فصل (۱۹۳): رد بر ادعای رافضی در مورد ابوبکر صدیقسکه گویا وی علی و زبیر را اذیت کرده و به خانۀ فاطمه حمله آورده است
رافضی گفته است: (هشتم: کلام ابوبکر در بیماری مرگش: ای کاش خانۀ فاطمه را کسب نمیکردم و آن را رها میکردم، و ای کاش در نشست بنیساعده دست یکی از آن دو مرد را میگرفتم او امیر و من وزیر میبودم، این دلیل بر اقداماتی است بر خانۀ فاطمه هنگامی که امیرالمؤمنین و زبیر و غیر آنها در خانۀ فاطمه با هم جمع شده بودند).
جواب: ایراد مورد قبول نیست تا زمانی که توسط اسنادی صحت لفظ ثابت نشود، و دلالتی ظاهر بر ایراد نداشته باشد، هرگاه یکی از آن دو شرط منتفی باشد ایراد نیز منتفی است، اگر هردو شرط منتفی باشند چه؟ حال اینکه ما یقین داریم که ابوبکر هیچگونه اقدامی بر اذیّت علی و زبیر نداشته است، و حتّی بر سعد بن عباده که اوّل و آخر از بیعت با ابوبکر تخلف نمود.
آنچه گفته میشود برای خانهی فاطمه فشار آورد، این است که میخواست ببیند آیا در آن خانه چیزی از بیتالمالی که تقسیم نموده موجود است تا آن را به مستحقش بدهد. سپس بر آن شد که اگر آن را برای آنها بگذارد جایز است؛ چون جایز است از مال غنیمت به آنها اعتناء نماید. امّا اقدام ابوبکر بر اذیّت نفس آنها، به اتفاق اهل علم همچنین چیزی به وقوع نپیوسته، این تنها جاهلین دروغگو هستند که آنرا نقل میکنند و کودنهای دنیا آنرا تصدیق میکنند، کسانی که میگویند: صحابه خانهی فاطمه را ویران نمودهاند، و به شمکش زدهاند تا سقط جنین نمود، به اتفاق اهل اسلام اینها کلاً ادّعاهایی اختلاق شده و افتراهایی بس بزرگ هستند، تنها کسانی اینگونه افترائات را ترویج میدهند که از جنس حیوانات هستند.
و امّا: [ليتني كنت ضربت على يد أحد الرجلين] یعنی: ای کاش دست یکی از آن دو مرد را میگرفتم، برای این سندی ذکر نکرده، و صحتش را بیان ننموده، اگر ابوبکر آن را گفته دلالت بر زهد و ورع و تقوی و ترسش از خداوند متعال دارد.