دو دستگی در لشکر مکه
لشکر مکه، با دریافت نامۀ ابوسفیان، عازم بازگشت شدند، اما، طاغیۀ قریش، ابوجهل، با دنیایی از غرور و تکبر برپای خواست و ندا درداد. به خدا، بازنمیگردیم تا وارد بدر شویم، آنجا سه شبانهروز بمانیم، شترها بکشیم، مردم را اطعام کنیم، شراب بنوشیم، نوازندگان برایمان بنوازند، و تمامی قوم عرب آوازۀ حرکت و شوکت ما را بشنوند، آنگاه برای همیشه هیبت ما را درنظر داشته باشند!.
به رغم این فراخوان ابوجهل، اخنَس بن شَریق لشکریان را به بازگشت فراخواند، اما، از پذیرفتن رأی او خودداری کردند. اخنس به اتفاق بنیزهره که همپیمان آنان بود، و در این حرکت رزمی ریاست آنان را برعهده داشت، بازگشت، و در جنگ بدر احدی از بنیزهره حضور پیدا نکرد. این گروه در حدود سیصد نفر بودند. بعد از آن بنیزهره همواره رأی اخنس بن شریق را ارج مینهادند، و مراتب فرمانبرداری و بزرگداشت خود را نسبت به او ابراز میداشتند.
بنی هاشم نیز خواستند بازگردند، اما ابوجهل بر آنان سخت گرفت و گفت: این گروه از ما جدا نخواهند شد تا بازگردیم!.
لشکر مکه به راه خود ادامه داد. شمار جنگجویان این لشکر اینک که بنیزهره بازگشته بودند، یکهزار تن بود. آهنگ بدر کردند و پیوسته راه سپردند تا به نزدیکی بدر رسیدند، و پشت تپهای واقع در عدوه القُصوی در مجاورت وادی بدر اطراق کردند.