فصل (۱۱۲): بطلان ادعای رافضی در مورد دلالت آیۀ ﴿قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامٗاۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي﴾بر امامت علیس
رافضی میگوید: ﴿قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامٗاۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِيۖ﴾[البقرة: ۱۲۴].
«من تو را امام و پیشواى مردم قرار دادم!» ابراهیم عرض کرد: از دودمان من (نیز امامانى قرار بده!)».
دانشمند فقیه ابن مغازلی شافعی از ابن مسعود روایت میکند که گفت: پیامبرصفرمود: دعوت به من و به علی ختم شد، در حالی که هیچ کدام از ما هرگز به بتی سجده نکرده بود، سپس من را پیامبر، و علی را وصی من قرار دهید.
پاسخ از چند وجه است: یکی: مطالبه سند و صحت این روایت چنانکه گذشت.
دوم آنکه: این حدیث به اجماع علمای حدیث، دروغ و ساختگی است.
سوم: گفته: «دعوت به من و علی ختم شد» جایز نیست که به پیامبر صنسبت داده شود، چون اگر مقصود جمله آن باشد که: دعوت به انسانهای پیش از ما نرسیده است، ممتنع است: چون پیامبرانی از دودمان ابراهیم هم داخل در دعوت شدهاند.
وجه چهارم: اینکه شخصی برای بتها سجده نکرده باشد فضیلتی است که همه افردی که در اسلام به دنیا آمدهاند در آن شریکند، به اضافه اینکه سابقین اولین (نخستین اسلام آورندگان) از آنان هم برترند، حال چطور میتوان به جای افضل فاضل را در خور چنین مرتبهای دانست؟
پنجم: اگر گفته شود که او برای هیچ بتی سجده نکرده چون پیش از بلوغ اسلام آورده است، و بعد از اسلام آوردن هم سجده به بتها نکرده است، که هر مسلمانی این چنین است. و البته کودکان نابالغ مکلف نیستند. و اگر گفته شود: او قبل از اسلام آوردن سجده نکرده است. باید بگوییم چنین چیزی معلوم نیست، گوینده چنین چیزی هم البته قابل اعتماد و ثقه نمیباشد.