خاک سپاری پیکر پاک پیامبر
پیش از آنکه صحابۀ رسولاکرم جبه کفن و دفن آنحضرت بپردازند، اختلافنظرشان دربارۀ خلافت رسول خدا جبالا گرفت. کشمکشها و گفتگوها و بحث و جدلهای فراوان میان مهاجر و انصار در سقیفۀ بنیساعده روی داد، و سرانجام، برخلافت ابوبکرساتفاقنظر پیدا کردند. تمامی روز دوشنبه با این حال و اوضاع سپری گردید، و شب فرا رسید، و مردم به کارها و گفتگوهای خودشان سرگرم بودند و به کفن و دفن آنحضرت نپرداختند. آخر شب سهشنبه شد، و بامداد فردا یعنی سهشنبه فرا رسید، و هنوز پیکر مبارک آنحضرت در بستر ایشان، و همان روانداز راه راه بر روی پیکر ایشان کشیده شده بود، و خانوادۀ رسول خدا جدرِ اتاق را بر روی جنازۀ آنحضرت بسته بودند.
روز سهشنبه، بدون آنکه جامههای رسول خدا جرا از تن ایشان دربیاورند، پیکر آنحضرت را غسل دادند. غسل دادن پیکر پاک پیامبر اکرم جرا عباس و علی و فضلبن عباس و قٌثَم بن عباس، و شُقران بردۀ آزاد شدۀ رسول خدا جو اُسامهبن زید، و اُوْس بن خُولی عهدهدار شدند. عباس و فضل پیکر آنحضرت را به این سوی و آنسوی حرکت میدادند و شُقران آب میریخت، و علی ایشان را غسل میداد، و اوس سر آنحضرت را بر سینۀ خودش تکیه داده بود [۷۷۲].
پیکر رسول خدا جرا سه بار غسل دادند. نخست با آب، سپس با سدر، و نوبت سوم با آب چاهی که آن را «غَرس» مینامیدند و از آن طایفۀ سعدبن خثیمه بود و در ناحیۀ قُباء واقع شده بود، و از آب آن میآشامیدند [۷۷۳].
آنگاه پیکر پاک آنحضرت را در سه قلعه پارچۀ یمانی سفید سَحولی از جنس پنبه کفن کردند، و پیراهن و عمامه بر آنحضرت نپوشانیدند [۷۷۴]، و فقط پیکر ایشان را در آن پارچهها پیچیدند.
در باب موضع دفن رسول خدا جنیز میان صحابه اختلاف افتاد. ابوبکر گفت: من از رسول خدا جشنیدم که میفرمودند:
«مَا قُبِضَ نَبِىٌّ إِلاَّ دُفِنَ حَیْثُ یُقْبَضُ». «هیچیک از پیامبران جز این نبوده است که در همان مکانی که جان میداده است به خاک سپرده میشده است!».
ابوطلحه بستر آنحضرت را که در آن جان داده بودند به کناری زد، و همانجا را حفر کرد، و برای پیکر ایشان آرامگاهی درون گودال آماده کرد.
مردم گروه گروه، به نوبت، ده نفر، ده نفر، به حجرۀ عایشه که قبر و جنازۀ آن حضرت در آن بود وارد میشدند و بر پیکر رسول خدا جبه صورت فُرادی نماز میگزاردند، و هیچکس پیشنماز نمیشد. نخست خویشاوندان آنحضرت برایشان نماز گزاردند، سپس مهاجرین و بعد انصار، آنگاه کودکان و زنان، یا ابتدا زنان و سپس کودکان [۷۷۵].
تمامی روز سهشنبه و بخش عمدۀ شب چهارشنبه به همین منوال گذشت. عایشه گفت: از خاکسپاری پیکر پاک رسول خدا جبیخبر بودیم تا وقتی که در دلِ شب- و به روایتی: آخر شب- شب چهارشنبه صدای بیلها را که خاک میریختند شنیدیم [۷۷۶].
[۷۷۲] نکـ: ابن ماجه، ج ۱، ص ۵۲۱. [۷۷۳] برای تفصیل مطلب، نکـ: طبقات ابن سعد، ج ۲، ص ۲۷۷-۲۸۱. [۷۷۴] صحیح البخاری، کتاب الجنائز، «باب الثیاب البیض للکفن»؛ فتح الباری، ج ۳، ص ۱۶۲، ۱۶۷-۱۶۸، ح ۱۲۶۴، ۱۲۷۱، ۱۲۷۲، ۱۲۷۳، ۱۳۸۷؛ صحیح مسلم ، کتاب الجنائز، ج ۴۶۳، «باب کفن المیت»، ح ۴۵. [۷۷۵] نکـ: الموطأ، امام مالک، کتاب الجنائز، «باب ماجاء فی دفن المیت» ج ۱، ص ۲۳۱؛ طبقات ابن سعد، ج ۲، ص ۲۸۸-۲۹۲. [۷۷۶] مسند امام احمد، ج ۶، ص ۶۲، ۲۷۴؛ برای تفصیل مطالب راجع به پیوستن رسول خدا جبه ملکوت اعلا، نکـ: صحیح البخاری،«باب مرض النبی» و چند باب پس از آن، همراه با فتح الباری، نیز، صحیح مسلم، مشکاة المصابیح، «باب وفاة النبی»؛ سیرة ابنهشام، ج ۲، ص ۶۴۹-۶۶۵؛ تلقیح فهوم اهل الاثر، ص ۳۸-۳۹؛ رحمةللعالمین، ج ۱، ص ۲۷۷-۲۸۶؛ برای تعیین دقیق بیشتر زمانها از منبع اخیر استفاده شده است.