خورشید نبوت ترجمه فارسی الرحیق المختوم

فهرست کتاب

لشکر اسلام در تبوک

لشکر اسلام در تبوک

سپاهیان اسلام در محل تبوک فرود آمدند، و در آنجا اردو زدند، و برای رویارویی با دشمن آماده شدند. رسول خدا جنیز درمیان آنان به ایراد خطابه پرداختند، و خطبه‌ای بلیغ خواندند که در اثنای آن جوامع کَلِم و کلمات جامع آوردند، و مردم را به خیر دنیا و آخرت فراخواندند، و تحذیر و انذار کردند، و مژده و بشارت دادند، و با این ترتیب، روحیۀ آنان را بالا بردند، و بر معرفتشان افزودند، و کاستی‌ها و نارسایی‌هایی را که از بابت کمی ره‌توشه و مواد غذایی و اسلحه و آذوقه و مرکب و غیره داشتند، برای ایشان جبران کردند. از سوی دیگر، رومیان و هم‌پیمانان ایشان وقتی خبر لشکرکشی رسول خدا جرا شنیدند، ترس بر وجودشان مستولی گردید، و جرأت نکردند پیش بیایند یا با سپاهیان اسلام روبرو بشوند. این بود که در داخل مرزهای خودشان به این سوی و آن سوی پراکنده و متفرق شدند، و این رویداد بهترین تأثیر را بر شهرت و آوازۀ قدرت نظامی و رزمی مسلمانان در داخل عربستان و نیز در مناطق دوردست برجای نهاد، و مسلمانان امتیازات سیاسی بزرگ و ارزشمندی را کسب کردند، که شاید در صورتی که لشکریان دو طرف با یکدیگر برخورد کرده بودند، به این امتیازات دست نمی‌یافتند.

یحنّه بن رُؤبَه، فرمانروای اَیله نزد رسول خدا جآمد، و به ایشان جزیه پرداخت. اهالی جَرباء و اهالی اَذرُح نیز نزد آنحضرت آمدند، و به ایشان جزیه پرداختند، و رسول خدا جبرایشان دستخطی نگاشتند که آنان نزد خود نگاه دارند. اهالی مَیغاء در ازای یک چهارم محصول میوۀ آن منطقه با پیامبراکرم جمصالحه کردند [۷۰۲].

پیامبر اکرم جبرای فرمانروای اَیله دستخطی به این مضمون نوشتند:

«بسم الله الرحمن الرحیم. هذه أمنة من الله ومحمد النبی رسول الله لیحنة بن رؤبة واهل أیلة وسفنهم وسیاراتهم فی البر والبحر. لهم ذمة الله وذمة محمد النبی ومن كان معه من أهل الشام وأهل البحر، فمن أحدث منهم حدثاً فإنه لا یحول ماله دون نفسه، وإنه طیب لمن أخذه من الناس، وإنه لا یحل أن یمنعوا ماء یردونه، ولا طریقا یریدونه من بر أو بحر». «بنام خداوند بخشنده مهربان. این امان‌نامه‌ای است از سوی خدای یکتا و محمد پیامبر، فرستاده خدا، برای یحنۀ بن رؤبه و اهالی اَیله و کشتی‌ها و کاروان‌هایشان در خشکی و دریا. همگی آنان در پناه خدا و در پناه محمد پیامبر هستند، و نیز همراهان وی از اهل شام و ساکنان جزایر دریا. از میان ایشان هرکس مرتکب خطایی بشود، اموال او مانع مجازات وی نخواهد بود، در عین آنکه آن اموال برای هرکس که از او بگیرد حلال خواهد بود. هم‌چنین، روا نیست که از هر آبی که بخواهند از آن بنوشند، و هر راهی که در خشکی و دریا بخواهند آمد و شد کنند، بازداشته شوند!».

رسول خدا جخالدبن ولید را بسوی اُکَیدِر فرمانروای دُومه الجندل اعزام فرمودند، و چهارصد و بیست سوار همراه او کردند، و به او گفتند: «إِنَّكَ سَتَجِدُهُ یَصِیدُ الْبَقَرَ»وقتی به سراغ وی می‌روی، در حال شکار گاو وحشی است! خالد به راه افتاد و رفت تا به محل سکونت او رسید. هنگامی که قلعۀ وی در دیدرس او قرار گرفت، یک گاو وحشی پدیدار گردید که با شاخ‌هایش بر درِ قصر می‌کوبید. اُکیدر از قصر بیرون آمد تا آن گاو را شکار کند. شب مهتابی بود. خالد با جمع سوارانش بر سر او ریختند، و خالد او را دستگیر کرد و به نزد رسول خدا جبرد. آنحضرت نیز حاضر شدند که خون وی را نریزند، و با او بر سر دو هزار شتر و هشتصد اسب و چهارصد زره و چهارصد نیزه مصالحه کردند، و او به پرداخت جزیه اقرار کرد، و پیامبر اکرم جهمانند یحنَّه در ارتباط با دُومة الجندل و تبوک و اَیله و تَیماء با او به مصالحه رفتار کردند.

بر اثر این پیروزی، آن قبایل عرب که به سود رومیان کار می‌کردند، به یقین دریافتند که دوران اعتمادشان به سروران پیشین ایشان سپری شده است، و به سود مسلمانان تغییر جهت دادند، و با این ترتیب، قلمرو دولت اسلامی گسترش فراوان یافت، و عملاً با رومیان مرزهای مشترک پیدا کرد، و مزدوران رومیان تا حدود زیادی سزای کار خویش را دیدند.

[۷۰۲] صحیح مسلم، به روایت از معاذ بن جبل، ج ۲، ص ۲۴۶.