فصل (۲۷): دربارۀ ذکر اسمای خلفای راشدین در خطبه
مؤلف رافضی میگوید: «اهل سنت در اموری بدعتگذاری کردند و به بدعت بودن آن نیز اعتراف کردند، در حالی که پیغمبر صمیفرماید: «كل بدعة ضلالة وكل ضلالة فإنَّ مصيرها إلى النار».
یعنی: هر بدعتی ضلالت است و عاقبت هر ضلالتی به آتش جهنم است.
و نیز میفرماید: «من أدخل في ديننا ما ليس منه فهو ردّ».
یعنی: هرکس چیزی وارد دین ما گرداند که از آن نیست، مردود شمرده میشود.
اهل سنت از ترک این بدعتها کراهت دارند، بدعتهایی مثل ذکر اسامی خلفاء در خطبه. در حالی که این کار به اجماع مسلمانان نه در زمان پیغمبر ص، و نه در زمان هیچیک از صحابه، نه در زمان بنیامیه، و نه حتی در اوایل حکومت عباسیان وجود نداشت، و بلکه منصور بعد از اختلاف پیدا کردن با علویان، آن را احداث کرد و گفت: به خدا سوگند! بینی خودم و بینی آنها [علویان] را به زمین میمالم و بنیتیم و عدی را بلندمرتبهتر میگردانم و از آن پس در خطبههای خود به ذکر اسامی صحابه پرداخت و این بدعت تا امروز ادامه دارد».
کلام مولف از وجوهی قابل نقد و بررسی است:
وجه اول: ذکر خلفاء بر منبر در عهد عمر بن عبدالعزیز وجود داشته است و بلکه روایت شده که در عهد عمر بن خطاب این کار میشده است.
وجه دوم: میتوان گفت: عمر بن عبدالعزیز از آن جهت به ذکر خلفای چهارگانه روی آورد، که میدید بعضی از بنیامیه، علیسرا ناسزا میگفتند و عمر بن عبدالعزیز ذکر خلفای چهارگانهشو گفتن برای آنها را جایگزین این ناسزاگویی کرد تا این سنت فاسد و تباه را از بین ببرد.
وجه سوم: ابداع این کار توسط منصور و نیز قصد و نیتی که مؤلف رافضی برای او ذکر میکند، همه باطل و نادرست است. زیرا ابوبکرسو عمرسقبل از منصور و قبل از بنیامیه به خلافت رسیده بودند. بنابراین ذکر آنها در خطبه توسط منصور به مثابه به زمین مالیدن بینی خودش و اولاد علیسنخواهد بود، مگر اینکه تعدادی از بنیتیم و یا بنیعدی با آنها بر سر خلافت نزاع داشته باشند که چنین چیزی نبود.
وجه چهارم: اهل سنت نمیگویند: ذکر خلفای اربعه در نماز فرض است، بلکه میگویند اقتصار بر ذکر علیسبه تنهایی و یا ذکر دوازده امام بدعت ناپسندی است که کسی آن را انجام نداده است؛ نه صحابه، نه تابعان، نه بنیامیه و نه بنیعباس. همچنانکه اهل سنت فحش و ناسزاگویی به علی و یا هرکس دیگری از سلف را نیز بدعت ناپسندی میشمارند. چنانچه ذکر خلفای چهارگانه که توسط بسیاری از خلفاء انجام شده، بدعت باشد، اقتصار به ذکر علی که هیچیک از امت انجام نداده، به طریق اولی بدعت است. و چنانچه ذکر علی به خاطر امیرالمؤمنین بودن، مستحب باشد، ذکر خلفای راشدین به طریق اولی مستحب است. ولی روافض مطفَّفاند یعنی عیب کوچک دیگران را میبیند، و از عیب بزرگ خودشان چشم میپوشند.
بدیهی است که سه خلیفه نخست مورد اتفاق همه مسلمانان بودند و در دوره خلافت آنها تنها با کفار نبرد میشد و جنگ داخلی وجود نداشت. ولی در مورد علی اینگونه نیست: همه بر بیعت او اتفاقنظر نداشتند و بلکه فتنه در همین اثناء به پا خواست و در دوره خلافت ایشان نبردی با کفار صورت نگرفت و کل دوره خلافتش به جنگ داخلی گذشت. بنابراین کسی که تنها علی را ذکر میکند و متقدمان بر او را رها میسازد، ذکر ائمهای را ترک کرده که به هنگام وحدت و یکپارچگی مسلمانان و نبرد با دشمن امام بودهاند، و به ذکر امامی اقتصار کرده که امام دوران اختلافات داخلی و راه باز کردن برای نفوذ دشمن را بوده است.