شرح اصول سه گانه اسلام شیخ محمد بن عبدالوهاب

فهرست کتاب

٨- رساله اصول سه‌گانه و دلایل آن

٨- رساله اصول سه‌گانه و دلایل آن

* مولف رساله دیگری نیز به‌نام اصول سه‌گانه (الأصول الثلاثه) دارد که از این رساله مختصرتر است و در ضمن دیگر مؤلفات ایشان به چاپ رسیده است. برخی از عبارات و حدیث طولانی جبرییل[٢١] از آن حذف شده است.

* دو رساله مسایل چهارگانه (المسائل الأربع) و مسایل سه‌گانه (المسائل الثلاث) به رساله سه‌گانه (ثلاثة الأصول) پیوست شده‌اند، و جزء اصلی کتاب (ثلاثة الأصول) نیستند طوری که استاد ما شیخ عبدالله بن جبرین  / به این مطلب اشاره نموده‌اند.

و همین ملحق‌نمودن دو رساله به کتاب اصول سه‌گانه سبب شد این دو رساله مختصر و مفید هرچه بیشتر مورد تدریس قرار گیرد.

و این کتاب "راهنما" که در دست دارید شرح رساله اصول سه‌گانه و دلایل آن (ثلاثة الأصول وأدلتها) می‌باشد که رساله مشهور و متداول در بین مردم است و بارها به‌چاپ رسیده است و بسیاری از علمای سرزمین ما در شرح این رساله مبادرت ورزیده‌اند. نه تنها به شرح آن پرداخته‌اند بلکه آن را در برنامه آموزش علم عقیده در مقدمه قرار داده‌اند.

و اصول سه‌گانه عبارت است از: شناخت الله متعال، شناخت پیامبر او  ج و شناخت و دانستن دین اسلام با ذکر دلیل.

شیخ  / مکرّراً این رساله را تألیف می‌کرد و برای عوام آن را تدریس می‌کرد. گفتنی است که اختلاف اندکی در برخی از این تالیفات مکرر وجود دارد اما موضوع تمام آن‌ها یکی است.

از آن جمله رساله‌ای است بنام اصول سه‌گانه (الأصول الثلاثة) که بدون مسایل چهارگانه (المسائل الأربع) و مسایل سه‌گانه (المسائل الثلاث) به‌چاپ رسیده است و در آن حدیث طولانی جبرییل[٢٢] وجود ندارد و در میان این و آن رساله اختلاف اندکی به‌چشم می‌خورد.

همچنین از تألیفات مکرّر ایشان رساله‌ای است به‌نام اصول سه‌گانه دین (أصول الدین الثلاثة) که نسبت به سایر رساله‌ها فشرده‌تر است و در آن برخی واژه‌های عامیانه، برای آسانی فهم آن برای مردم عوام، به‌کار برده شده است.

و از شاگردان شیخ و کسانی که به تدریس اصول سه‌گانه اهتمام ورزیده‌اند و آن را اختصار نموده و به شیوه سوال و جواب آماده نموده‌اند، شیخ عبدالعزیز بن محمد اَبوحبیب شثری است که حاشیۀ کوتاه و آسان برآن نوشته است و کتاب خود را (المصقول فی التعلیق على مختصر ثلاثة الأصول) نامگذاری کرده است و در زمینه نشر آن نوه ایشان شیخ سعد بن ناصر الشثری حفظه الله اهتمام نموده است.

* این رساله نام اصول سه‌گانه (ثلاثة الأصول) را به‌خود گرفته و به آن معروف شده است.

* این اضافت و پیوستِ (ثلاثة الأصول) درست و فصیح است و امروز نیز در سرزمین نجد مورد استفاده قرار دارد.

* دانشمند معروف، مبرّد در کتاب المُقتضب می‌گوید: «می‌گویید: هذه ثلاثة أثواب یعنی این سه لباس، چنانکه می‌گویید: این مالک لباس است؛ پس هرگاه خواستید این جمله را به «ال» تعریف در زبان عربی بگویید این‌گونه است: هذه ثلاثة الأثواب، و همچنین می‌توانید بگویید: هذا صاحب الأثواب. این مالک لباس‌ها است؛ زیرا مضاف را مضاف الیه تعریف می‌کند پس گفتن هذه الثلاثة الأثواب ناممکن است؛ طوری که گفتن هذا الصاحب الأثواب ناممکن بوده و از هر نگاه محال است. نمی‌بینید که ذُو الرُّمّه (نام شاعری است) وقتی خواست تعریف کند گفت:

أَمَنْزِلَتِي مَيٍّ سَلَامٌ عَلَيْكُمَا
هَلِ الْأَزْمُنُ اللَّائِي مَضَيْنَ رَوَاجِعُ
وَهَلْ يَرْجِعُ التَّسْلِيمَ أَوْ يَدْفَعُ البُكَا
ثَلَاثُ الأثَافِي وَالرُّسُوْمُ البَلَاقِعُ

شرح: شاعر، ذُو الرُّمّه، منازل محبوبه خود (مَیّ) را که در آن اقامت گزیده بود، فریاد می‌زند و بر هر دو منزل سلام می‌گوید و از آن‌ها درحالی که در کمال یأس و نااُمیدی قرار دارد می‌پرسد: آیا سال‌هایی که گذشت و خاطرات آن باقی مانده برمی‌گردد؟

سپس بر نفس خویش برمی‌گردد و از غفلتی که در آن قرار دارد تعجب می‌کند که در چه حالتی قرار گرفته که احساس نکرد و از خود می‌پرسد: آیا این منازلی که بر آن‌ها سلام کرد و این سه سنگی که از آثار منزل (دوشیزه مَیّ) برجای مانده است؛ جواب سلام را می‌دهند؟ پس چه فایده دارد که این منازل را مورد خطاب قرار داد؟!!

و الأثافی الثلاث یعنی "دیگدان" که از سه سنگ با حجم متوسط ساخته می‌شود و در میان آن‌ها آتش افروخته می‌شود و دیگ بر آن گذاشته می‌شود.

فرزدق گفت:

مَا زَالَ مُذْ عَقَدَتْ يَدَاهُ إزَارَهُ
وَدَنَا فَأَدْرَكَ خَمْسَةَ الْأَشْبَارِ

فرزدق در مدح و ستایش یزید بن مُهَلَّب می‌گوید که از کودکی در وی ذکاوت و نبوغ وجود داشت و می‌توانست ازار خود را بدون کمک کس دیگری ببندد؛ این از وقتی که درازی‌اش به پنج وجب رسیده بود یعنی به اندازۀ ثلث قامت مرد بود.

و حریری  / در کتاب "درة الغواص فی أوهام الخواص" ذکر کرده که آن‌ها می‌گویند: ما فعلت الثلاثة الأثواب و در این جمله ال تعریف را در هر دو کلمه مضاف و مضاف الیه (الثلاثه) و (الأثواب) اضافه می‌کنند. سپس می‌گوید: منتخب آن است که فقط مضاف الیه که بعد از عدد است یعنی کلمه دومی با ال تعریف بیاید و این‌چنین گفته می‌شود: ما فعلت ثلاثة الأثواب و فیم انصرفت ثلاثمائة الدرهم؟

الأصول جمع اصل است و اصل چیزی است که بر آن بنا صورت می‌گیرد، و به این خاطر ثلاثة الأصول به این اسم نامگذاری شده که شناخت دین مبنی بر شناخت این اصول سه‌گانه است.

[٢١]- صحيح مسلم: ٨.

[٢٢]- صحيح مسلم: ٨.