سریۀ عبدالله بن اُنَیس [۴۹۰]
روز پنجم همین ماه محرم- در سال چهارم هجرت- نیروهای اطلاعاتی خبر آوردند که خالدبن سفیان هُذلی عده و عُدّهای را برای جنگ با مسلمانان تدارک میبیند. نبیاکرم جنیز عبدالله بن انیس را به سوی وی اعزام فرمودند تا کار وی را یکسره کند.
عبدالله بن اُنیس به مدت هجده شب دور از مدینه بر سر برد، آنگاه روز شنبه، هفت روز مانده به پایان ماه محرم به مدینه وارد شد. خالد را کشته بود و سرش را با خود آورده بود. آن را در برابر پیامبر گرامی اسلام بر زمین نهاد. آن حضرت یک چوبدستی به او عنایت فرمودند، و گفتند:
«هذه آیة بینی و بینك یوم القیامة». «این نشانهای باشد میان من و تو در روز قیامت!».
به هنگام وفات، عبدالله بن اُنیس وصیت کرد که آن چوبدستی را همراه او در کفن وی بگذارند [۴۹۱].
[۴۹۰] کلمه متن: «بَعثُ...»-م. [۴۹۱] زادالمعاد، ج ۲، ص ۱۰۹؛ نیز : سیرة ابن هشام، ج ۲، ص ۶۱۹-۶۲۰.