خورشید نبوت ترجمه فارسی الرحیق المختوم

فهرست کتاب

آخرین حملۀ مشرکین

آخرین حملۀ مشرکین

زمانی که رسول خدا جدر مقرّ فرماندهی خویش در درۀ احد استقرار یافتند، مشرکان آخرین تهاجم‌های خود را برای غلبه یافتن بر مسلمانان سامان دادند.

* ابن اسحاق گوید: در آن اثنا که رسول خدا جدر آن درۀ کوه احد استقرار یافته بودند، عده‌ای از قریشیان برفراز کوه بالا آمدند و بر بالای سر مسلمانان ظاهر شدند. فرماندهی این دسته را ابوسفیان و خالدبن ولید بر عهده داشتند. رسول خدا جگفتند:

«اللهم إنه لا ینبغی لهم أن یعلونا». «خداوندا، اصلاً سزاوار اینان نیست که بر سر ما فراز آیند!».

عمر بن خطاب به اتفاق گروهی از مهاجرین با آنان جنگیدند تا آنان را از فراز کوه به پایین راندند [۴۵۵].

* در مغازی اُمَوی آمده است که مشرکان از کوه بالا رفتند. رسول خدا جبه سعد فرمودند: «اَجنِبهُم!» منظورشان این بود که اینان را بازگردان! گفت: چگونه من به تنهایی اینان را بازگردانم؟ نبّی‌اکرم جسه بار فرمایش خودشان را تکرار کردند. سعد از تیردان خود تیری برکشید و یکی از مردان آن جماعت را به قتل رسانید! گوید: رفتم وآن تیر را برگرفتم و مرد دیگری را از آن جماعت با آن زدم، او نیز به قتل رسید. بازهم، آن تیر را برگرفتم و سومی را با آن زدم، او نیز به قتل رسید. آن جماعت وقتی موقعیت را چنان دیدند، از همان راهی که فراز آمده بودند پایین رفتند. گفتم: این تیر مبارکی است! آن را در تیردان خودم نهادم. این چوبۀ تیر تا زمانی که سعد از دنیا رفت، همراه او بود، پس از وفات وی نیز نزد فرزندان او بود [۴۵۶].

[۴۵۵] همان. [۴۵۶] زاد المعاد، ج ۲، ص ۹۵.