خورشید نبوت ترجمه فارسی الرحیق المختوم

فهرست کتاب

زمینه و انگیزۀ وقوع جنگ

زمینه و انگیزۀ وقوع جنگ

این جنگ، هرچند از جهت نظامی گسترده و دامنه‌دار نبود، امّا، از این جهت سرنوشت‌ساز بود که در اثنای آن وقایعی روی داد که از یک سوی موجبات پریشانی و نابسامانی را در جامعۀ اسلامی فراهم آورد، و از سوی دیگر به رسوایی منافقان انجامید. هم‌چنین، به مناسبت رویدادهای این غزوه یک سلسله قوانین تعزیری تشریع گردید که برای جامعۀ اسلامی از نظر فضیلت و کرامت و طهارت اخلاقی و اجتماعی چهره‌ای خاص را به ارمغان آورد. نخست، غزوه را گزارش می‌کنیم، و سپس به شرح آن وقایع می‌پردازیم.

این غزوه که به نام «غزوۀ مُرَیسیع» نیز نامیده شده است، بنا به گفتۀ عموم اصحاب مغازی در سال پنجم هجرت، و بنا به گفتۀ ابن اسحاق در سال ششم هجرت روی داده است [۵۴۲].

انگیزۀ وقوع این غزوه آن بود که به رسول خدا جخبر دادند رئیس قبیله بنی‌المصطلق، حارث بن ابی‌ضرار با قوم و قبیله خودش به همراه جمعیتی که توانست از اعراب با خود همراه گرداند، قصد کارزار با آن حضرت را دارند. بُرَیده بن‌حًصیب اسلمی را برای خبرگیری از وضعیت فرستادند. وی به نزد بنی‌المصطلق رفت و با حارث بن ابی‌ضرار ملاقات کرد و با او سخن گفت، و نزد رسول خدا جبازگشت و شرح ماوقع را به آن حضرت گزارش داد.

وقتی برای حضرت رسول اکرم جمسلم گردید که خبر صحت دارد، بی‌درنگ آهنگ جنگ کردند. عزیمت آن حضرت به میدان این نبرد، دو روز گذشته از ماه شعبان بود. جماعتی از منافقان که در جنگ‌های پیشین با آن حضرت همراهی نکرده بودند، با ایشان همراه شدند. آن حضرت زیدبن حارث را در مدینه جانشین خود گردانیدند. بعضی جانشین آن حضرت را در این غزوه ابوذر، و بعضی دیگر، غیله بن‌عبدالله لیثی نام برده‌اند.

حارث‌بن ابی‌ضرار یک نفر جاسوی را اعزام کرده بود که برای او اخبار مربوط به لشکر اسلام را گزارش کند. مسلمانان او را دستگیر کردند و به قتل رسانیدند. وقتی خبر عزیمت رسول خدا جو به قتل رسیدن جاسوس حارث بن ابی‌ضرار به او و همراهانش رسید، سخت دچار بیم و هراس شدند، و اعراب بادیه‌نشین که با او همراه شده بودند، پراکنده شدند. رسول خدا جبه موضع مُرَیسیع [۵۴۳]رسیدند و طرفین آمادۀ نبرد شدند.

رسول خدا جصفوف سپاهیانشان را آراستند. رایت مهاجرین را به دست ابوبکر صدیق، و رایت انصار را به دست سعدبن عباده دادند. ساعتی به تیراندازی متقابل پرداختند، آنگاه، رسول خدا جفرمان حمله دادند. عده‌ای از آنان کشته شدند. پیامبراکرم جزنان و کودکانشان را اسیر کردند، و چارپایان و گوسفندان را به غنیمت گرفتند. از لشکر اسلام، تنها یک تن به قتل رسید، که او را نیز مردی انصاری به گمان آنکه دشمن است به قتل رسانید.

این مطلبی است که صاحبان مغازی و سِیر آورده‌اند، اما، ابن قیم گفته است: این توهمی بیش نیست، زیرا، اصلاً کارزاری صورت نگرفته است، بلکه رسول خدا جبه اتفاق رزمندگان اسلام پیرامون آن چشمه را مورد حمله قرار دادند، و زنان و کودکان ایشان را به اسارت گرفتند و اموال ایشان را مصادره کردند، چنانکه در حدیث صحیح آمده است که رسول خدا جدر حالیکه بنی‌المصطلق بی‌خبر بودند، برایشان یورش بردند. متن حدیث را نیز آورده است [۵۴۴].

یکی از اسیران، جُویریه دختر حارث، رئیس قبیله بود که در سهم ثابت بن‌قیس قرار گرفت. وی با او قرارداد مکاتبه تنظیم کرد، رسول خدا جمبلغ مکاتبۀ او را پرداخت کردند و او را به همسری خویش درآوردند. مسلمانان نیز به موجب این ازدواج، یکصد خانوار از بنی‌المصطلق را که اسلام آورده بودند آزاد کردند و گفتند: اینان خویشاوندان همسر رسول خدا جهستند! [۵۴۵].

راجع به وقایع و حوادث اثنای این غزوه، از آنجا که باعث و بانی آن رویدادها سرکردۀ منافقان، عبدالله بن ابی و یارانش بوده‌اند، بهتر است ابتدا به بررسی بخشی از عملکردهای منافقان در جامعه اسلامی بپردازیم.

[۵۴۲] دلیل بر صحت قول ابن اسحاق اینست که بنا به روایت صحیح داستان افک، قضیه مذکور پس از نزول آیه حجاب روی داده، و آیه حجاب در ارتباط با زینب نازل شده، و زینب در آن زمان همسر رسول خدا جبوده است؛ زیرا، آن حضرت از او درباره عایشه پرسیدند: گفت: من گوش و چشمم را نگاه می‌دارم! و عایشه گفت: او تنها کسی بود که درمیان همسران نبی‌اکرم ج- با من رقابت داشت! و عقد ازدواج آن حضرت با وی در اواخر سال پنجم پس از غزوه بنی‌قریظه صورت گرفته است. اما، اینکه در داستان افک آورده‌اند که سعدبن معاذ و سعدبن عبادة درباره افک با یکدیگر کشمکش پیدا کردند، باتوجه به اینکه سعدبن معاذ به دنبال غزوه بنی‌قریظه وفات یافته است، ظاهراً، باید توهم راویان باشد؛ چنانکه ابن اسحاق داستان افک را از زهری از عبیدالله بن عبدالله بن عتبه از عایشه روایت کرده، و ضمن آن نامی از سعدبن معاذ نبرده است، بلکه از اسیدبن خضیر یاد کرده است. ابومحمدبن حزم گوید: این درست است، و هیچ شکی در این نیست، و یاد کردن سعدبن معاذ در این داستان توهمی بیش نیست؛ نیز نک: زادالمعاد، ج ۲، ص ۱۱۵. آن عده از سیره‌نویسان نیز که وقوع این غزوه را در سال پنجم هجرت گزارش کرده‌اند، عقد ازدواج پیامبر اکرم جبا زینب را به سال چهارم یا اوائل سال پنجم هجرت برده‌اند، و گفته‌اند که آوردن نام سعدبن معاذ توهم نیست، بلکه کاملاً قطعی است، والله اعلم. [۵۴۳] «مُرَیسیع» نام یکی از چشمه‌های بنی‌المصطلق در ناحیه قُدید به سمت ساحل دریا بوده است. [۵۴۴] نکـ: صحیح البخاری، کتاب العتق، ج ۱، ص ۳۴۵؛ نیز نکـ: فتح الباری، ج ۵، ص ۲۰۲، ج ۷، ص ۴۳۱. [۵۴۵] زادالمعاد، ج ۲، ص ۱۱۲، ۱۱۳؛ نیز: سیرةابن‌هشام، ج ۲، ص ۲۸۹، ۲۹۰، ۲۹۴-۲۹۵.