شرح اصول سه گانه اسلام شیخ محمد بن عبدالوهاب

فهرست کتاب

شرح حدیث: «رأْسُ الأَمْرِ الإِسْلاَمُ، وَعَمُودُهُ الصَّلاَةُ...»

شرح حدیث: «رأْسُ الأَمْرِ الإِسْلاَمُ، وَعَمُودُهُ الصَّلاَةُ...»

قول شیخ  /: و در این حدیث: «رأْسُ الأَمْرِ الإِسْلاَمُ، وَعَمُودُهُ الصَّلاَةُ، وَذُرْوَةُ سَنَامِهِ الجِهَادُ في سَبِيلِ اللهِ»[٢٩٤] «اساس همه امور اسلام، و پایه و ستون آن نماز، و قلّه و بلندى آن جهاد در راه الله است».

* این جزئی از حدیث معاذ بن جبل  س است که بیان آن در درس احسان گذشت، و این حدیث را امام احمد، ترمذی، ابن ماجه و غیره روایت کرده‌اند.

* وکلمۀ (الأمر) مفرد امور است، و از بیشترین الفاظ عام است که در زبان عرب استعمال می‌شود، بلکه در هرکاری مواردی با آن تعبیر می‌شود.

* و انسان فطرتا با خود درباره امور مربوط به خودش رایزنی می‌نماید و امور و شئوونی را که برایش مهم است و برای به دست‌آوردن آن سعی می‌ورزد مدنظر قرار می‌دهد، طوری که امرئ القیس گفته است: «ویعدو علی المرء ما یأتمر».

- یعنی: آنچه از اموری که برایش مهم است؛ پس شاید هلاکت وی در تدبیر امورش باشد.

* و فرمودۀ او: «رأس الأمر» در معنای آن اهل علم دو قول دارند:

- قول اول: برخی از شارحین بر این باورند که مراد از امر در اینجا چیزی است که الله متعال پیامبرش محمد  ج را به آن مبعوث گردانیده است، که رأس آن امر، اسلام می‌باشد، و مانند چیزی است که دارای تنه و ساق و سر می‌باشد که سر آن همان اسلام است، ولی این تفسیر درست نیست زیرا تمام آن چیزی که پیامبر محمد  ج به آن مبعوث گردیده از اسلام می‌باشد.

- قول دوم: این است که رأس امر همان اصل و بیشترین قسمت آن است؛ پس اگر اصل از بین رفت تمام آن امر از بین می‌رود، طوری که گفته می‌شود: سرمایه؛ پس کسی که سرمایه‌اش رفت؛ مفلس و بدون مال می‌ماند، و این قولی است که شیخ الاسلام ابن تیمیه به آن اشاره نموده است و ابن عاشور نیز آن را ذکر کرده است.

* این مطلب در امور معنوی که با کلمه رأس یکجا ذکر می‌شود ظاهر می‌گردد طوری گویند: رأس حکمت ترس از الله است؛ یعنی اساس و اصل حکمت و بیشترین بخش آن. و رأس علم، ترس و خشیت الهی است.

* لفظ رأس در زبان عرب بر معانی متعددی اطلاق می‌شود که از لابه‌لای روش، سیاق و استعمال آن نظر به مفرد و مرکب بودن آن در جمله واضح می‌گردد. به طور مثال گفته می‌شود: رأس ریسمان، یعنی گوشۀ آن، و رأس کوه یعنی بالای آن، و عصا دارای دو رأس است یعنی جلو و عقب، و رأس سال پایان آن است.

* و منظور از فرمودۀ پیامبر  ج «رَأْسُ الْأَمْرِ الْإِسْلَامُ» این است که اصل و اساس کار انسان و هدف از آفرینش وی همان اسلام می‌باشد؛ پس اگر اسلام فرد از بین برود تمام کار او از بین رفته است، و برهیچ چیزی از امور دینی باقی نمی‌ماند، و اگر اسلام نیاورد سایر کارهای او اعتباری ندارد، و نزد الله متعال سودی برایش نمی‌رساند.

طوری که الله متعال می‌فرماید:

﴿قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَسۡتُمۡ عَلَىٰ شَيۡءٍ حَتَّىٰ تُقِيمُواْ ٱلتَّوۡرَىٰةَ وَٱلۡإِنجِيلَ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُمۡۗ [المائدة: ٦٨] «بگو: ای اهل کتاب! شما بر هیچ (آیین درستی) نیستید، مگر اینکه تورات و انجیل و آنچه را که از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده است، برپا دارید».

پس کفار بر هیچ امری از امور دین نیستند، زیرا رأس کار را که همان اسلام است ضایع کرده‌اند، چنانکه الله متعال در مورد کفار می‌فرماید:

﴿وَقَدِمۡنَآ إِلَىٰ مَا عَمِلُواْ مِنۡ عَمَلٖ فَجَعَلۡنَٰهُ هَبَآءٗ مَّنثُورًا٢٣[الفرقان: ٢٣] «و ما به سراغ هرگونه عملی که انجام داده‌اند؛ می‌‌رویم، پس آن را (چون) غبار پراگنده (در هوا) قرار می‌دهیم».

* از این‌رو سفیان بن عیینه  / گفته است: «هیچ آیه‌ای در قرآن از این آیه سخت‌تر بر من تمام نمی‌شود: ﴿قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَسۡتُمۡ عَلَىٰ شَيۡءٍ حَتَّىٰ تُقِيمُواْ ٱلتَّوۡرَىٰةَ وَٱلۡإِنجِيلَ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُمۡ [المائدة: ٦٨] «بگو: ای اهل کتاب! شما بر هیچ (آیین درستی) نیستید، مگر اینکه تورات و انجیل و آنچه را که از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده است، برپا دارید» [امام بخاری آن را در معلقات صحیح خود آورده است].

* و المخبَّل السعدی گفته است:

إِنِّي رَأَيْتُ الْأَمْرَ أَرْشَدُهُ
تَقْوَى الْإِلَهِ وَشَرُّهُ الْإثْمُ

دریافتم که رأس کارها تقوای الهی است و شر کارها گناه و معصیت.

* یعنی: آنچه انسان در نفس خود می‌پروراند و برایش حایز اهمیت بوده برای به دست‌آوردن آن می‌کوشد، پخته‌ترین آن چیز تقوای الهی؛ و بدترین آن گناه است.

* پس پخته و استواربودن امر همانا تقوای الهی است، و چیزی که برخلاف تقوا باشد در آن هدایت و پختگی و هدایت نیست.

[٢٩٤]- سنن ترمذی: (٥/ ١٢). حكم آلبانی: صحیح.