خورشید نبوت ترجمه فارسی الرحیق المختوم

فهرست کتاب

مراسم استقبال از پیامبر

مراسم استقبال از پیامبر

وقتی رسول خدا به روحاء رسیدند، سران مسلمانان که پس از شنیدن خبر پیروزی از دو فرستادۀ آن حضرت برای تهنیت گویی و پیشباز از مدینه عزیمت کرده بودند تا آن فتح بزرگ را به پیغمبر اکرم جتهنیت گویند، با آن حضرت دیدار کردند. سلمه بن سلامه گفت: به تهنیت و شادباشی به ما می‌گویید؟! بخدا، جز این نبود که ما با اشترانی گَر که همچون اشتران عقال‌زده بودند برخورد کردیم و آن‌ها را نحر کردیم!؟ رسول خدا جتبسم فرمودند، آنگاه گفتند:

«یا ابنَ اَخی، أولئكَ المَلا». «ای پسر برادر من، آنان بزرگان و اشراف بودند؟!».

اُسیدبن حضیر گفت: ای رسول خدا، سپاس خدای را که شما را پیروز گردانید، و چشمان شما را روشن ساخت! بخدا، ای رسول خدا، بر جای ماندن من از جنگ بدر چنان نبود که گمان داشته باشم شما بسوی دشمن خواهید تاخت، بلکه پنداشتم کاروان در کار است، اگر گمان آن را می‌داشتم که دشمن در کار باشد، برجای نمی‌ماندم! رسول خدا جفرمودند: «صدَقَت» راست می‌گویی!.

آنگاه، رسول خدا جمظفر و منصور وارد مدینه شدند، خوف آنحضرت در دل تمامی دشمنان ایشان در مدینه و اطراف مدینه جای گرفته بود. عده زیادی از اهل مدینه مسلمان شدند، از جمله عبدالله بن ابی و هوادارانش به ظاهر اسلام آوردند.