نخستین شرارۀ نبرد
طرفین به یکدیگر نزدیکتر شدند، تا با یکدیگر گلاویز شوند، و مرحلۀ نبرد تن به تن فرا رسید. نخستین کسی که از سوی لشکر مکه آتش جنگ را روشن کرد، علمدار آنان طلحهبن ابیطلحۀ عبدری، یکی از دلاورترین سوارکاران قریش بود که مسلمانان او را «کَبش الکتیبه» (قوچ جنگی) مینامیدند. وی سوار بر یک اشتر نر از میان صفوف لشکر بیرون آمد و مبارز طلبید. ابتدا، سپاهیان نبیاکرم جبخاطر شجاعت کمنظیر وی از رویارویی با او خودداری میکردند، اما، اندکی بعد، زبیر بسوی او رفت، و او را مهلت نداد. مانند شیر ژیان خود را بر سر او افکند، و ردیف وی بر شترش سوار گردید. آنگاه او را محکم بر زمین کوبید، و از روی شتر بر زمین افکند، و با شمشیر سر از بدنش جدا کرد.
وقتی نبیاکرم جاین درگیری چشمگیر و دلانگیز را مشاهده کردند، تکبیر گفتند. مسلمانان نیز تکبیر گفتند. آنحضرت زبیر را ستودند، و در حق او گفتند: «إن لكل نبی حواریاً، وحواری زبیر» «هر پیامبری را حواریانی است و از جمله حواریان من زبیر است»!.