فصل (۱۳۱): بطلان تفسیر باطنی و ملحدانه رافضی از آیۀ ﴿مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ﴾در مورد علیسو غیره
رافضی میگوید: برهان سیام: فرموده حق تعالی است: ﴿مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ يَلۡتَقِيَانِ ١٩ بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٞ لَّا يَبۡغِيَانِ ٢٠﴾[الرحمن: ۱۹-۲۰].
«دو دریاى مختلف (شور و شیرین) را در کنار هم قرار داد، در حالى که با هم تماس دارند. در میان آن دو برزخى است که یکى بر دیگرى غلبه نمىکند (و به هم نمىآمیزند)».
در تفسیر ثعلبی ابونعیم از ابن عباس روایت میکند که در فرموده: «مرج البحرین یلتقیان» منظور از دو دریا علی و فاطمه است و در «بینهما برزخ لا یبغیان»مراد از برزخ و حد فاصل پیامبر صمیباشد. همچنین مروارید و مرجان در آیه بعد: ﴿يَخۡرُجُ مِنۡهُمَا ٱللُّؤۡلُؤُ وَٱلۡمَرۡجَانُ ٢٢﴾[الرحمن: ۲۲].
«از آن دو دریاى (شور و شیرین)، لؤلؤ و مرجان خارج مىشود».
حسن و حسین هستند، چنین فضیلتی برای هیچ کدام از اصحاب دیگر حاصل نشده و لذا او برای امامت شایستهتر و اولیتر است.
پاسخ این است که: چنین خزعبلاتی را فقط فردی بیمار بر زبان میآورد چرا که به هذیان گویی بیشتر شبیه است تا به تفسیر قرآن، و چیزی از قبیل تفسیر ملحدان و قرمطیان باطنیه از قرآن است، حتی از تفسیر آنها هم برتر است. اصولاً چنین تفسیرکردنی همچون تفسیر ملحدان و دین ستیزان، بیاحترامی و اهانت بزرگی به قرآن و معانی والای آن است.
رافضیان الحادات دیگری هم از همین قبیل دارند مثلاً میگویند: ﴿وَكُلَّ شَيۡءٍ أَحۡصَيۡنَٰهُ فِيٓ إِمَامٖ مُّبِينٖ ١٢﴾[يس: ۱۲].
«و همه چیز را در کتاب آشکار کنندهاى برشمردهایم».
منظور از کارنامه علی است، یا ام الکتاب در: ﴿وَإِنَّهُۥ فِيٓ أُمِّ ٱلۡكِتَٰبِ لَدَيۡنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ ٤﴾[الزخرف: ۴].
«و آن در «امالکتاب» (لوح محفوظ) نزد ما بلندپایه و استوار است».
علی بن ابی طالب است، و منظور از شجره ملعونه در: ﴿وَٱلشَّجَرَةَ ٱلۡمَلۡعُونَةَ فِي ٱلۡقُرۡءَانِۚ﴾[الإسراء: ۶۰].
«همچنین شجره ملعونه (درخت نفرین شده) را که در قرآن ذکر کردهایم».
بنی امیه است. مانند چنین گفتههایی که افراد متقی و خدا ترس و مؤمنان به خدا و کتاب او هرگز آنها را بر زبان خود جاری نمیکنند.
چند چیز دروغ بودن این کلام را روشن میکند: یکی اینکه: این آیات در سوره رحمن است که به اجماع مسلمانان سورهای مکی است و حسن و حسن در مدینه متولد شدند.
دوم: دریا نامیدن علی و فاطمه، و اینکه حسن مروارید باشد و حسین مثلاً مرجان و نکاحشان را مرج شمردن امری است که زبان عربی نه در مجاز و نه در حقیقت آن را بر نمیتابد، لذا این سخن چنانکه دروغی بر خدا و قرآن است، از لحاظ لغت عرب نیز نادرست است.
سوم: در این چیزی اضافه بر سایر آدمیزاد یافت نمیشود. هرکس با زنی ازدواج کند و صاحب دو فرزند شود آن دو از همین نوع هستند.
چهارم: خداوند در آیهی دیگری در مورد مرج البحرین توضیح بیشتری داده و میفرماید: ﴿۞وَهُوَ ٱلَّذِي مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ هَٰذَا عَذۡبٞ فُرَاتٞ وَهَٰذَا مِلۡحٌ أُجَاجٞ﴾[الفرقان:۵۳].
«او کسى است که دو دریا را در کنار هم قرار داد؛ یکى گوارا و شیرین، و دیگر شور و تلخ».
پس اگر منظور از دو دریا علی و فاطمه بود حتماً ذمی برای یکی از این دو هم میشد، و این به اجماع اهل سنت و شیعه بیاساس و باطل است.
پنجم: وی فرمود: «میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نکنند». اگر مراد از آن دو علی و فاطمه باشد، حد فاصل و برزخ میانشان پیامبر صبه زعم آنها خواهد بود. یعنی ایشان مانع تجاوز یکی از آن دو به دیگری میشود و این به ذم شبیهتر است تا به مدح.
ششم: ائمه تفسیر بر خلاف چیزی که رافضی گفته اتفاق نظر دارند و کسانی چون طبری و دیگران روایتی بر خلاف این روایت دروغین ذکر کردهاند.