تفسیر سورۀ العصر
والعصر «سوگند به زمان».
درباره العصر دو قول مشهور وجود دارد:
قول اول: العصر به معنای زمان است، و این قول را امام بخاری / در کتاب صحیح خود (صحیح بخاری) از فَرّاء (ابوزکریا، یحیى بن زیاد بن عبد الله بن منظور اسدی...) نقل نموده و نیز قول جمهور مفسرین میباشد.
قول دوم: العصر، عصر روز است و این قول از ابن عباس ب نقل شده است و حسن و قتاده رحمهما الله نیز به این نظر هستند.
اما ابن جریر / میگوید: این آیه شامل هردو قول میشود زیرا لفظ العصر بر هردو معنا به صورت صحیح اطلاق میشود و دلیلی برای تخصیص یکی از آندو وجود ندارد، و هر قول مناسبت خاص خود را دارد.
الله متعال به هر مخلوق خود که بخواهد، سوگند یاد میکند. و سوگند به چیزی دلالت به عظمت و شرف آن چیز دارد. اما برای مخلوق جایز نیست که جز به نام الله، سوگند یاد کند.
قول الله متعال ﴿إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَفِي خُسۡرٍ٢﴾ «که انسان در زیانکاری است». جواب آن قسم ﴿وَٱلۡعَصۡرِ١﴾است، ﴿ٱلۡإِنسَٰنَ﴾ اسم جنس است که برای تمام انسانها استفاده میشود.
﴿لَفِي خُسۡرٍ﴾ «که انسان در زیانکاری و خسران است» به گونهای که در آن غرق بوده و خسران اطراف او را احاطه کرده است.
بزرگترین خسران و زیان آن است که انسان، خود و اهل خود را در روز آخرت از دست بدهد. علاوه بر آن جایگاهش را در بهشت از دست بدهد. الله متعال میفرماید: ﴿قُلِ ٱللَّهَ أَعۡبُدُ مُخۡلِصٗا لَّهُۥ دِينِي١٤ فَٱعۡبُدُواْ مَا شِئۡتُم مِّن دُونِهِۦۗ قُلۡ إِنَّ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَأَهۡلِيهِمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡخُسۡرَانُ ٱلۡمُبِينُ١٥﴾[الزمر:١٤-١٥].
«(ای پیامبر) بگو: «من الله را عبادت میكنم، درحالی که دینم را برای او خالص میگردانم * پس شما هرچه را که میخواهید به جای او عبادت کنید. بگو: «بیگمان زیانکاران (واقعی) کسانی هستند که خود و خاندانشان را در روز قیامت از دست دادهاند. آگاه باشید این همان زیان آشکار است».
و الله متعال میفرماید: ﴿وَمَن يَكۡفُرۡ بِٱلۡإِيمَٰنِ فَقَدۡ حَبِطَ عَمَلُهُۥ وَهُوَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ٥﴾[المائدة: ٥].
«و کسی که به ایمان کفر ورزد، همانا عملش تباه شده است و او در آخرت از زیانکاران خواهد بود».
از ابوهریره س روایت است که پیامبر ج فرمود: «لا يَدْخُلُ أَحَدٌ الْجَنَّةَ إِلا أُرِيَ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ لَوْ أَسَاءَ، لِيَزْدَادَ شُكْرًا، وَلا يَدْخُلُ النَّارَ أَحَدٌ إِلا أُرِيَ مَقْعَدَهُ مِنَ الْجَنَّةِ لَوْ أَحْسَنَ، لِتَكُونَ عَلَيْهِ حَسْرَةً»[٤٥].
«هیچکس وارد بهشت نمیشود مگر اینکه جایش در دوزخ در صورتی که بدکردار میبود، به او نشان داده میشود تا بیشتر سپاسگزاری کند. و همچنین هیچکس وارد دوزخ نمیشود مگر اینکه جایش در بهشت در صورتی که نیک کردار میبود، به او نشان داده میشود تا باعث حسرت وی گردد» [به روایت بخاری].
انسان از این خسران نجات پیدا نمیکند مگر با چهار چیزی که در سورۀ العصر به آن اشاره شده است: ایمان، عمل صالح، سفارش یکدیگر به حق، سفارش یکدیگر به صبر.
این امور چهارگانه به ترتیب، یکی پس از دیگر قرار دارند طوری که ایمان اساس عمل صالح بوده و عمل بدون ایمان، صلاحیت و شایستگی نمییابد، و سفارش به حق از جملۀ اعمال صالح بهشمار میرود، و با توجه به اهمیتی که دارد در اینجا ذکر شده است، و سفارش به صبر نیز از جمله سفارش به حق است؛ زیرا صبری که انسان به آن مأمور است یا واجب است ویا مستحب؛ و سفارش یکدیگر یا سفارش به فعل واجب یا به فعل مستحب میباشد.
پس ایمان اصل و اساس بوده در مرتبۀ اول قرار میگیرد سپس عمل صالح براساس آن انجام میشود و براساس این دو اصل سفارش به حق پیریزی میشود سپس بر مبنای هرسه اصل، سفارش به صبر قرار میگیرد.
از اینرو در روایتی از علی س نقل شده است که میگوید: «صبر نسبت به ایمان مانند سر نسبت به تن است».
* هرکس این امور چهارگانه را چنان که باید بهجای آورَد از زیان و خسران رهایی مییابد، و کسی که در انجام این امور چهارگانه کوتاهی کند، به حدی که او را از اسلام خارج نکند، خود را در معرض خسران و زیان قرار داده است، و اما اگر کسی از اسلام خارج شود، پس زیان و خسران گرداگرد او را احاطه خواهد کرد.
مردم در محققساختن این امور چهارگانه به سه دسته تقسیم میشوند:
قسم اول: کسی که اصل و اساس این امور را که همان ایمان است محقق نسازد؛ چنین شخصی کافر است و کافران خارج از دین اسلام هستند، زیان و خسران اینها از بزرگترین زیانها است، و به دنبال اینها کسانی هستند که با مرتکبشدن یکی از نواقض اسلام مرتد شدهاند؛ پناه بر الله. طوری که الله متعال میفرماید: ﴿وَلَقَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡكَ وَإِلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكَ لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ٦٥ بَلِ ٱللَّهَ فَٱعۡبُدۡ وَكُن مِّنَ ٱلشَّٰكِرِينَ٦٦﴾[الزمر: ٦٥-٦٦].
«و به راستی که به تو و به کسانی که پیش از تو بودند، وحی شد که اگر شرک آوری، یقیناً اعمالت (تباه و) نابود میشود، و از زیانکاران خواهی بود* بلکه تنها الله را عبادت کن، و از شکرگزاران باش».
قسم دوم: کسانی که این امور چهارگانه را چنانکه الله متعال واجب گردانده، به اجرا در میآورند که آنها رستگاران و نجاتیافتگان از خسران هستند و کسانی هستند که به ثواب عظیم نایل آمدهاند. البته آنها در محققساختن این امور به درجاتی همانند محسن و مُقتَصد تقسیم میشوند.
قسم سوم: کسی که اصل ایمان و اصل عمل صالح در او موجود است لیکن مرتکب بعضی از محرمات شده و بعضی از واجبات را ترک میکند که با ترک آن مستحق عذاب میشود، اینها به اندازۀ تقصیرشان زیانکار میشوند مگر اینکه الله متعال آنان را مورد عفو خود قرار دهد.
* قول الله متعال: ﴿وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡحَقِّ﴾[العصر: ٣] «و یکدیگر را به صبر سفارش کردهاند».
تواصی به معنای سفارش همدیگر است. پس همانطوری که این آیه بر واجببودن دعوت دیگران به سوی حق دلالت دارد، بر واجببودن قبول دعوت دیگران به حق نیز دلالت دارد.
* حق، عبارت از انجامدادن اوامر الله متعال و ترک نواهی او و تصدیق اخبار الله متعال و پیامبر او ج میباشد، پس کسی که آن را انجام داد پایبند حق است.
* تواصی به صبر این است که همدیگر را بر انجام اعمالی که به انجام آن مأمور هستیم و ترک چیزی که از آن نهی شدهایم توصیه نماییم. و همچنین همدیگر را در هنگام وقوع مصیبتهای مقدّر الهی توصیه به صبر نماییم طوری که خود صبر نموده و بقیه برادران مسلمان خود را نیز به صبر توصیه کنیم.
* این سورۀ مبارکه با وجودی که کوتاه است اما بر تمامی جوانب دین مبین اسلام دلالت دارد. زیرا دین اسلام بر امر، نهی، خبر و مقدرات الهی بنا شده است پس انجام اوامر و ترک نواهی و تصدیق اخبار و ایمان به قضا و قدر الهی همه حق هستند و باید همدیگر را راجع به آن سفارش کرد و به صبر بر ادای آن فرا خواند.
* اگر به صورت دقیق در این سورۀ مبارکه تأمل کنید خواهید دانست که چه چیز را الله متعال برای بندگان مؤمن خود دوست دارد؛ و خواهی دانست که الله متعال برای آنها ایمان را دوست دارد، و اینکه اعمال صالح انجام بدهند و با همدیگر الفت، محبت و دلسوزی داشته باشند و برای یکدیگر خیر و نیکی را بخواهند و به همدیگر سفارش به حق نموده و انجام اعمال نیک را توصیه نمایند تا سبب حصول ثواب برای همدیگر شوند. و همچنین به همدیگر سفارش کنند تا آنچه را که الله متعال نهی نموده، ترک نمایند تا اینکه سبب نجات یکدیگر از عذاب الهی شوند، و همچنین به همدیگر سفارش و توصیه به صبر کنند تا میان هم دلسوزی داشته، دوستان و محبان یکدیگر باشند.
* کسی که موارد فوق را به درستی فهمید پس معنای قول پیامبر ج را نیز میداند که ابوهریره س از پیامبر ج روایت کرده است که میفرمود: «وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لاَ تَدْخُلُون الْجَنَّةَ حَتَّى تُؤْمِنُوا، وَلا تُؤْمِنُون حَتَّى تَحَابُّوا، أَوَلا أَدُلُّكُمْ عَلَى شَيْءٍ إِذَا فَعَلْتُمُوهُ تَحَابَبْتُمْ؟ أَفْشُوا السَّلامَ بَيْنَكُمْ»[٤٦].
«سوگند به ذاتی که جانم من در دست او است، وارد بهشت نمیشوید مگر این که ایمان بیاورید، و ایمان نمىآورید مگر اینکه همدیگر را دوست بدارید. آیا راهنمائی نکنم شما را به آنچه که هرگاه آن را بجای آورید باهم دوستی میکنید؟ سلام را در میان خویش آشکار و پخش کنید» [به روایت امام مسلم].
* هرگاه دیدید مشاهدهنمودن فرمانبرداران سرور و شادی را در شما ایجاد میکند، و با دیدن گنهکاران نارضایتی به شما دست میدهد و برای آن شخص رهایی از گناه را آرزو میکنید، پس این دلالت به صحت ایمان و سلامتی قلب شما دارد.
* بدترین چیزی که از حسد و کینه حاصل میشود آن است که انسان با برادر مسلمانش که در طاعت پروردگار قرار دارد حسد ورزد و آرزوی آن را داشته باشد که وی در معصیت واقع شود و از فضل و کرم الله متعال محروم گردد؛ اینچنین افراد، از برادران شیاطین هستند. -پناه بر الله-؛ بلکه بیم آن میرود که وی در کاری مورد آزمایش قرار گیرد که آن را برای برادر مسلمانش آرزو داشت.
* اگر امت اسلام این امور چهارگانه را انجام دادند که عبارت است از: (ایمان، عمل صالح، سفارش همدیگر به حق و سفارش همدیگر به صبر) این امت چنان خواهد بود که الله متعال دوست دارد، و الله متعال آنچه را که برای آنها وعده داده آماده خواهد کرد، و الله متعال خلافِ وعده نمیکند.
* پس این سوره بر مسایل چهارگانه دلالت دارد؛ ﴿إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾ «مگر آنانی که ایمان آوردند» ایمانداشتن بدون علم امکان ندارد، ﴿وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ﴾ «و اعمال نیک انجام دادند» تأکید بر مسألۀ دوم است که عبارت از عملکردن به علم میباشد.
﴿وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡحَقِّ﴾ «همدیگر را به حق سفارش کردند» دلالت بر مسألۀ سوم دارد که همانا دعوت به سوی آن است. ﴿وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ﴾ «و همدیگر را به صبر و شکیبایی سفارش نمودند» تأکید و دلیل بر مسألۀ چهارم است.
* سوگند بر اینکه اگر کسی این مسایل چهارگانه را عملی نکند زیانمند خواهد شد، دلیلی بر واجببودن این مسایل میباشد.
[٤٥]- صحيح بخاری: ٦٥٦٩.
[٤٦]- صحيح مسلم: ٥٤.