٤- عبادت کونی و عبادت شرعی
* گفتیم که عبادت بر دو نوع است: عبادتی متعلق به ربوبیت و عبادتی متعلق به الوهیت.
- اما عبادت متعلق به ربوبیت عام بوده برای تمامی مخلوقات است که هیچ مخلوقی از آن خارج نیست، طوری که الله متعال میفرماید: ﴿إِن كُلُّ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ إِلَّآ ءَاتِي ٱلرَّحۡمَٰنِ عَبۡدٗا٩٣ لَّقَدۡ أَحۡصَىٰهُمۡ وَعَدَّهُمۡ عَدّٗا٩٤ وَكُلُّهُمۡ ءَاتِيهِ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَرۡدًا٩٥﴾[مريم: ٩٣-٩٥].
«هیچ چیز در آسمانها و زمین نیست؛ مگر این که به بندگی، سوی (الله) رحمن بیاید. * یقیناً (الله همۀ) آنها را سرشماری کرده، و به دقت شمرده است، * و همۀ آنها روز قیامت، تنها نزد او حاضر میشوند».
و میفرماید: ﴿وَهُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡحَكِيمُ ٱلۡخَبِيرُ١٨﴾[الأنعام: ١٨] «و او است که بر بندگان خود مسلط است، و او حکیمِ آگاه است». پس هیچ انسانی چه خوب و چه بد، از دایره عبادت کونی خارج نیست.
- اما عبادت شرعی که جداکننده مسلمانان از کفار، و اهل بهشت از اهل آتش میباشد، عبارت است از خالصنمودن عبادت برای الله متعال و عمل به اوامر و پرهیز از آنچه نهی نموده است.
- عبادت متعلق به ربوبیت عبارت است از اقرارنمودن به آفرینش، مالکیت و تدبیر الله متعال، و شاهدبودن بر اینکه همه محتاج به الله متعال هستند، این همه اموری است که میان مؤمن و کافر و اهل بهشت و اهل جهنم فرقی نمیگذارد، زیرا بنده با وجود اینکه این امور را میداند اما مرتکب معصیت الهی میشود و غیر الله را عبادت میکند طوری که مشرکان چنین کردند.
- شهادتدادن به صحنهها و آثار ربوبیت، بنده را وارد اسلام نمیکند و بیانگر اخلاص در عبادت نیست، اگرچه در وجوب اقرارنمودن به آن، حجت است، اما شهادتدادنِ خالی، بیانگر این نیست که بنده (مشرک)، آن را جامۀ عمل پوشانده است.
- الله متعال دربارۀ مشرکان میفرماید: ﴿قُلۡ مَن يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ أَمَّن يَمۡلِكُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَمَن يُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَيُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتَ مِنَ ٱلۡحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَۚ فَسَيَقُولُونَ ٱللَّهُۚ فَقُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ٣١ فَذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمُ ٱلۡحَقُّۖ فَمَاذَا بَعۡدَ ٱلۡحَقِّ إِلَّا ٱلضَّلَٰلُۖ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ٣٢﴾[يونس: ٣١-٣٢] «بگو: چه کسی شما را از آسمان و زمین روزی میدهد؟کیست که مالک شنوایی و بینایی است؟ و چه کسی زنده را از مرده بیرون میآورد، و مرده را از زنده بیرون میآورد؟ و چه کسی کار را تدبیر میکند؟ پس بیدرنگ خواهند گفت: الله پس بگو: آیا (از او) نمیترسید؟! * پس آن الله پروردگار حقیقی شما است، پس بعد از حق، چه چیزی است جز گمراهی؟ پس چگونه (از عبادت او) رویگران میشوید؟!».
- مشرکان عرب به وجود الله متعال ایمان داشتند و اقرار میکردند که او تعالی خالق و روزیدهنده و مدبر امورشان است، ولی با این هم مسلمان نبودند، زیرا آنها تقوای الله را پیشه نکرده و او را در عبادت یکتا و یگانه نمیدانستند، و توحید همان اصل و اساس تقوا است.
- شناخت الله متعال که همزمان با اجرای اوامر او هماهنگ نباشد علیه صاحبش حجت بوده و عذاب بر او واجب میگردد، و این طرز و شیوۀ تکذیبکنندگان و مستکبران و کسانی است که از حق رویگردان هستند، طوری که الله متعال میفرماید: ﴿وَجَحَدُواْ بِهَا وَٱسۡتَيۡقَنَتۡهَآ أَنفُسُهُمۡ ظُلۡمٗا وَعُلُوّٗاۚ﴾[النمل: ١٤] «و آن را از روی ستم و سرکشی انکار کردند، درحالی که دلهایشان به آن یقین داشت، پس بنگر عاقبت مفسدان چگونه بود».
و میفرماید: ﴿فَإِنَّهُمۡ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَٰكِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ يَجۡحَدُونَ٣٣﴾[الأنعام: ٣٣] «پس آنها (در حقیقت) تو را تکذیب نمیکنند، بلکه (این) ستمکاران، آیات الله را انکار میکنند».
* مخالفان در بندگی شرعی دو مرتبه دارند:
- مرتبه اول: مشرکانی هستند که عبادت را خالص برای الله متعال انجام ندادهاند، به این معنی که ایشان مطابق اوامر او تعالی در بزرگترین چیزی که به آن امر میفرماید عمل نکردهاند، پس این مشرکان، کافر و از دین اسلام خارج هستند.
- مرتبه دوم: بدعتیهای گمراه که عبادت الله متعال را رها نموده و تفکر در افعال پروردگار و آفرینش او را آغاز کردهاند تا اینکه برخی از فرایض را ضایع نموده و مرتکب بعضی از محرمات نیز شدهاند، چنانکه برخی از صوفیان چنین میکنند.
* بعضی از صوفیان غالی و افراطی کارشان به جایی میرسد که تمامی اوامر الهی را ضایع میکنند تا اینکه از دین اسلام خارج میشوند؛ پناه بر الله.
* شیخ الاسلام ابن تیمیه / میگوید: پس کسی که در مورد این حقیقت و دلایل آن تردید و مقاومت کرد و به آنچه که الله متعال در مورد حقیقت این دین امر فرموده عمل نکرد که همان عبادت او تعالی به یگانگی و اطاعت از امر او و پیامبرش است، پس چنین شخصی از جنس ابلیس و از اهل آتش میباشد؛ هرچند خودش گمان بَرَد که از بندگان خاص و اولیای الله و از اهل معرفت و تحقیق و از کسانی است که (به گمان خویش) امر و نهی در شریعت از آنها ساقط شده است، چنین شخصی از شرورترین اهل کفر و الحاد میباشد.
* آن کسانی که گمان بردهاند که به درجۀ یقین رسیدهاند و تکالیف شرعی از آنها ساقط شده است کافر و مرتد هستند و از دین اسلام خارج میباشند.
- از راههای رخنهکردن شیطان در برخی مردم این است که نیرویشان را در انجام فرایض و پرهیز از محرمات برگردانده و در عوض آنها را به تفکر در چیزهای که به وسیلۀ آن وحدانیت الله متعال را ثابت میکنند مشغول میسازد و اینکه او تعالی خالق و روزیدهنده و مدبر امور است. این دسته از مردم گمان میبرند که با این عملشان کار بزرگی انجام دادهاند و به موجب آن از کوتاهی و سهلانگاریشان در ادای فرایض معاف میشوند!!
- از اینرو بعضی مسلمانان که فریب اینگونه مکرهای شیطانی را خوردهاند، تحقیقات کسانی را بزرگ میشمارند که در ظاهر عالم هستند و برخی از آثار ربوبیت الله متعال و گستردگی علم، حکمت و تدبیر او تعالی را به اثبات میرسانند، و پیوسته وقت و جهد خود را در پیگیری آن ضایع میسازند، بلکه برخی شاید دروغ بافیهایی نموده و آن را بر آثار ثابت شده اضافه کنند تا برای مردم چیزی نمایش بدهند که به گمان خودشان جدید است و هیچکس در گذشته به چنین چیزی در مورد دلایل اثبات وحدانیت الله متعال در آفرینش، مالکیت، و تدبیر دست نیافته است! و این اشتباهی است که باید متوجه آن بود.
- اختلافی نیست که مؤمن، در چیزی که او را به تقوا و انجام اوامر الهی و پرهیز از منهیات میکشاند مأمور به تفکر در آیات و نشانههای پروردگار و مخلوقات او تعالی است. اما اگر تفکر و اندیشیدن وی فقط برای تعجبکردن و تأمل پوچ و تهی بود که بر آن عملی انجام نمیپذیرد، و مطابق دستور الهی کاری نمیکند و از منهیات او پرهیز نمیکند پس تفکر و اندیشیدن چنین شخصی علیه خودش حجت و عذاب خواهد بود - پناه بر الله- هرچند به وحدانیت و یکتابودن پروردگار متعال در آفرینش، مالکیت و تدبیر، ایمان داشته و اقرار کند.