ورود جعفربن ابیطالب و اشعریان
در اثنای این غزوه، پسرعموی رسول خدا ججعفربن ابیطالب به اتفاق یارانش بر آنحضرت وارد شدند، و ابوموسی اشعری و همراهانش نیز با آنان بودند.
ابوموسی گوید: ما در یمن بودیم که خبر عزیمت رسول خدا جبه خیبر را دریافت کردیم. من و چند تن از یارانم همراه با پنجاه و چند تن از افراد قوم و قبیلهام عازم هجرت بسوی آنحضرت شدیم. بر کشتی سوار شدیم. کشتی ما را به نزد نجاشی در حبشه برد. در آنجا به جعفر و همراهانش برخوردیم. جعفر گفت: رسول خدا جما را به اینجا فرستادهاند، و به اقامت در اینجا مأمور گردانیدهاند. شما نیز در کنار ما در اینجا اقامت کنید. نزد جعفر اقامت کردیم، تا وقتی که به نزد آنحضرت وارد شدیم، و به هنگام فتح خیبر به آنحضرت برخوردیم. آنحضرت نیز برای ما سهمهایی از غنیمت درنظر گرفتند، با آنکه برای هیچیک از مسلمانان که در گیرودار جنگ خیبر حضور نداشتند، جز برای کسانی که در حدیبیه همراه آنحضرت بودند، سهمی قرار ندادند، امّا، برای سرنشینان کشتی ما و جعفر و همراهانش سهم در نظر گرفتند [۶۱۰].
وقتی که جعفر بر نبیاکرم جوارد شد، از او استقبال کردند و میان دو چشمانش را بوسه زدند، و فرمودند:
«والله ما أدری بأیهما أفرح، بفتح خیبر، أم بقدوم جعفر» [۶۱۱].«بخدا، نمیدانم از کدامیک از این دو رویداد خوشحالتر و خشنودتر باشم، از فتح خیبر، یا از آمدن جعفر؟!».
آمدن جعفر و همراهانش پس از آن روی داد که حضرت رسولاکرم جعمرو بن امیه ضمری را به نزد نجاشی فرستادند و از او درخواست کردند که مهاجران را بسوی آن حضرت اعزام کند. نجاشی نیز آنان را با دو کشتی کوچک بسوی آنحضرت گسیل داشت. این عده شانزده مرد بودند که عدهای از زنان و فرزندانشان نیز با ایشان بودند، بقیه پیش از آن به مدینه آمده بودند [۶۱۲].
[۶۱۰] صحیح البخاری، ج ۱، ص ۴۴۳؛ نیز نکـ: فتح ا لباری، ج ۷، ص ۴۸۴-۴۸۷. [۶۱۱] زاد المعاد، ج ۲، ص ۱۳۹؛ المعجم الصغیر، طبرانی، ج ۱، ص ۱۹. [۶۱۲] محاضرات تاریخ الامم الاسلامیة، خضری، ج ۱، ص ۱۲۸.