خلاصههای سودمند در علم جزاء
* این خلاصهها بیان مهمترین مسایل را در باب علم جزا دربر میگیرد که طالب علم هوشیار را بر چیزی که در پی آن هست ارشاد میکند، و تحصیل مسایل بعدی که در کتابهای عقیده میخواند شرح و بیان بر اصولی خواهد بود که آن را قبلا شناخته و معرفت حاصل نموده است.
* از آن جمله: الله متعال ذات خود را وصف نموده که سریعترین حسابرسان میباشد طوری که میفرماید: ﴿لِيَجۡزِيَ ٱللَّهُ كُلَّ نَفۡسٖ مَّا كَسَبَتۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ٥١﴾[إبراهيم: ٥١] «تا الله هرکس را به (سزای) آنچه کرده است؛ کیفر دهد، همانا الله حسابرسی سریع (زود شمار) است».
و میفرماید: ﴿أَلَا لَهُ ٱلۡحُكۡمُ وَهُوَ أَسۡرَعُ ٱلۡحَٰسِبِينَ٦٢﴾ [الأنعام: ٦٢] «بدانید که حکم (و داوری) مخصوص او است، و او سريعترینِ حسابگران است».
- امام بغوی / میگوید: «﴿وَهُوَ أَسۡرَعُ ٱلۡحَٰسِبِينَ٦٢﴾ [الأنعام: ٦٢] یعنی: اگر محاسبه کرد پس محاسبه او سریع و زود است. زیرا او تعالی به اندیشه و الهام و معامله نیازی ندارد».
- ابن تیمیه / میگوید: «مردی به ابن عباس ب گفت: چگونه الله متعال بندگان را در یک وقت محاسبه میکند؟ گفت: طوری که در یک وقت آنها را رزق و روزی میدهد».
* محاسبۀ الله متعال بر عدل و احسان استوار است و به اندازۀ ذره در آن ظلمی بر هیچ بندهای راه ندارد، طوری که او تعالی میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَظۡلِمُ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖۖ وَإِن تَكُ حَسَنَةٗ يُضَٰعِفۡهَا وَيُؤۡتِ مِن لَّدُنۡهُ أَجۡرًا عَظِيمٗا٤٠﴾[النساء: ٤٠] «بیگمان الله بهاندازۀ ذرهای ستم نمیکند، و اگر کار نیکی باشد، آن را دو چندان میکند، و از نزد خود، پاداش بزرگی عطا میکند».
* الله متعال قواعد این محاسبه را چنین بیان میفرماید: ﴿وَكُلَّ إِنسَٰنٍ أَلۡزَمۡنَٰهُ طَٰٓئِرَهُۥ فِي عُنُقِهِۦۖ وَنُخۡرِجُ لَهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ كِتَٰبٗا يَلۡقَىٰهُ مَنشُورًا١٣ ٱقۡرَأۡ كِتَٰبَكَ كَفَىٰ بِنَفۡسِكَ ٱلۡيَوۡمَ عَلَيۡكَ حَسِيبٗا١٤ مَّنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهۡتَدِي لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيۡهَاۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۗ وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبۡعَثَ رَسُولٗا١٥﴾[الإسراء: ١٣-١٥] «و هر انسانی اعمال (خیر و شرش) را در گردنش آویختهایم، و روز قیامت کتابی برای او بیرون میآوریم که آن را سرگشوده میبیند (که همان نامۀ اعمالش است) * (و به او میفرماییم:) کتابت را بخوان، کافی است که امروز خود حسابگر خویش باشی * کسی که هدایت یابد برای خود هدایت یافته است، و کسی که گمراه گردد، فقط به زیان خود گمراه شده است. و هیچکس بار (گناه) دیگری را به دوش نمیکشد، و ما هرگز عذاب نخواهیم کرد؛ مگر اینکه پیغمبری بفرستیم».
و میفرماید: ﴿وَنَضَعُ ٱلۡمَوَٰزِينَ ٱلۡقِسۡطَ لِيَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَلَا تُظۡلَمُ نَفۡسٞ شَيۡٔٗا وَإِن كَانَ مِثۡقَالَ حَبَّةٖ مِّنۡ خَرۡدَلٍ أَتَيۡنَا بِهَاۗ وَكَفَىٰ بِنَا حَٰسِبِينَ٤٧﴾[الأنبياء: ٤٧] «و (ما) در روز قیامت ترازوهای عدل را مینهیم، پس به هیچکس، هیچ ستمی نمیشود، و اگر (عملی) به مقدار سنگینی یک دانۀ خردل باشد، آن را (به میان) میآوریم، و ما حسابرسى را کفایت مىکنیم». و میفرماید: ﴿مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ خَيۡرٞ مِّنۡهَاۖ وَمَن جَآءَ بِٱلسَّيِّئَةِ فَلَا يُجۡزَى ٱلَّذِينَ عَمِلُواْ ٱلسَّئَِّاتِ إِلَّا مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ٨٤﴾[القصص: ٨٤] «کسی که نیکی آورد، پس برای او پاداش بهتر از آن است، و کسی که بدی آورد، پس کسانی که بدیها انجام دادند، جز (بهاندازۀ) آنچه میکردند، مجازات نخواهند داشت».
* محاسبه در روز قیامت بر دو نوع است: حساب سخت و دشوار، حساب آسان و سهل.
* حساب آسان برای اهل ایمان میباشد که در این فرمودۀ الله متعال ذکر شده است: ﴿فَأَمَّا مَنۡ أُوتِيَ كِتَٰبَهُۥ بِيَمِينِهِۦ٧ فَسَوۡفَ يُحَاسَبُ حِسَابٗا يَسِيرٗا٨ وَيَنقَلِبُ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ مَسۡرُورٗا٩﴾[الانشقاق: ٧-٩] «پس اما کسی که نامۀ (اعمالش) به دست راستش داده شود، * به زودی به حسابی آسان، محاسبه میشود.* و شاد و مسرور به سوی خانوادهاش بازمیگردد».
در صحیحین از عایشه ل آمده است که رسول الله ج فرمود: «مَنْ حُوسِبَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عُذِّبَ» «هرکس که روز قیامت مورد محاسبه قرار گیرد، عذاب میشود». عایشه ل گفت: «به رسول الله ج گفتم؛ مگر الله أ خود نمیفرماید: ﴿فَسَوۡفَ يُحَاسَبُ حِسَابٗا يَسِيرٗا٨﴾[الانشقاق: ٨]؟ «به زودی به حسابی آسان، محاسبه میشود». یعنی آسانی که با عذاب همراه نیست. رسول الله ج در پاسخ ام المؤمنین عایشه ل فرمود: «ليْسَ ذَلِكَ بِالحِسَاب، وَلَكِن ذَلِكَ الْعَرْضُ، مَن نُوقِشَ الْحِسَابَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عُذِّبَ»[٢٦٩] «اینکه تو میگویی حساب نیست بلکه این ارایۀ کارنامۀ بد انسان به او است پس بدان که هر کس در حساب مورد مناقشه و کندوکاو قرار گیرد، عذاب میشود».
بندگان از بدیها معصوم نیستند، حتی محسنان و نیکوکاران بدیهای دارند اما الله متعال از آن درمیگذرد طوری که میفرماید: ﴿وَٱلَّذِي جَآءَ بِٱلصِّدۡقِ وَصَدَّقَ بِهِۦٓ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُتَّقُونَ٣٣ لَهُم مَّا يَشَآءُونَ عِندَ رَبِّهِمۡۚ ذَٰلِكَ جَزَآءُ ٱلۡمُحۡسِنِينَ٣٤ لِيُكَفِّرَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ أَسۡوَأَ ٱلَّذِي عَمِلُواْ وَيَجۡزِيَهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ ٱلَّذِي كَانُواْ يَعۡمَلُونَ٣٥﴾[الزمر: ٣٣-٣٥] «و کسی که سخن راست را با خود آورد و آن را تصدیق کرد، ایشان همان پرهیزگاران هستند * برایشان هرچه بخواهند نزد پروردگارشان (آماده) است، این پاداش نیکوکاران است * تا الله بدترین اعمالی را که مرتکب شدهاند، از (عملنامۀ) آنها دور کند (و بپوشاند) و آنها را به بهترین اعمالیکه انجام میدادند پاداش دهد». و میفرماید: ﴿أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنۡهُمۡ أَحۡسَنَ مَا عَمِلُواْ وَنَتَجَاوَزُ عَن سَئَِّاتِهِمۡ فِيٓ أَصۡحَٰبِ ٱلۡجَنَّةِۖ وَعۡدَ ٱلصِّدۡقِ ٱلَّذِي كَانُواْ يُوعَدُونَ١٦﴾[الأحقاف: ١٦] «آنها کسانی هستند که ما نیکوترین کارشان را میپذیریم، و از گناهانشان میگذریم و در زمرۀ اهل بهشت هستند، این وعدۀ راستی است که وعده داده میشدند».
* هر کسی از گناهان کبیره اجتناب کند الله متعال با فضل و رحمتش گناهان صغیرۀ او را میزداید، طوری که میفرماید: ﴿إِن تَجۡتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنۡهَوۡنَ عَنۡهُ نُكَفِّرۡ عَنكُمۡ سَئَِّاتِكُمۡ وَنُدۡخِلۡكُم مُّدۡخَلٗا كَرِيمٗا٣١﴾[النساء: ٣١] «اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی شدهاید؛ دوری کنید، گناهان (صغیرۀ) شما را از شما میزداییم، و شما را در جایگاه خوبی (بهشت) وارد میکنیم». بیگمان کسی که از گناهان بزرگ دوری کند پس وی به اذن الله متعال از عذاب نجات مییابد زیرا گناهان صغیره از وی زدوده و بخشیده میشود. اما کسی که از گناهان کبیره اجتناب نمیکند از عواقب و کیفر گناهان کبیره و صغیره که مرتکب آن شده در امان نمیماند.
هرکار بدی را که بنده مرتکب میشود به سزای آن میرسد، طوری که الله متعال میفرماید: ﴿لَّيۡسَ بِأَمَانِيِّكُمۡ وَلَآ أَمَانِيِّ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِۗ مَن يَعۡمَلۡ سُوٓءٗا يُجۡزَ بِهِۦ﴾ [النساء: ١٢٣] «(این فضلیت و برتری) به آرزوهای شما و آرزوهای اهل کتاب نیست، هرکس کار بدی انجام دهد، به کیفر آن خواهد رسید». و بندۀ بدکار یا در دنیا و یا در آخرت مورد مجازات قرار میگیرد، مگر اینکه کاری بکند که بدیهایش محو و نابود گردد، مانند توبه و استغفار و دیگر کارهای نیک، یا به سبب چیزی، از عقاب معاف شود، مانند دعای مسلمانی، یا شفاعت شفاعتکنندهای، یا رحمت ارحم الراحمین که به موجب آن الله متعال عذاب آن بدیهایش را از او دور میکند.
الله متعال بندگان مؤمنش را ستوده است که آنها: ﴿وَيَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ وَيَخَافُونَ سُوٓءَ ٱلۡحِسَابِ٢١﴾ [الرعد: ٢١] «و از پروردگارشان میترسند، و از سختی حساب بیم دارند». زیرا ترس و هراس، آنها را به تقوا و پرهیزگاری با انجام اعمال صالح و اجتناب از بدیها وادار میکند.
- سختی حساب آن است که بنده در مورد بدیهایش مورد بازپرسی قرار گیرد سپس بر مبنای آن مجازات شود؛ زیرا هیچکس طاقت تحمل عذاب الهی را ندارد.
- ابن جریر / میگوید: «و این فرمودۀ الله متعال: ﴿وَيَخَافُونَ سُوٓءَ ٱلۡحِسَابِ٢١﴾ [الرعد: ٢١] «و از سختی حساب بیم دارند» یعنی: و از حسابرسی و محاسبه توسط الله متعال حذر میکنند، به این گمان که برای آنها از گناهی گذشت نمیکند، از اینرو آنها به خاطر این هراسشان در طاعت او تعالی جدی هستند، و در حدود الهی محافظت و پایبندی دارند».
* و معنای سختی حساب این نیست که الله متعال بر آنها ظلم روا بدارد، البته الله متعال از آن منزه است، الله متعال عمل هر انسان را به طور کامل و تمام بدون اینکه چیزی از آن کم شود میدهد؛ بلکه الله متعال آن را جزای اَوْفَی یعنی پاداش تمام و کافی نامیده است پاداشی که کاملتر از آن نیست، الله متعال از یک کار نیک هم در نمیگذرد هرچند به اندازۀ ذرهای هم باشد. طوری که میفرماید: ﴿أَمۡ لَمۡ يُنَبَّأۡ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَىٰ٣٦ وَإِبۡرَٰهِيمَ ٱلَّذِي وَفَّىٰٓ٣٧ أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰ٣٨ وَأَن لَّيۡسَ لِلۡإِنسَٰنِ إِلَّا مَا سَعَىٰ٣٩ وَأَنَّ سَعۡيَهُۥ سَوۡفَ يُرَىٰ٤٠ ثُمَّ يُجۡزَىٰهُ ٱلۡجَزَآءَ ٱلۡأَوۡفَىٰ٤١ وَأَنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ ٱلۡمُنتَهَىٰ٤٢﴾ [النجم: ٣٦-٤٢].
«یا از آنچه در صحیفههای موسی بوده، آگاه نشده است؟! * و (نیز آنچه در صحیفههای) ابراهیم، همان کسی که وفادار بود؟! * که هیچکس بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد * و اینکه برای انسان (بهرهای) جز آنچه سعی کرده، نیست * و اینکه به زودی (حاصل) تلاش و سعی او دیده خواهد شد * سپس او به پاداشی تمام (و کافی) پاداش داده خواهد شد. * و یقیناً بازگشت (همۀ امور) به سوی پروردگار تو است».
* و طوری که از ابوذر غفارى س روایت است که رسول اکرم ج در حدیث قدسى از الله ﻷ روایت مىکند که: «يَا عِبَادِي إِنَّمَا هِيَ أَعْمَالُكُمْ أُحْصِيهَا لَكُمْ ثُمَّ أُوَفِّيكُمْ إِيَّاهَا، فَمَنْ وَجَدَ خَيْرًا فَلْيَحْمَدِ اللَّهَ. وَمَنْ وَجَدَ غَيْرَ ذَلِكَ فَلَا يَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَهُ»[٢٧٠] «ای بندگان من! هرچه هست، اعمال و کارهای شما است که من برایتان میشمارم، سپس (پاداش و نتیجه) آن را به طور کامل و تمام به شما بازمیگردانم؛ پس اگر کسی به (پاداش) خیر رسید، الله را سپاس و ستایش گوید و اگر کسی غیر آن را یافت، جز خود، کسی دیگر را ملامت نکند» [به روایت مسلم].
* نصوص بر این امر دلالت دارد که امت در مورد حساب سه دسته هستند:
- دسته اول: کسی که بدون حساب و عذاب داخل بهشت میشود.
- دسته دوم: کسی که به آسانی مورد محاسبه قرار میگیرد، چنانکه در نامۀ اعمال او دیده میشود و پروردگارش با او سخن میگوید و اقرارش را بر گناهانش گرفته سپس او را مورد عفو و بخشش قرار میدهد.
و باید بنده خود را برای این مقام با انجام اعمال صالح و اجتناب از چیزی که او را زشت و بد جلوه میدهد مزین سازد، زیرا آن مقام حق است، مقامی که بنده در آن آرزو میکند که کاش هیچ بدیی را انجام نمیداد.
طوری که در صحیحین از عدی بن حاتم س روایت است که پیامبر ج فرمود: «مَا مِنْكُمْ أَحَدٌ إِلَّا سَيُكَلِّمُهُ رَبُّهُ عزَّ وجلَّ لَيْسَ بَيْنَهُ وَبَيْنَهُ تُرْجُمَانٌ، فَيَنْظُرُ أَيْمَنَ مِنْهُ فَلَا يَرَى إِلَّا مَا قَدَّمَ مِنْ عَمَلِهِ، فَيَنْظُرُ أَشْأَمَ مِنْهُ فَلَا يَرَى إِلَّا مَا قَدَّمَ، وَيَنْظُرُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَلَا يَرَى إِلَّا النَّارَ تِلْقَاءَ وَجْهِهِ، فَاتَّقُوا النَّارَ وَلَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ، فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَبِكَلِمَةٍ طَيِّبَةٍ»[٢٧١] «هیچکسی از شما نیست مگر اینکه پروردگارش (در روز قیامت) با او بدون مترجم سخن میگوید؛ پس هریکی از شما جانب راست خود را نظر میکند هرچه خود از پیش تقدیم داشته مییابد، و سوی چپ نگاه میکند هرچه خود از پیش تقدیم داشته مییابد و جلو خود نگاه میکند هیچ چیز جز آتش را در مقابلش نمیبیند؛ از اینرو از آتش دوزخ پرهیز کنید هرچند با بخشیدن نصف یک دانۀ خرما باشد، اگر آن را پیدا نکرد پس یا گفتن کلمه خوب».
فُضَیْل بن عِیاض / گفته است: «وَاسَوْأَتَاهُ مِنْكَ وَإِنْ عَفَوْتَ»[٢٧٢] «هرچند مرا مورد عفو قرار دهی، خجالتی نافرمانی تو برایم باقی است».
- دسته سوم: کسانی هستند که مورد بازپرسی و محاسبه قرار میگیرند، و محاسبه در ذات خود عذاب است، سپس مجازاتی که به خاطر بدیها مقرر میشود نیز عذاب است، و کسانی که امر به مجازات آنان صادر میشود آن عده از اهل کبایر هستند که بر خویشتن ظلم و ستم کردهاند؛ و از جملۀ آنها کسانی خواهند بود که رحمت ارحم الراحمین و شفاعت شفاعتکنندگان شامل حالشان میشود و نجات مییابند، و از جملۀ آنها افرادی در آتش دوزخ دست و پا بسته پرتاب میشوند و به اندازهای که الله متعال بخواهد مورد عذاب قرار میگیرند سپس کسی که ذرهای از ایمان در قلبش باشد از آتش بیرون آورده میشود.
* و در مسند امام احمد از موسی بن عُقْبَه از علی بن عبدالله اَزْدی از ابودرداء س روایت است که گفت: از پیامبر ج شنیدم که میفرمود: الله متعال میفرماید: ﴿ثُمَّ أَوۡرَثۡنَا ٱلۡكِتَٰبَ ٱلَّذِينَ ٱصۡطَفَيۡنَا مِنۡ عِبَادِنَاۖ فَمِنۡهُمۡ ظَالِمٞ لِّنَفۡسِهِۦ وَمِنۡهُم مُّقۡتَصِدٞ وَمِنۡهُمۡ سَابِقُۢ بِٱلۡخَيۡرَٰتِ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ﴾ [فاطر: ٣٢] «سپس (این) کتاب را به کسانی از بندگانمان که برگزیده بودیم؛ به میراث دادیم، پس (برخی) از آنان بر خود ستم کردند و (برخی) از آنان میانهرو بودند، و (برخی) از آنان به فرمان الله در نیکیها پیشتاز هستند». پس کسانی که در نیکیها پیشتازی کردند آنان بدون محاسبه داخل بهشت میشوند، و اما کسانی که میانهروی کردند آنان به آسانی محاسبه میشوند، اما کسانی که با مرتکبشدن گناهان بر خود ظلم و ستم کردهاند، آنان کسانی هستند که در روز محشر محبوس مانده ورودشان به بهشت به تعویق میافتد، سپس به این خاطر که مؤمن هستند مورد رحمت الهی قرار میگیرند و آنها همان کسانی هستند که میگویند: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِيٓ أَذۡهَبَ عَنَّا ٱلۡحَزَنَۖ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٞ شَكُورٌ٣٤ ٱلَّذِيٓ أَحَلَّنَا دَارَ ٱلۡمُقَامَةِ مِن فَضۡلِهِۦ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٞ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٞ٣٥﴾ [فاطر: ٣٤-٣٥] «و گویند: حمد (و ستایش) مخصوص الله است که اندوه را از ما دور کرد، یقیناً پروردگار ما آمرزندۀ سپاسگزار است. * (همان) ذاتیکه از فضل خویش ما را در این سرای اقامت (جاویدان) جای داد که در آنجا هیچ رنجی به ما نمیرسد، و در آنجا هیچ خستگی (و واماندگی) به ما نمیرسد»[٢٧٣]. و این حدیث از طرق متعدد از ابودرداء س روایت شده که این بهترین آنها است، و گفته شده که در این روایت انقطاع سند وجود دارد، ولی دارای شواهد و قراینی است که آن را قوی میسازد، رویهم رفته موافق به نصوص قرآن و سنت میباشد، و الله أعلم.
شیخ الاسلام ابن تیمیه / میگوید: «الله متعال مردم را محاسبه میکند، و بندۀ مومن را کنار کشیده و اقرارش را بر گناهانش میگیرد، طوری که در قرآن و سنت توصیف شده است؛ اما کافران؛ به گونهای محاسبه نمیشوند که حسنات و سیئات آنان اندازه شود؛ زیرا آنها اصلاً حسنهای ندارند، منتهی اعمال آنها شمرده میشود، و برای آنان ارایه شده و به آن اقرار میکنند».
* حساب سخت که بعد از آن آسانی نیست فقط برای کافران و منافقان در نظر گرفته شده است طوری که مفهوم آیات انشقاق و این فرموده الله متعال بر آن دلالت دارد: ﴿وَقِفُوهُمۡۖ إِنَّهُم مَّسُۡٔولُونَ٢٤﴾ [الصافات: ٢٤] «و آنها را نگاه دارید که یقینا بازخواست خواهند شد». و میفرماید: ﴿فَلَنَسَۡٔلَنَّ ٱلَّذِينَ أُرۡسِلَ إِلَيۡهِمۡ وَلَنَسَۡٔلَنَّ ٱلۡمُرۡسَلِينَ٦ فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيۡهِم بِعِلۡمٖۖ وَمَا كُنَّا غَآئِبِينَ٧ وَٱلۡوَزۡنُ يَوۡمَئِذٍ ٱلۡحَقُّۚ فَمَن ثَقُلَتۡ مَوَٰزِينُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ٨ وَمَنۡ خَفَّتۡ مَوَٰزِينُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُم بِمَا كَانُواْ بَِٔايَٰتِنَا يَظۡلِمُونَ٩﴾ [الأعراف: ٦-٩] «مسلّماً ما از کسانی که (پیامبران) به سوی آنها فرستاده شدند، سؤال خواهیم کرد، و البته از پیامبران (نیز) سؤال میکنیم * یقیناً (کردارشان را) با علم (خود) برایشان بیان میکنیم، و ما هرگز غایب نبودهایم. * وزن (و سنجش اعمال) در آن روز حق است، پس کسانی که کفۀ ترازویشان سنگین است، آنان همان رستگاران هستند. * و کسانی که کفۀ ترازویشان سبک است، آنان کسانی هستند که به (خاطر انکار و) ستمی که نسبت به آیات ما میکردند به خویش زیان رساندند (و سرمایۀ وجود خود را از دست دادهاند)». و میفرماید: ﴿وَكَانَ يَوۡمًا عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ عَسِيرٗا٢٦﴾ [الفرقان: ٢٦] «و (آن روز) روز سختی بر کافران خواهد بود». و این فرموده او تعالی: ﴿فَذَٰلِكَ يَوۡمَئِذٖ يَوۡمٌ عَسِيرٌ٩ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ غَيۡرُ يَسِيرٖ١٠﴾[المدثر: ٩-١٠] «آن روز، روز سخت (و دشواری) است * بر کافران آسان نیست».
* پاداش نعمتها از جانب الله متعال برای مؤمنان از روی احسان و فضل او تعالی میباشد، زیرا آنها سزاوار پاداشی نیستند که آن را به گونۀ یک استحقاق از او تعالی مطالبه کنند؛ چون بندگانِ او تعالی بوده و آنان را برای طاعت خویش آفریده است و نمیتوانند چیزی را بر او تعالی لازم کنند، و اعمال آنها در طاعت پروردگار به هراندازۀ که باشد موازی با شکر نعمتهایی که بر آنها ارزانی شده است نیست، و نزدیک آن هم نمیرسد، اما الله متعال آنها را وعدۀ نیکی داده است؛ اینکه در برابر اعمال نیکشان پاداش نیک میدهد، و الله متعال وعده خلاف نمیکند.
* پس ورود مؤمنان به بهشت با رحمت الله ﻷ و فضل و احسان او تعالی میباشد، نه بر مبنای مستحقبودنشان برای آن.
* پاداش الله متعال برای کافران و ظالمان بر مبنای عدل او تعالی استوار است که در این جزادادن هیچ ظلمی بر آنان روا نمیدارد، حتی کافران خودشان میدانند که به سبب بدیهای که انجام میدادند و به خاطر کفری که به الله تعالی ورزیدند؛ سزاوار عذاب هستند، حتی خود را به خاطر کوتاهیشان در حق الله تعالی مورد انتقاد و سرزنش شدید قرار میدهند.
* منظور این است که پاداش الله متعال میان عدل و احسان میچرخد و به هیچ صورتی در آن ظلم و ستمی وجود ندارد.
* یقینا الله متعال آیات و موعظهها را بیان فرمود و پیامبرانی را فرستاد تا از این روز برحذر بدارند، پس کسی که اجابت نمود و به سوی الله برگشت و روز حساب را به یاد آورد، و با چشم بصیرت به آیات و نشانههای قدرت الهی نگاه کرد، و راه نجات را پیمود پس رستگار شده و نجات یافت. ولی کسی که از دین الله روی گردانید و از پیروی حق کنار رفت، و پس از آنکه به ایمان فراخوانده شد به الله متعال کفر ورزید، او مستحق عذاب دردناک و غضب بزرگ است طوری که الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يُنَادَوۡنَ لَمَقۡتُ ٱللَّهِ أَكۡبَرُ مِن مَّقۡتِكُمۡ أَنفُسَكُمۡ إِذۡ تُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلۡإِيمَٰنِ فَتَكۡفُرُونَ١٠ قَالُواْ رَبَّنَآ أَمَتَّنَا ٱثۡنَتَيۡنِ وَأَحۡيَيۡتَنَا ٱثۡنَتَيۡنِ فَٱعۡتَرَفۡنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلۡ إِلَىٰ خُرُوجٖ مِّن سَبِيلٖ١١ ذَٰلِكُم بِأَنَّهُۥٓ إِذَا دُعِيَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُۥ كَفَرۡتُمۡ وَإِن يُشۡرَكۡ بِهِۦ تُؤۡمِنُواْۚ فَٱلۡحُكۡمُ لِلَّهِ ٱلۡعَلِيِّ ٱلۡكَبِيرِ١٢ هُوَ ٱلَّذِي يُرِيكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَيُنَزِّلُ لَكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ رِزۡقٗاۚ وَمَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَن يُنِيبُ١٣ فَٱدۡعُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡكَٰفِرُونَ١٤ رَفِيعُ ٱلدَّرَجَٰتِ ذُو ٱلۡعَرۡشِ يُلۡقِي ٱلرُّوحَ مِنۡ أَمۡرِهِۦ عَلَىٰ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ لِيُنذِرَ يَوۡمَ ٱلتَّلَاقِ١٥ يَوۡمَ هُم بَٰرِزُونَۖ لَا يَخۡفَىٰ عَلَى ٱللَّهِ مِنۡهُمۡ شَيۡءٞۚ لِّمَنِ ٱلۡمُلۡكُ ٱلۡيَوۡمَۖ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ١٦ ٱلۡيَوۡمَ تُجۡزَىٰ كُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا كَسَبَتۡۚ لَا ظُلۡمَ ٱلۡيَوۡمَۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ١٧ وَأَنذِرۡهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡأٓزِفَةِ إِذِ ٱلۡقُلُوبُ لَدَى ٱلۡحَنَاجِرِ كَٰظِمِينَۚ مَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ حَمِيمٖ وَلَا شَفِيعٖ يُطَاعُ١٨ يَعۡلَمُ خَآئِنَةَ ٱلۡأَعۡيُنِ وَمَا تُخۡفِي ٱلصُّدُورُ١٩ وَٱللَّهُ يَقۡضِي بِٱلۡحَقِّۖ وَٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا يَقۡضُونَ بِشَيۡءٍۗ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ٢٠﴾[غافر: ١٠-٢٠] «بیگمان کسانی که کافر شدند (روز قیامت) ندا داده میشوند که حقا خشم (و دشمنی) الله (نسبت به شما) از خشم (و دشمنی) خودتان (نسبت به خودتان) بیشتر است، آنگاه که به (سوی) ایمان دعوت میشدید، پس شما انکار میکردید * گویند: پروردگارا! ما را دوبار میراندی و دوبار زنده کردی، پس (اکنون) ما به گناهان خود اعتراف کردیم، آیا راهی برای خروج (از جهنم) وجود دارد؟ * (به آنها گفته میشود:) این (عذاب) به آن سبب است که چون الله به تنهایی خوانده میشد، انکار میکردید، و اگر به او شرک آورده میشد باور میکردید، پس (اینک) داوری از آنِ الله بلند مرتبه است * او ذاتی است که آیات خود را به شما نشان میدهد و از آسمان برای شما روزی میفرستد، تنها کسی پند میگیرد که (به سوی الله) رجوع میکند * پس الله را درحالی که دین خود را برای او خالص گردانیدید بخوانید، و اگرچه کافران خوش نداشته باشند * (او) بالابرنده درجات، صاحب عرش که روح (جبرییل) را به فرمان خویش بر هرکس از بندگانش که بخواهد میفرستد، تا (آن پیامبر مردم را) از روز ملاقات (قیامت) بترساند * روزی که (همه) آنان آشکار شوند چیزی از آنها بر الله پوشیده نخواهد ماند، (الله میفرماید:) امروز فرمانروایی از آنِ کیست؟ (آنگاه خود میفرماید:) از آنِ الله یگانه قهّار است * امروز هرکس به (حسب) آنچه کرده است، پاداش داده میشود، امروز هیچ ستمی نیست، بیگمان الله حسابرسی سریع است. * و آنها را از روز نزدیک (قیامت) بترسان، آنگاه که دلها لبریز از غم به حنجرهها رسد، برای ستمکاران نه دوستی وجود دارد، و نه شفیعی که (شفاعتش) پذیرفته شود* (الله) خیانت چشمها و آنچه را که سینهها پنهان میدارند، میداند. * و الله به حق داوری میکند، و کسانی را که به جای او میخوانند، به هیچ چیزی داوری نمیکنند، بیگمان الله همان شنوای بینا است».
[٢٦٩]- صحيح بخاری: ١٠٣ و ٤٩٣٩ و ٦٥٣٦ و ٦٥٣٧ و صحيح مسلم: ٢٨٧٦.
[٢٧٠]- صحيح مسلم: ٢٥٧٧.
[٢٧١]- صحيح بخاری: ٦٥٣٩ و ٧٥١٢ و صحيح مسلم: ١٠١٦.
[٢٧٢]- شعب الإیمان: ٣٨٩٧. در سند این روایت «إسحاق بن إبراهيم الطبري» است که منکر الحدیث میباشد.
[٢٧٣]- مسند احمد: ٢١٧٢٧. شعيب ارنؤوط میگوید: اسناد آن ضعيف است.