شرح اصول سه گانه اسلام شیخ محمد بن عبدالوهاب

فهرست کتاب

انواع بدعت

انواع بدعت

* بدعت دارای بخش‌های مهمی است که باید طالب علم آن را با دقت و درستی بداند، برخی از این بدعت‌ها بر حسب حکم آن بر دو نوع تقسیم می‌شوند: بدعت کافر‌کننده (مُکفّره) و بدعت فاسق‌کننده (مُفسّقه).

- اما بدعتی که مسلمان را به کفر می‌کشاند آن است که شخص مرتکب یکی از باطل کننده‌های اسلام شود به گونه‌ای که آن بدعت متضمن شرک اکبر باشد مانند انجام‌دادن عبادت برای غیر الله   طوری که برخی شیعیان غالی و گروه باطنیه و صوفی‌ها انجام می‌دهند.

یا اینکه در آن تکذیب خبری باشد که الله یا رسولش از آن آگاهی داده باشند، و یا ادعایی برخلاف امور ضروری دین اسلام باشد مانند ادعای بعضی از گروه‌های شیعه مبنی بر ناقص بودن قرآن و یا وقوع تحریف در آن، و یا مانند ادعای بعضی از صوفیان غالی که گویا اقطاب آن‌ها غیب را می‌دانند و بر لوح محفوظ اطلاع پیدا می‌کنند، و یا ادعای فرقه جَهمیه که نام‌ها و صفات الله   را نفی می‌کنند.

و ضابطۀ بدعت کافرکننده (مُکفّره) این است که مشتمل بر یکی از نواقض اسلام باشد.

نوع دوم: بدعت فاسق‌کننده، و این بدعتی است که شخص، مرتکب نقض‌کننده‌ای از نواقض اسلام مانند شرک اکبر یا تکذیب و دیگر نواقض نشود.

و غالبا این نوع بدعت، بدعت‌های عملی هستند مانند برگزاری جشن مولود و ذکرهای بدعت‌آمیز اختراع شده توسط این مردمان و یا اضافه‌نمودن در کیفیت و کمیت برخی از عبادات از اندازۀ مشروع آن، و یا تخصیص‌دادن بعضی از اوقات و اماکن برای عباداتی که در مورد آن‌ها اصلا تخصیصی در شریعت نیامده است.

این خلاصه‌ای بود از آنچه که کلمه شهادت (أن محمدا رسول الله) تقاضای آن را داشته و در حقیقت از مسایل بزرگ اصول دین می‌باشد که طالب علم باید آن را به خوبی فرا گیرد.

قول شیخ محمد بن عبدالوهاب  /: «اصل سوم: شناخت پیامبر‌تان محمد  ج».

* یعنی اصل سوم از اصول دین شناخت پیامبر  ج است.

* شیخ  / لفظ نبی (پیامبر) را با اضافه ضمیر آورده است یعنی نبیکم (پیامبرتان) تا مخاطبان را متوجه سازد که این امر به شما ارتباط می‌گیرد زیرا او  ج پیامبرشان و فرستاده شده به سوی‌شان است، پس در این صورت بر آن‌ها واجب می‌شود که در مورد شناخت پیامبرشان و ادای حق او  ج توجه و اهتمام ورزند.

* باب اضافت در نزد عرب گسترده است و در کمترین ظروف و برای حالات متعدد در کلام عرب به کار برده می‌شود.

* به اعتبار اینکه الله   فرستنده است، پیامبر  ج فرستادۀ الله است، طوری که الله متعال می‌فرماید: ﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ[الفتح: ٢٩]. «محمد رسول -فرستاده- الله است». و می‌فرماید: ﴿ءَامِنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ[الحديد: ٧]. «به الله و پیامبرش ایمان بیاورید». و می‌فرماید: ﴿فَإِنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ١٢[التغابن: ١٢]. «بر فرستادۀ ما وظیفه‌ای جز ابلاغ آشکار نیست». و او پیامبر ما است، زیرا برای ما فرستاده شده است، طوری که الله متعال می‌فرماید: ﴿أَمۡ تُرِيدُونَ أَن تَسۡ‍َٔلُواْ رَسُولَكُمۡ كَمَا سُئِلَ مُوسَىٰ مِن قَبۡلُ[البقرة: ١٠٨]. «آیا می‌خواهید از پیامبر خود، (همان چیزی را) در خواست کنید که پیش از این از موسی خواسته شد؟» و به اعتبار اینکه الله متعال او را پیام‌رسان قرار داده پس او  ج رسول الله گفته می‌شود، و به اعتبار اینکه برای ما خبر و اطلاع را از الله متعال رسانده است پیغمبر ما است.

* همچنین به برخی صفات و ویژگی‌های او اضافت صورت می‌گیرد، طوری که گفته می‌شود: پیامبر رحمت و پیامبر توبه و پیامبر جهاد و مبارزه.

* معرفت و شناخت پیامبر که در اینجا مراد است همان معرفت محمود می‌باشد که بیان آن در اصل دوم (شناخت دین اسلام با دلایل) گذشت.