تحققیافتن استعانت
* استعانت با دو امر تحقق مییابد:
- اول: با پناهجستن قلب به الله متعال و ایمانداشتن به اینکه نفع و ضرر در دست الله متعال است و او تعالی مالک و متصرف کائنات و تدبیرکنندۀ همۀ امور است، چیزی را که بخواهد میشود و چیزی را که نخواهد نمیشود، و او شنوا، دانا، قریب، مجیب (اجابتکننده) است، پس از او یاری جسته میشود به امید اینکه کمک و یاری نماید.
- دوم: با استفاده از اسبابی که الله متعال به آن ارشاد فرموده و آنها را بیان کرده است؛ پس بنده برای به دستآوردن هر خواستۀ خویش از اسبابی استفاده میکند که الله تعالی برایش اجازه داده است.
* این دو امری است که پیامبر ج به سوی آن ارشاد میفرماید: «اِحْرِصْ عَلَى مَا يَنْفَعُكَ، واسْتَعِنْ بِاللَّهِ وَلاَ تَعْجَز»[٩٨] «تلاش کن و حریص باش به آنچه که برایت نفع میرساند، و از الله یاری بخواه و ناتوان مشو».
- حریصبودن بر چیزی که نفع میرساند، عام بوده شامل امور دنیوی و اخروی است.
- استعانتجستن به الله متعال، با کمکخواستن و تایید او و تحققیافتن چیزی است که نفع میرساند.
- عجز و ناتوانی عبارت است از ترککردن تلاش در استفادهبردن از اسبابی قابل امکان؛ از اینرو از چنین ترککردنی نهی صورت گرفته است.
* پیامبر ج این سه کلمه را با شیوهای شگفتآور و با توجه به مطابقت حال بنده، به صورتی زیبا ترتیب داده است؛ چون شناخت مطلوب، و شناخت منفعت آن و حریصبودن بر آن، امور پیش از تحققیافتن استعانت است. سپس در مرتبۀ بعدی استعانت قرار میگیرد؛ و بنده برای تحققیافتن آنچه برایش نفع میرساند، از پروردگارش کمک میگیرد تا الله تعالی او را برای به دستآوردن مطلبش به گونهای که خودش دوست دارد و موجب رضایتش میشود، هدایت و راهنمایی کند، سپس از اسبابی کار میگیرد که الله متعال اجازه استفاده از آن را داده است.
هرگاه بنده این امور را انجام دهد، به یقین که استعانت را محقق ساخته است؛ پس اگر به مراد خود رسید از جمله شکرکنندگان میباشد، و اگر چیزی برایش رخ داد که بر اثر آن به مرادش نرسید در این صورت میگوید: «قَدَرُ اللهِ وَمَا شَاءَ فَعَلَ»[٩٩] «الله (اینچنین) مقدر ساخته بود، و آنچه الله بخواهد انجام میدهد»، پس صبر پیشه نموده گمان نیک به الله متعال داشته میباشد، به امید اینکه الله متعال بهتر از چیزی را که از دست داده برایش عوض بدهد، زیرا الله متعال کریم است، اجر عملکننده را ضایع نمیکند، و کسی که صادقانه به او امید داشته باشد نااُمیدش نمیکند.
* اما ترکنمودن اسباب، عجز و ناتوانی و قابل سرزنش است، طوری که دلبستگی به آن، شرکی مذموم است.
[٩٨]- صحيح مسلم: ٢٦٦٤.
[٩٩]- صحيح مسلم: ٢٦٦٤.