فصل (۱۵۳): رافضی به احادیثی استناد میکند که مخالفین علی را تکفیر مینماید و ما به آن پاسخ میدهم
رافضی میگوید: دوازدهم: أخطب خوارزم با إسنادش از ابوذر غفاری روایت کرده است: پیامبر صفرمود: هرکس که با علی بر سر خلافت دشمنی کند کافر است و در واقع با خدا و پیامبرش جنگیده است، و هرکس درباره علی تردید داشته باشد کافر است.
از انس روایت شده است: نزد پیامبر صبودم. پیامبر مشاهده کرد که علی در حال آمدن است، فرمود: من و این فرد [علی]، [حجت بالغه] دلیل آشکار خداوند بر مردم هستیم.
از معاویه بن حیده قشیری روایت شده است: از پیامبر صشنیدم که خطاب به علی فرمود: هرکس از دنیا برود در حالی که نسبت به تو کینه و بغض دارد به صورت یهودی یا مسیحی از دنیا رفته است.
در پاسخ باید گفت: اولاً از آنها میخواهیم در نقل روایت دقت کنند. صرف اینکه موفق خطیب خوارزم حدیثی را روایت کرده است بر صحت آن دلالت نمیکند. به علاوه این در صورتی است که از احادیث دروغین و افتراهایی که گردآوری کرده است اطلاعی نداشته باشیم. اما کسی که در آنچه أخطب جمعآوری کرده است بیاندیشد و تأمل کند، خواهد گفت: پروردگارا تو پاک و منزهی و این افترای بزرگی است.
ثانیاً: کسی که به علم حدیث آگاهی داشته باشد، گواهی میدهد که این احادیث دروغین و افترا به پیامبر صهستند.
ثالثاً: اگر این احادیث را اصحاب و تابعین روایت کردهاند پس چرا از آن در میانشان سخنی به میان نیامده است؟ چه کسی آن را از آنها نقل کرده است؟ و در چه کتابی آمده است که آنها این احادیث را روایت کردهاند؟ کسی که از آنچه میان آنها حاکم بود اطلاع داشته باشد در مییابد که این احادیث ساخته دست دروغگویان پس از آنهاست که به دروغ آن را به پیامبر صنسبت دادهاند.
رابعاً: دریافتیم که مهاجرین و انصار مسلمان بودند و خداوند و پیامبرش را دوست داشتند و پیامبر صاو را دوست داشت و ابوبکر پس از پیامبر صبه رهبری آنها انتخاب شد. این حقایق بزرگترین چیزی است که صحت و عدم صحت این احادیث را روشن میکند. پس چگونه ممکن است آنچه را به وسیله تواتر یقینی به ما رسیده است با روایاتی تبدیل کنیم که کم ارزشتر از آن است که آن را اخبار آحاد بنامیم که هیچ راوی راستگویی ندارند؟ بلکه علمای حدیث همگی بر این امر اتفاق دارند که این امور از بزرگترین دروغها هستند به همین دلیل چیزی از این قبیل در کتابهای مورد اعتماد در علم حدیث وجود ندارد. بلکه علمای حدیث همگی به ساختگی و دروغین بودن آنها معتقدند.
خامساً: قرآن کریم در چندین مورد به رضایت و ستایش خداوند از آنها اشاره میکند. مثلاً خداوند در میفرماید: ﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ﴾[التوبة: ۱۰۰].
«پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار، و کسانى که به نیکى از آنها پیروى کردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها (نیز) از او خشنود شدند».
سادساً: این احادیث طعن نسبت به علی و ضرورتاً بدین معنی است که او خداوند و پیامبر صرا تکذیب کرده است. به همین دلیل نتیجه صحت آن تکفیر همه صحابه اعم از علی و غیره خواهد بود. اما کسانی که با او بر سر خلافت دشمنی کردند، در این حدیث دروغین افترا آمیز، کافرند و علی هم بر اساس این نصوص عمل نکرد. بلکه آنها را مؤمن و مسلمان میدانست. بدترین گروهی که علی با آنها جنگید خوارج بودند. با این وجود با آنها همانند کفار رفتار نکرد و آنها را کافر ندانست. بلکه غارت اموال و به اسیر گرفتن آنها را حرام اعلام کرد، و قبل از جنگ به آنها گفت: شما بر ما این حق را دارید که شما را از مساجد خودمان بیرون نکنیم و حقتان را از فیء بپردازیم. زمانی که ابن ملجم او را زخمی کرد، گفت: اگر زنده ماندم من ولیّ دم خود هستم. ولی او را به علت کشتنش کافر ندانست.
اما درباره اهل جمل باید گفت که به صورت متواتر نقل شده است که او نیروهایش را از تعقیب فراریهای سپاه جمل، تاختن بر تن زخمیها، کشتن اسیرانشان، غنیمت اموالشان و به اسیر گرفتن خانوادهشان منع کرد. اگر آنها براساس این نصوص کافر بودند، اولین کسی که آن را تکذیب کرده است، علی بوده است. پس لزوماً باید علیسرا کافر بدانند.
همچنین اهل صفین نیز چنین بودند. امام علی بر روی کشتگانشان نماز خواند و فرمود: آنها برادران ما بودند که به ما ستم و علیه ما شورش کردند، شمشیر، پاکشان کرد. اگر آنها در نظر او کافر بودند، هرگز بر آنها نماز نمیگزارد و آنها را برادر خطاب نمیکرد و شمشیر را وسیله پاکیشان نمیدانست.
منظور در اینجا سخن درباره تکفیر نیست. بلکه میخواهیم خوانندگان را آگاه کنیم که از این احادیث در مییابیم که این گفتهها به دروغ به پیامبر صنسبت داده شده است و بر خلاف دین اسلام هستند که مستلزم تکفیر علیسو مخالفانش است، و کسی که به خداوند و روز قیامت اعتقاد داشته باشد هرگز آن را بر زبان جاری و بدان اعتقاد پیدا نمیکند، چه برسد به اینکه سخن پیامبر خدا صباشد. پس نسبت دادن آن به پیامبر صبزرگترین طعن و بیاحترامی به اوست. در این شکی نیست که این کار زندیق ملحدی است که میخواهد اسلام را به تباهی بکشد. نفرین خداوند بر کسی باد که این افتراها را به پیامبر صنسبت داده است. بهترین مژده برای او سخن پیامبر صاست که فرمود: هرکس بر من دروغ ببندد پس جایگاه خود را در آتش مهیا کند. [در انتظار دخول در آتش باشد].