا اصغر میشود، در عبادت خویش غیر محسن است، بلکه وی در نهایت بدرفتاری قرار دارد. بدعتی نیز محسن نیست، همچنین غلات و افراطیها محسن نیستند، و افراد مقصر و سهلانگار نیز محسن نیستند، ایشان همه در عملکردهای خود محسن نمیباشند.
- الله متعال در مورد مشرکان فرموده است: ﴿وَقَدِمۡنَآ إِلَىٰ مَا عَمِلُواْ مِنۡ عَمَلٖ فَجَعَلۡنَٰهُ هَبَآءٗ مَّنثُورًا٢٣﴾ [الفرقان: ٢٣] «و ما به سراغ هرگونه عملیکه انجام دادهاند میرویم، پس آن را (چون) غبار پراگنده (در هوا) قرار میدهیم».
- از ام المؤمنین عایشه ل روایت است که پیامبر ج در مورد بدعتیها فرمود: «مَنْ عَمِلَ عَمَلاً ليسَ عليه أمرُنا فهو رَدٌّ»[١٥٨] [متفق علیه] «کسی که عملی انجام دهد که امر (دین) ما بر آن نباشد، مردود است».
- و از ابن مسعود س روایت است که پیامبر ج درباره غالیان فرمود: «هَلَكَ الْمُتَنَطِّعُونَ، هَلَكَ الْمُتَنَطِّعُونَ، هَلَكَ الْمُتَنَطِّعُونَ»[١٥٩] «تکلفکنندگان و افراطکاران هلاک شدند، تکلفکنندگان و افراطکاران هلاک شدند، تکلفکنندگان و افراطکاران هلاک شدند» [به روایت مسلم]. (المتنطعون یعنی افراطیها، کسانی که بیمورد سختگیری کرده و در گفتار و کردارشان غلو مینمایند.)
- پیامبر ج به فردی که نمازش را درست و با آرامش ادا نکرد امر فرمود تا دوباره نماز بخواند: «اِرْجِعْ فَصَلِّ، فَإِنَّك لَمْ تُصَلِّ»[١٦٠] «برگرد و دوباره نماز بخوان زیرا تو نماز نخواندهاى».
مؤمنان نظر به اخلاص و حُسن پیرویشان، در انجام اعمالی که به احسان تعلق دارد بر یکدیگر برتری و افضلیت دارند.
[١٥٨]- صحيح بخاری: (٣/ ٦٩) و (٩/ ١٠٧) و صحيح مسلم: ١٧١٨.
[١٥٩]- صحيح مسلم: ٢٦٧٠.
[١٦٠]- صحيح بخاری: ٧٥٧ و ٧٩٣ و ٦٢٥١ و ٦٦٦٧ و صحيح مسلم: ٣٩٧.