فصل اوّل: کیفیت بعثت در غار حراء
حضرت محمد جبه سن چهل سالگی نزدیک میشدند، و هر اندازه بر ژرفای بینش و گسترۀ اندیشۀ ایشان افزوده میشد، شکاف عقلانی و فکری میان ایشان با مردم هم روزگارشان نیز بیش از پیش افزایش مییافت، و بیشتر اوقات دوست میداشتند که با خویشتن خلوت کنند. آب و غذایی با خود برمیداشتند و به غار حراء- واقع در جبلالنور، در فاصلۀ دو میل تا مکه- میرفتند. غار حراء غار تنگ و باریکی است به درازای چهار ذراع که پهنای آن یک و سه چهارم ذراع فلزی است. سراسر ماه رمضان را همه ساله در غار حراء اقامت میکردند، و اوقات خویش را به عبادت خداو تفکر و تأمل در اطراف صحنههای عبرتآموز آفرینش در محیط زندگانی خویش، و دست قدرت و ابتکاری که همواره در ماورای این صحنهها و در خود این صحنهها در کار است، میگذرانیدند. آن حضرت هرگز زمان اندیشۀ خود را به دست افکار و عقاید سست و بیپایه و اساس قوم و قبیلۀ خویش نداده بودند، اما، در عین حال، راه روشن و روش مشخص، و مسیر معینی نیز پیش روی نداشتند که به آن دل ببندند و آن را بپسندند و برگزینند.
این گوشۀ عزلت اختیار کردن، خود گوشهای از تدبیر خداوندی در کار این بندۀ برگزیدۀ خدای بود، تا این بریدن از سرگرمیها و اشتغالات زمینی و هیاهوی زندگانی بشری، و اندیشههای حقیر آدمیزادگان، نقطۀ تحولی باشد برای آماده شدن ایشان در ارتباط با مسئولیت و رسالت عظیمی که در انتظار ایشان بود، و از این راه، بتوانند آمادگی لازم را برای کشیدن بار امانت بزرگ الهی و دگرگون ساختن چهرۀ زمین و تنظیم مسیر تاریخ پیدا کنند. خداوند، از سه سال پیش از تفویض مقام رسالت به ایشان، این عزلت گرایی را برای ایشان تدبیر فرموده بود، و آن حضرت هر از گاهی به مدت یک ماه در پناه این گوشهنشینی روزگار میگذرانیدند، و با روح سرگردان هستی دمساز میشدند، و راز سر به مهر این عالم وجود را مورد تأمل و تدبر قرار میدادند، تا آن زمانی که موعد همرازی با این گنجینۀ اسرار غیبی به اذن خداوند فرا برسد [۱۳۳].
[۱۳۳] برای متن کامل این سرگذشت، نک: صحیح البخاری، ح ۳؛ سیرة ابنهشام، ج ۱، ص ۲۳۵-۲۳۶ و دیگر کتابهای تفسیر و حدیث و سیره. گویند: عبدالمطلب نخستین کسی بوده است که تحنث در غار حراء را پیش گرفته، و همه ساله همین که ماه رمضان فرا میرسیده بر غار حراء فراز میآمده، و سرتاسر ماه رمضان بینوایان را اطعام میکرده است؛ نکـ: الکامل، ابن اثیر، ج ۱، ص ۵۵۳.