مختصری از منهاج السنة النبویة

فهرست کتاب

فصل (۱۵۲): بطلان ادعای رافضی در مورد دلالت احادیث دروغ و جعلی که دلالت بر محبت علیساست آنر دلیل بر امامت وى دانسته است

فصل (۱۵۲): بطلان ادعای رافضی در مورد دلالت احادیث دروغ و جعلی که دلالت بر محبت علیساست آنر دلیل بر امامت وى دانسته است

رافضی می‌گوید: «یازدهم» درباره آنچه اهل سنت روایت کرده‌اند از وجوب محبّت و ولایت علیسامام احمد بن حنبل در مسندش روایت کرده: که همانا رسول خداصدست حسن وحسین را گرفت و فرمود: کسی که مرا دوست بدارد و این دو را و پدر و مادرشان را دوست بدارد او روز قیامت با من در یک جا می‌باشد. ابن خالویه از حذیفه روایت کرده که گفت: رسول خدا صفرمود: هرکس دوست دارد که به دسته یاقوتی که خداوند به دست خودش درست کرده و فرموده: درست شو او هم فرمانبرداری نموده و درست شده، تمسّک جوید، باید ولایت علی را بعد از من بپذیرد.

و از ابی‌سعید هم روایت شده که گفت: رسول خدا صبه علیّ فرمود: محبّت تو ایمان، و کینه تو نفاق، و اولین کسی که وارد بهشت می‌شود دوست‌دار تو، و اولین کسی که داخل دزوخ می‌شود بدخواهان تو، و به راستی خداوند تو را سزاوار این مقام دانسته پس تو از منی و من از تو هستم، و هیچ پیامبری بعد از من نیست.

از شقیق بن سلمه از عبدالله هم روایت شده که گفت: رسول خدا صرا دیدم در حالی که دست علی را گرفته و می‌فرمود: این ولی من است و من ولی او هستم. من با کسانی که دشمن او هستند دشمنی می‌کنم و با کسانی که با او در صلح به سر می‌برند صلح می‌کنم.

أخطب خوارزم از جابر روایت می‌کند. پیامبر صفرمود: جبرئیل از سوی خداوند برایم برگ سبز رنگی را آورد که در آن به رنگ سفید نوشته شده بود. من محبت علی را بر [همه] مخلوقاتم واجب کردم. پس تو این امر را از سوی من به مردم برسان. و احادیث روایت شده در این باره از طریق مخالفان ما [اهل سنت] فراوان است که بر افضل بودن و استحقاق او برای امامت دلالت دارد.

در پاسخ می‌توان گفت: اولاً: از او می‌خواهیم که در نقل مطالب امانت داشته‌ باشد. که این امر از او بعید است.

دوم در پاسخ این‌که ادعا می‌کند امام احمد آن را روایت کرده است باید گفت: اولاً امام احمد دو کتاب مشهور: المسند وفضایل الصحابه را در زمینه حدیث دارد. که در آن‌ها احادیثی را روایت کرده است. او در مسند خود احادیثی را که در آن ضعفی دیده شده روایت نکرده است. زیرا چنین مواردی که مرسل یا دارای ضعف باشند شایسته نیست در (المسند) ذکر شود. علاوه بر این پسرش عبدالله به آن کتاب مطالب و احادیثی را افزوده است. سپس قطیعی که کتاب را از عبدالله بن احمد روایت و نقل کرده است او هم خود بدان اموری را افزوده است که به اتفاق اهل معرفت در آن احادیث ساختگی دیده می‌شود.

این رافضی و امثال او از میان علمای نادان رافضیان مطالب را از این نویسنده [یعنی قطیعی] نقل کرده و گمان می‌کنند همه آنچه را قطیعی یا عبدالله بن احمد نقل کرده‌اند، امام احمد خودش نیز آن را نقل کرده است، و میان استادان امام احمد و استادان قطیعی تفاوتی قائل نیستند.

با این وجود حدیث اول از جمله موارد اضافه شده توسط قطیعی به کتاب است که نصر بن علی جهضمی آنرا از علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر روایت کرده است. ابن جوزی در کتاب (الموضوعات) [احادیث ساختگی] حدیث دوم را ذکر و بیان کرده است که ساختگی است. اما روایت این حدیث توسط ابن خالویه بر این امر دلالت نمی‌کند که این حدیث به اتفاق اهل علم صحیح است، و روایت أخطب خوارزم نیز چنین است. زیرا او اکاذیب و دروغ‌های مختلفی را روایت کرده است که به اتفاق علما از زشت‌ترین احادیث ساختگی است.

ثانیاً: این احادیثی که ابن خالویه آن‌ها را روایت کرده است، در نظر علمای حدیث دروغین و ساختگی هستند.

همچنین این ادعای او نیز که گفته است «اولین کسی که وارد جهنم می‌شود کسی است که نسبت به تو کینه و بغض در دل داشته باشد». چنین است. آیا هیچ مسلمانی معتقد است که خوارج قبل از ابوجهل، ابولهب، فرعون و مشرکان دیگر وارد جهنم می‌شود؟!

همچنین او ادعا می‌کند که «اولین کسی که وارد بهشت می‌شود دوستدار توست». آیا انسان عاقل ممکن است معتقد باشد که علت اساسی دخول پیامبران به بهشت محبت علی است، نه محبت خداوند و پیامبر صو پیامبران دیگر، و محبت به خداوند و پیامبرش صعلت این امر نیست؟