رگبار غم و اندوه
این خبر وحشت اثر به همه جا رسید. کرانههای آسمان مدینه تیره و تار شد، و از کران تا کران آن را ظلمت فرا گرفت. اَنس گوید: هرگز روزی را نیکوتر و روشنتر از آن روزی ندیدم که در آن روز رسول خدا جبر ما وارد شدند، و نیز هیچ روزی را زشتتر و تاریکتر از آن روزی که رسول خدا جدر آن روز وفات یافتند [۷۶۸].
وقتی پیامبراکرم جاز دنیا رفتند، فاطمه- در رثای آن حضرت- گفت: پدرجان! دعوت خدایی را که او را فراخواند اجابت کرد! پدرجان! آن کسی که باغِ فردوس جایگاه اوست! پدرجان! با جبرئیل خبر مرگش را بازمیگوییم! [۷۶۹].
[۷۶۸] این حدیث را دارمی آورده است: مشکاة المصابیح، ج ۲، ص ۵۴۷. نیز از اَنس روایت شده است که گفت: آن روزی که در آن روز رسول خدا جوارد مدینه شدند، در مدینه همه چیز و همهجا روشن و نورانی بود؛ اما، روزی که در آن روز آنحضرت از دنیا رفتند، در مدینه همه چیز و همهجا تیره و تاریک گردید؛ آن هنگام که دست از رسول خدا جشستیم، و مشغول دفن آنحضرت بودیم؛ کارمان به آنجا کشید که گویی دیگر دلهایمان در سینهها نمیتپید!؟ (جامع الترمذی، ج ۵، ص ۵۸۸-۵۸۹). [۷۶۹] صحیح البخاری، «باب مرض النبی»، ج ۲، ص ۶۴۱.