تمهید
فتح مکه- چنانکه پیش از این گفتیم- غزوهای سرنوشتساز بود که به طور قاطع مرگ آیین و ثنیت را به همراه داشت. در پرتو این فتح بزرگ، قوم عرب حق را از باطل بازشناختند، و تردیدها و شُبههها از اذهان آنان زدوده شد، و برای گردن نهادن به اسلام از یکدیگر سبقت گرفتند.
* عمروبن مسلمه گوید: ما در کنار چاه آبی زندگی میکردیم که محلّ عبور و مرور مردم بود. کاروانیان پیوسته بر ما میگذشتند، و ما از آنان سؤال میکردیم: چه خبر؟! چه خبر؟! این مرد کیست و چه میگوید؟! منظورمان پیغمبراکرم جبود. در پاسخ ما میگفتند: این مرد میپندارد که خداوند او را فرستاده است، و به او وحی میرساند، و میگوید: خداوند چنین وحی فرمود، و من آن کلام خدا را آنچنان از بر کردهام، که گویی در سینهام نقش بسته است. قوم عرب اسلامآوردنشان را موکول به فتح و پیروزی حضرت رسولاکرم جگردانیده بودند، و میگفتند: وی را با قوم و قبیلۀ خودش واگذارید! اگر برایشان غلبه یافت معلوم میشود که پیامبری راستین است!؟ بنابراین، وقتی که فتح مکّه به وقوع پیوست، هر طایفه و قبیله برای اسلام آوردن شتاب گرفتند. پدر من پیش از دیگر افراد قوم و قبیلهاش برای اسلام آوردن شتاب گرفت، و چون به نزد قوم خود بازگشت، گفت: بخدا، از نزد پیامبر راستین خداوند به نزد شما آمدهام. ایشان فرمودند: فلان نماز را در فلان وقت بگزارید، و فلان نماز را در فلان وقت، و هرگاه که وقت نماز فرا میرسد، یکی از شماها اذان بگوید، و هر که از میان شما قرآن بیشتری میداند پیشنماز شما گردد.....) [۷۱۰].
این حدیث دلالت بر آن دارد که تا چه اندازه فتح مکه در تغییر اوضاع و شرایط، و عزت بخشیدن به اسلام و مسلمین، و موضعگیری قوم عرب در برابر مسلمانان، و گردن نهادن آنان به اسلام، مؤثر بوده است. این آثار و برکات فتح مکه، پس از غزوۀ تبوک دو چندان گردید، و به همین جهت است که مشاهده میکنیم هیأتهای نمایندگی طوایف و قبایل مختلف عرب پیاپی در این دو سال- سال نهم هجرت و سال دهم هجرت- آهنگ مدینه میکنند، و مشاهده میکنیم که مردمان فوج فوج به دین خدادرمیآیند، چنانکه لشکر اسلام به هنگام فتح مکّه متشکل از ده هزار رزمنده است، اما، در غزوۀ تبوک، در شرایطی که هنوز یک سال تمام از فتح مکه نگذشته است، آمار سپاهیان اسلام به سیهزار رزمنده میرسد، و پس از آن، در حجة الوداع دریایی از مردان مسلمان رزمنده را- بالغ بر یکصد هزار یا یکصد و چهل و چهار هزار- مینگریم که پیرامون رسول خدا موج میزنند، و نوای لبیک لبیک و تکبیر و تسبیح و تحمید آنان در هر کران طنینانداز میگردد، و سرتاسر سرزمین حجاز را به لرزه درمیآورد.
[۷۱۰. صحیح بخارى، ج ۲، ص ۶۱۵- ۶۱۶.