شرح اصول سه گانه اسلام شیخ محمد بن عبدالوهاب

فهرست کتاب

فضیلت وفانمودن به نذر

فضیلت وفانمودن به نذر

* الله متعال آن عده از بندگانش را که به نذر خویش وفا می‌کنند مورد ستایش قرار داده و می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلۡأَبۡرَارَ يَشۡرَبُونَ مِن كَأۡسٖ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا٥ عَيۡنٗا يَشۡرَبُ بِهَا عِبَادُ ٱللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفۡجِيرٗا٦ يُوفُونَ بِٱلنَّذۡرِ وَيَخَافُونَ يَوۡمٗا كَانَ شَرُّهُۥ مُسۡتَطِيرٗا٧ وَيُطۡعِمُونَ ٱلطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ مِسۡكِينٗا وَيَتِيمٗا وَأَسِيرًا٨ إِنَّمَا نُطۡعِمُكُمۡ لِوَجۡهِ ٱللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمۡ جَزَآءٗ وَلَا شُكُورًا٩ إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوۡمًا عَبُوسٗا قَمۡطَرِيرٗا١٠ فَوَقَىٰهُمُ ٱللَّهُ شَرَّ ذَٰلِكَ ٱلۡيَوۡمِ وَلَقَّىٰهُمۡ نَضۡرَةٗ وَسُرُورٗا١١ وَجَزَىٰهُم بِمَا صَبَرُواْ جَنَّةٗ وَحَرِيرٗا١٢[الإنسان: ٥-١٢]. «بی‌گمان نیکوکاران (در بهشت) از جامی می‌نوشند که آمیزه‌اش کافور است * (از) چشمه‌ای که بندگان (خاص) الله از آن می‌نوشند، (هر وقت و) هرجا بخواهند آن را جاری می‌سازند * (بندگان نیکوکار) به نذر وفا می‌کنند و از روزی می‌ترسند که (عذاب و) شرّ آن فراگیر است * و غذا را با این که (نیاز و) دوست دارند به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» می‌بخشند * (و می‌گویند:) ما فقط به خاطر الله به شما غذا می‌دهیم، نه از شما پاداشی می‌خواهیم و نه سپاسی * همانا ما از پروردگارمان می‌ترسیم، روزی که سخت و دشوار است * پس الله آنان را از (سختی و) شر آن روز نگه داشت و آن‌ها را شادمانی و سرور بخشید * و به (پاداش) صبری که کردند، بهشت و (لباس‌های) حریر (بهشتی) را به آنان پاداش داد».

* پس اولین صفت آن‌ها این است که به نذر وفا می‌کنند؛ و وفا به نذر در این آیۀ کریمه شامل ادای فرایضی است که الله متعال بر آنان واجب گردانیده است، و آنچه که خود آن‌ها برای تقرب‌جستن برای الله متعال، بر خویش واجب کرده‌اند.

* ابن کثیر  / در مورد این فرمودۀ الله متعال: ﴿يُوفُونَ بِٱلنَّذۡرِ وَيَخَافُونَ يَوۡمٗا كَانَ شَرُّهُۥ مُسۡتَطِيرٗا٧[الإنسان: ٧]. «به نذر وفا می‌کنند و از روزی می‌ترسند که (عذاب و) شرّ آن فراگیر است». می‌گوید: یعنی الله متعال را به وسیلۀ طاعات واجبی که در شریعت اصل و اساس دارد عبادت می‌کنند، همچنین با نذرهایی که بر خویشتن واجب گردانیده‌اند او تعالی را عبادت می‌کنند.

* الله متعال در مورد حُجّاج بیت الله می‌فرماید: ﴿ثُمَّ لۡيَقۡضُواْ تَفَثَهُمۡ وَلۡيُوفُواْ نُذُورَهُمۡ وَلۡيَطَّوَّفُواْ بِٱلۡبَيۡتِ ٱلۡعَتِيقِ٢٩[الحج: ٢٩]. «سپس باید آلودگی‌هایشان را برطرف سازند، و به نذر‌‌های خود وفا کنند، و (برگرد) خانه‌ کهن‌سال (کعبه) طواف کنند».

مجاهد  / می‌گوید: ﴿وَلۡيُوفُواْ نُذُورَهُمۡ «و به نذر‌‌های خود وفا کنند» نذر حج و نذر قربانی حج، و چیزی را که انسان نذر کرده که در حج می‌باشد.

﴿وَلۡيُوفُواْ نُذُورَهُمۡ لام در کلمه ﴿وَلۡيُوفُواْ برای امر آمده است.

* وفاکردن به نذر از صفات و ویژگی‌های ابرار است، کسانی که الله   آنها را مورد ستایش قرار داده و از تلاش آن‌ها شکرگزاری نموده و پاداش بزرگ آن‌ها را ذکر کرده است.

* عدم وفا به نذر از خصلت‌های زشت منافقان است، بلکه از اسباب نفاق می‌باشد. پناه بر الله؛ طوری که الله متعال می‌فرماید: ﴿۞وَمِنۡهُم مَّنۡ عَٰهَدَ ٱللَّهَ لَئِنۡ ءَاتَىٰنَا مِن فَضۡلِهِۦ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ٧٥ فَلَمَّآ ءَاتَىٰهُم مِّن فَضۡلِهِۦ بَخِلُواْ بِهِۦ وَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعۡرِضُونَ٧٦ فَأَعۡقَبَهُمۡ نِفَاقٗا فِي قُلُوبِهِمۡ إِلَىٰ يَوۡمِ يَلۡقَوۡنَهُۥ بِمَآ أَخۡلَفُواْ ٱللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُواْ يَكۡذِبُونَ٧٧[التوبة: ٧٥-٧٧]. «بعضی از آن‌ها با الله (عهد و) پیمان بستند که: اگر (الله) از فضل خود (نصیبی) به ما دهد، قطعاً صدقه (و زکات) خواهیم داد، و از نیکوکاران خواهیم بود * پس چون (الله) از فضل خود به آن‌ها (نصیبی) بخشید، به آن بخل ورزیدند، و اعراض‌کنان روی گرداندند (و سرپیچی کردند) * پس (این عمل) نفاق را تا روزی که او (الله) را ملاقات کنند، در دل‌هایشان برقرار ساخت، به (سبب) آنچه که با الله وعده کرده بودند، خلاف نمودند، (و عهدشکنی کردند) و به (سبب) آنکه دروغ می‌گفتند».

و در صحیح بخاری و مسلم از عمران بن حصین  س روایت است که رسول الله  ج فرمود: «خَيْرُكُمْ قَرْنِي، ثُمَّ الَّذِين يَلُونَهُمْ، ثُمَّ الَّذِين يَلُونَهُمْ قَالَ عِمْرَانُ: لاَ أَدْرِي، أذَكَرَ النَّبِيُّ، بَعْدُ، قَرْنَيْنِ أَوْ ثَلاَثَةً، قَالَ النَّبِيُّ: إِنَّ بَعْدَكُمْ قَوْماً يَخُونُونَ وَلاَ يُؤْتَمَنونَ، وَيَشْهَدُونَ وَلاَ يُسْتَشْهَدُونَ، وَيَنْذِرُونَ وَلاَ يَفُونَ، وَيَظْهَرَ فِيهِمُ السِّمَنُ»[١٠٨]. «بهترین شما کسانى است که در قرن من (و جزو اصحاب من) است، سپس آنانی که به دنبال آن‌ها می‌آیند؛ سپس آنانی که به دنبال آن‌ها می‌آیند. عمران گوید: نمى‌دانم پیامبر  ج بعد از این، آیا دو قرن یا سه قرن را ذکر نمود؟ سپس فرمود: بعد از شما کسانی مى‌آیند، که خیانت مى‌نمایند و امانت را رعایت نمى‌کنند، وقتى بر جریانى شاهد شدند بدون اینکه از آنها درخواست شهادت شود با عجله شهادت مى‌دهند، چیزهایى را بر خود واجب مى‌نمایند و نذر مى‌کنند ولى وفا به نذر خود نمى‌نمایند، و (عشق و علاقه‌شان به دنیا و زینت آن فراوان مى‌شود، در خوردن و نوشیدن اسراف مى‌نمایند و به سبب آن) چاق مى‌شوند».

پس اولین صفت آن‌ها این است که به نذرهایشان وفا نمی‌کنند.

* پیامبر  ج از نذرکردن نهی نموده است و بیان فرموده‌ است که نذر خیر و سودی را به بار نمی‌آورد، طوری که در صحیح بخاری و مسلم از ابن عمر  ب روایت شده است که فرمود: «إِنَّهُ لَا يَأْتِي بِخَيْرٍ، وَإِنَّمَا يُسْتَخْرَجُ بِهِ مِنَ الْبَخِيلِ»[١٠٩] «نذر سودی به بار نمی‌آورد، بلکه در حقیقت به وسیله نذر از انسان بخیل چیزی بیرون کشیده می‌شود».

و در روایتی در صحیح مسلم آمده است: «النَّذْرُ لَا يُقَدِّمُ شَيْئًا وَلَا يُؤَخِّرُهُ إِنَّمَا هُوَ شَيْءٌ يُسْتَخْرَجُ بِهِ مِنْ البخيل»[١١٠] «نذر چیزی را پس و پیش نمی‌کند، بلکه در حقیقت به واسطه نذر چیزی از انسان بخیل بیرون آورده می‌شود».

* و همچنین در صحیح مسلم حدیثی از ابوهریره  س روایت شده که پیامبر  ج فرموده‌اند: «لَا تَنْذِرُوا فَإِنَّ النَّذْرَ لَا يُغْنِي مِنْ الْقَدَرِ شَيْئًا وَإِنَّمَا يُسْتَخْرَجُ بِهِ مِنْ الْبَخِيلِ»[١١١] «نذر نکنید؛ زیرا در برابر تقدیر کاری از نذر ساخته نیست، بلکه در حقیقت به واسطه نذر چیزی از چنگ شخص بخیل بیرون کشیده می‌شود».

* و در مصنف ابن ابی‌شیبه حدیثی از ابوهریره  س روایت شده که پیامبر  ج فرموده است: «إيَّاكُمْ وَالنَّذْرَ، فَإِنَّ اللهَ لا يُنْعِمُ نِعْمَةً عَلَى الرَّشَا، وَإِنَّمَا هُوَ شَيْءٌ يُسْتَخْرَجُ بِهِ مِنَ الْبَخِيلِ»[١١٢]. «از نذر بپرهیزید و خودداری کنید، زیرا الله متعال نعمتی را در بدل رشوت نمی‌دهد، بلکه به واسطه آن چیزی از شخص بخیل بیرون کشیده می‌شود».

* کسی که با شرط به دست‌آوردن نعمتی یا دفع بلایی نذر می‌کند؛ این نذر در تقدیر چیزی را تغییر نمی‌دهد، بلکه از نذر‌کننده‌ای که در تقرب‌جستن به الله متعال بر خویشتن بخل ورزیده، گرفته می‌شود؛ زیرا اگر این نعمت به دست آمد بر او وفا به نذر واجب می‌گردد، در غیر این صورت با خلاف وعده‌کردن با الله متعال مرتکب گناه کبیره می‌شود.

* اما نذر غیر مشروط همان نذری است که مقصود از آن، عبادت وتقرب جستنِ بدون شرط می‌باشد؛ مثلا نذر‌کننده بگوید: بر من است که شبی برای الله متعال اعتکاف کنم، طوری که در صحیح بخاری و مسلم از ابن عمر  ب روایت است که عمر فاروق  س فرمود: یا رسول الله من در دوران جاهلیت نذر کرده بودم که شبی در مسجدالحرام معتکف شوم. پیامبر  ج فرمود: «أَوْفِ بِنَذْرِكَ» «به نذر خویش وفا کن»[١١٣].

* و وفاکردن به نذر چه مشروط باشد یا غیر مشروط واجب است، البته اگر برای طاعت الله متعال باشد.

خلاصۀ احکام نذر

در باب نذر مسایل مهمی است که محل بحث و بررسی آن کتاب‌های فقهی می‌باشد، اما می‌توان آن را در چند نکته خلاصه کرد:

نذری که برای طاعت باشد وفاکردن به آن واجب است، البته در صورتی که در آن سختی و مشقتی نباشد، اگر در آن سختی و مشقت بود، پس با دادن کفارۀ قسم از آن بیرون می‌آید.

* نذر معصیت حرام است، و وفاکردن به آن جایز نیست، و اهل علم درمورد وجوب کفاره در آن بر دو قول مشهور اختلاف نظر دارند، و قول برتر و راجح لزوم کفاره است. به دلیل اثری که پیش‌تر از ابن عباس  ب نقل شد.

* نذر مباح نذری است که نه قربت به الله در آن است و نه حرام می‌باشد، مانند کسی که نذر کند نوع خاصی از غذا‌ها را نمی‌خورَد، یا اینکه چیز مباحی را می‌خرد، پس در این‌گونه نذر، نذرکننده میان وفاکردن و نکردن با دادن کفاره مخیر است.

* اگر شخصی در چیزی که شخص مالک آن نیست نذر کند، نذر وی باطل است، طوری که در صحیح مسلم از عمران بن حصین  س روایت است: زنی نذر نمود که آن شتری را که به وسیلۀ آن از دست دشمن نجات یافت ذبح می‌کند؛ پیامبر  ج فرمود: «سُبْحَانَ اللَّهِ بِئْسَمَا جَزَتْهَا نَذَرَتْ لِلَّهِ إِنْ نَجَّاهَا اللَّهُ عَلَيْهَا لَتَنْحَرَنَّهَا، لَا وَفَاءَ لِنَذْرٍ فِي مَعْصِيَةٍ، وَلَا فِيمَا لَا يَمْلِكُ الْعَبْدُ»[١١٤] «سبحان الله! چه پاداش بدی به آن شتر می‌دهد، نذر نموده که اگر الله تعالی او را به وسیلۀ آن شتر نجات دهد آن را ذبح خواهد کرد! نذری که در معصیت و گناه باشد وفایی ندارد، و نه در چیزی که بنده مالک آن نیست».

* نذر مشخص‌نشده؛ مثل اینکه شخصی بگوید: اگر شفا یافتم بر من نذر است، و نذرش را تعیین و مشخص نکند؛ پس کفارۀ آن کفارۀ قسم است، و اگر در دل خود به طور قطعی نذر را مشخص کرد ولی سخنی در موردش نگفت؛ در این حالت میان اهل علم اختلاف نظر وجود دارد، و فتوای برخی از تابعین رحمهم الله بر وفاکردن به آنچه نیت کرده است می‌باشد.

* نذری که عمل قسم را اجرا کند مانند کسی که هدفش تاکید بر امری باشد، یا چیزی را تصدیق و یا تکذیب کند، پس حکم آن حکم قسم است، و اگر برخلاف سخن او چیزی واقع شود، پس کفارۀ آن کفارۀ قسم است.

* در نذرنمودن شرط نیست که لفظ یا کلمۀ نذر به کار برده شود، بلکه هر چیزی که معنای نذر را ایفا کند حکم نذر را دارد.

[١٠٨]- صحيح بخاری: ٢٦٥١ و ٣٦٥٠ و ٦٤٢٨ و ٦٦٩٥ و صحيح مسلم: ٢٥٣٥.

[١٠٩]- صحيح بخاری: ٦٦٠٨ و ٦٦٩٢ و ٦٦٩٣ و صحيح مسلم: ١٦٣٩.

[١١٠]- صحيح بخاری: ٦٦٩٢ و صحيح مسلم: ١٦٣٩.

[١١١]- صحيح بخاری: ٦٦٠٩ و ٦٦٩٤ و صحيح مسلم: ١٦٤٠.

[١١٢]- مصنف ابن ابی‌شيبه: ١٢٤٣١. در سندش «عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سَعِيدٍ الْمَقْبُرِیُّ» است که احمد بن حنبل و یحیی بن معين وعبدالرحمن بن مهدی وابوحاتم و فلاس و بخاری و نسایی وابن عدی و... او را شدیدا ضعیف دانسته‌اند و حافظ ابن حجر در التقریب او را متروک می‌داند.

[١١٣]- صحيح بخاری: ٢٠٣٢ و ٢٠٤٢ و ٢٠٤٣ و ٤٣٢٠ و ٦٦٩٧ و صحيح مسلم: ١٦٥٦.

[١١٤]- صحيح مسلم: ١٦٤١.