مقدمهی مؤلف(۱)*
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله الذی أرسل رسوله بالهدى ودین الحق لیظهره على الدین کله، فجعله شاهداً ومبشراً ونذیراً، وداعیاً إلى الله باذنه وسراجاً منیراً، وجعل فیه أسوة حسنة لـمن کان یرجو الله والیوم الآخر وذکر الله کثیراً. اللهم صل وسلم وبارك علیه وعلى آله وصحبه ومن تبعهم بإحسان إلى یوم الدین، وفجر لهم ینابیع الرحمة والرضوان تفجیراً.
جای بسی خرسندی و شادمانی است که رابطۀ العالم الاسلامی، در پی برگزاری کنگرۀ سیرۀ نبوی، در پاکستان، در ماه ربیعالاوّل سال ۱۳۹۶ هجری قمری، فراخوانی داد مبنی بر اینکه یک مسابقۀ علمی جهانی به منظور شناسایی و معرفی بهترین پژوهش در موضوع سیرۀ نبوی- که بر صاحبش هزار هزار درود و سلام و تحیت باد- ترتیب خواهد داد، تا نویسندگان بر سر کار آیند، و دستاوردهای اندیشه و دانش خود را سامان دهند. من فکر میکنم که این کار از آنچنان ارزش بالایی برخوردار است که شاید بیان از عهدۀ وصف آن برنیاید، زیرا، سیرۀ نبوی و اُسوۀ محمدی- که بر صاحبش درود و سلامی شایان و بایسته باد- هرگاه به دیدۀ بینش و سنجش در آن بنگریم، یگانه چشمۀ فیاضی است که چشمهسارها و جویبارهای آب حیات در جهان اسلام، و خوشبختی و کامیابی جامعۀ بشری در سراسر جهان، از آن بر جوشیده است.
برای من نهایت خوشوقتی و خوش اقبالی است که با تدارک و تقدیم پژوهشنامهای، بتوانم در چنین مسابقۀ پربرکت، شرکت جویم، امّا، من کجا خواهم توانست و کیستم که بتوانم بر زندگینامۀ سید و سالار اوّلین و آخرین- که درود و سلام خدای یکتا بر او باد- پرتوی بیافکنم؟! نهایت، من خود پیادهای پای در راه نهادهام که تمامی خوشبختی و رستگاری را برای خویشتن در آن میبیند و میداند که از پرتو انوار آن حضرت ضیائی برگیرد تا در ظلمات شب دیجور زندگانی از پای در نیفتد، به عنوان فردی از امت او بسر برد، و به عنوان فردی از اُمّت او بمیرد، و خدای یکتا با شفاعت او گناهانش را بیامرزد.
گذشته از آنچه در فراخوان مزبور آمده است، شیوۀ کار من در این کتاب آن بوده ست که میانهروی و اعتدال را پیشه کردهام، و از اطناب ملالت بار و ایجاز اختلالآور پرهیز داشتهام. همچنین، به رغم آنکه منابع سیره در ارتباط با بسیاری از حوادث و وقایع آنچنان با یکدیگر اختلاف دارند که قابل جمع و توجیه نیست، من شیوۀ ترجیح و گزینش را اتخاذ کردهام، و در موارد اختلاف، آن روایت و مطلبی را که پس از مطالعۀ دقیق و نظرعمیق نزد من مرجّح بوده است اختیار کردهام و در کتاب آوردهام، و بر شمردن ادلۀ و وجوه را وانهادهام، زیرا در غیر این صورت، متن کتاب به گونهای ناخواسته و نامطلوب به درازا میکشید.
در ارتباط با ردّ و قبول روایات، یکسره از نوشتۀ پیشوایان نکتهسنج در علوم و فنون اسلامی بهره گرفتهام، و به احکام صادره از سوی ایشان دایر بر «صحیح» یا «حسن» یا «ضعیف» بودن روایات، اعتماد ورزیدهام، زیرا، برای درگیر شدن در این میدان زمان کافی در اختیار نداشتهام.
گاهگاه در برخی موارد، به بعضی از دلایل و توجیهات نیز اشاره کردهام، و این، در مواردی بوده است که خوف آن داشتهام که خوانندۀ کتاب، مطلب درنظرش عجیب و غریب جلوه کند، یا در برخی موارد دیگر که از صدر تا ذیل، همگان را به نوعی همدست و همسخن برخلاف حقّ و صواب یافتهام، والله ولی التّوفیق.
اللّهم قَدِّر لی الخیر فی الدُّنیا والآخرة، إنك الغفورُ الوَدود، ذوالعرشِ المجید.
بنارس، هند
[جمعۀ مبارکه ۲۴/۷/۱۳۹۶ ق= ۲۳/۷/۱۹۷۶ م]*
صفّی الرحمن مبارکفوری