رکن پنجم: ایمان به روز آخرت
* ایمان به روز آخرت، اصل بزرگی از اصول ایمان است، کسی که به آن کفر بورزد کافر است. این روز به این خاطر روز آخرت نامیده شده است که بعد از آن روزى در دنیا نیست، و در آن روز قیامت برپا میشود، پس کسی که روز آخرت را تکذیب کند قیامت را دروغ پنداشته و زندهشدن بعد از مرگ و حساب و جزا را دروغ میپندارد، درحالی که اینها اصولی بزرگ از اصول ایمان هستند.
* در این اصل بزرگ مسایل عظیمی نهفته است که در کتابهای عقیده شرح داده شدهاند، و در این مرحله آنچه مهم است دانستن این مطالب به طور اجمال میباشد.
* از جمله اموری که به ایمانداشتن به روز آخرت مرتبط است:
- ایمان به آنچه که در برزخ؛ آن حیاتی که میان زندگی دنیا و آخرت هست رخ میدهد مانند عذاب قبر، و نعمت آن و سوالات دو ملک، طوری که پیامبر ج از آن خبر دادهاند.
- ایستادن مردم برای پروردگار عالمیان در روزی که حق از باطل جدا میشود.
- ایمان به حوض، شفاعت، برپانمودن ترازوهاى عدل، پخش و توزیع نامههای اعمال، نصب صراط، داخلشدن کفار و منافقین و بعضی از مسلمانان، که مرتکب گناهان کبیره شدهاند، به آتش دوزخ؛ بیرون آوردن هرکسی که ذرهای از ایمان در قلبش باشد از آتش؛ جاودان ماندن کفار و منافقان که مرتکب نفاق اکبر شدهاند در آتش دوزخ؛ نه عذاب از آنها کم میشود و نه از آن خارج خواهند شد؛ پناه بر الله.
- ما ایمان داریم که بهشت حق است، و اینکه الله متعال آن را برای مؤمنان آماده نموده که با رحمت و فضلش داخل آن میشوند، و در آن جاودانه میمانند، در نعمتی که نه قطع میشود و نه کم و نه هم مُکدّر.
- و بهشت دارای درجاتی است، و مؤمنان در آنجا بر طبق اعمالشان بر یکدیگر فضیلت دارند.
- مؤمنان، پروردگارشان را در میدانهای قیامت و پس از آنکه داخل بهشت میشوند میبینند، و دیدار الله متعال والاترین نعمت و بزرگترین فضیلت و هدف نهایی نزد آن عده مؤمنانی است که دین خود را به الله تعالى خالص گردانیدهاند، از فضل الله متعال این نعمت را مسئلت داریم.
- و آنها در مشرف شدن به دیدار الله متعال برحسب قرب و نزدیکیشان به الله متعال دارای مراتب و درجاتی هستند.
* مخالفان این اصل عظیم به دو دسته تقسیم میشوند:
- دسته اول: کافرانی که زندهشدن بعد از مرگ را تکذیب و انکار میکنند، و آنان عبارت هستند از مشرکان عبادتكننده نمادها (بتها) و ملحدین، و بعضی فیلسوفان پیشین که گمان میبردند تنها ارواح بدون اجساد حشر میشوند.
این گروه به این خاطر کافر هستند که امور ضروری دین را انکار کردند، همچنین به سبب تکذیبنمودنِ آنچه را که الله متعال و پیامبرش ج خبر دادهاند.
دسته دوم: بدعتیها که بعضی جزئیات را که در روز آخرت میباشند انکار کردهاند، مانند حوض، شفاعت، نگریستن مؤمنان به پروردگارشان؛ پس آنانی که برایشان احادیث صحیح رسیده و معنا و صحت آن را میشناسند سپس آن را تکذیب میکنند در این صورت کافر هستند چون با این تکذیب در حقیقت پیامبر ج را تکذیب نمودهاند.
- و برای کسی که شبههای پدیدار شد و به سبب آن معنای چیزی را تأویل کرد که مغایر با اجماع سلف صالح و گفتار پیامبر ج بود؛ همچنین مخالف با مقتضای زبان عرب و دلالت آن بود، پس در این صورت چنین شخصی بدعتیِ گمراه است، اما به خاطر شبههای که بر او وارد شده کافر شمرده نمیشود زیرا قصد تکذیب پیامبر ج را نداشته است، اما باید یادآور شد که به خاطر دچارشدنش در این بدعت در خطر بزرگی قرار گرفته است.