بازتاب غزوۀ تبوک
این غزوه تأثیر بسزایی در گسترش نفوذ مسلمانان و تحکیم مبانی قدرت سیاسی و نظامی آنان در جزیرة العرب داشت. مردم دریافتند که هیچ نیرویی در جهان عرب نمیتواند با نیروی اسلام برابری کند و در کنار آن مطرح باشد، و آخرین پسماندههای آمال و آرزوهایی که در دل برخی از اعراب جاهلی و منافقان باقی مانده بود، و پیوسته چشم انتظار دردسرها و مصیبتهای جدید برای مسلمانان بودند، و آرمانهای خودشان را با رومیان پیوند داده بودند، همه از میان رفت و رنگ باخت. آنان نیز، پس از جنگ تبوک، سر تسلیم فرود آوردند، و واقعیت را چنانکه بود پذیرفتند، واقعیتی که هیچ راه گریزی از آن نمیشناختند، و در برابر آن درمانده بودند.
از این رو، دیگر جای آن نبود که مسلمانان همچنان با منافقان با نرمش و مدارا رفتار کنند. خداوند از آن پس امر فرموده بود که بر آنان سخت بگیرند، تا آنجا که از پذیرفتن صدقات ایشان مسلمانان را نهی فرمود، و نمازگزاردن بر جنازههایشان را ممنوع گردانید، و پیامبراکرم جو مسلمانان را از استغفار برای آنان و ایستادن بر سر خاک آنان بازداشت، و فرمان داد تا مسلمانان آشیانۀ دسیسه و توطئهای را که تحت عنوان مسجد ساخته بودند، درهم بکوبند، و آیاتی دربارۀ آنان نازل فرمود که آنان را سخت رسوا کرد، و دیگر در شناسایی آنان جای تأملّی باقی نگذارد، و درست مانند آن بود که آیات قرآنی برای ساکنان مدینه نامهای منافقان را با صراحت تمام یادآور شده باشد.
میزان تأثیر غزوۀ تبوک را از آنجا میتوان دریافت که هرچند پس از فتح مکّه ورود هیأتهای نمایندگی قبایل و طوایف عرب به مدینه آغاز شده بود، و حتّی پیش از فتح مکّه نمونههایی داشت، پس از این غزوه، توالی و تعدّد آن به اوج خودش رسید [۷۰۵].
[۷۰۵] تفاصیل مربوط به غزوه تبوک را از این منابعـ برگرفتهایم: سیرةابنهشام، ج ۲، ص ۵۱۵-۵۳۷؛ زاد المعاد، ج ۳، ص ۲-۱۳؛ صحیح البخاری، ج ۱، ص ۲۵۲، ۴۱۴، ج ۲، ص ۶۳۳-۶۳۷ و جاهای دیگر؛ صحیح مسلم، شرح نَوَوی بر آن، ج ۲، ص ۲۴۶؛ فتح الباری، ج ۸، ص ۱۱۰-۱۲۶.