مختصری از منهاج السنة النبویة

فهرست کتاب

فصل (۵۹): در بیان دروغ بودن حدیث (من جوان پسر جوان برادر جوان هستم)

فصل (۵۹): در بیان دروغ بودن حدیث (من جوان پسر جوان برادر جوان هستم)

مولف در فرازی دیگر گفته بود: «از ابن عباس نقل شده که حضرت صروزی که شادمان بوده فرمود: من جوان پسر جوان و برادر جوان هستم. ابن عباس می‌گوید: من جوان هستم یعنی جوان عرب می‌باشم و پسر جوان منظور پسر ابراهیم است، که خداوند فرموده: ﴿قَالُواْ سَمِعۡنَا فَتٗى يَذۡكُرُهُمۡ يُقَالُ لَهُۥٓ إِبۡرَٰهِيمُ ٦٠[الأنبياء: ۶۰].

«(گروهى) گفتند: شنیدیم نوجوانى از (مخالفت با) بت‌ها سخن مى‏گفت که او را ابراهیم مى‏گویند».

و برادر جوان هستم، مراد برادر علی است و این معنی کلام جبرئیل است که در روز بدر و در حالی که به آسمان عروج می‌کرد و شادمان بود، می‌گفت: شمشیری جز ذوالفقار و جوانی جز علی وجود ندارد».

این حدیث نیز از احادیث دروغین بوده و کذب آن مورد اتفاق محدثان است و کذب بودن آن علاوه بر سند از جهات دیگری نیز آشکار است، از جمله: لفظ «فتی = جوان» در قرآن، سنت و لغت عرب از اسامی مدح نیست، همچنانکه اسم ذم نیز نمی‌باشد و بلکه در ردیف اسامی جوان، میانسال، پیر سال و از این قبیل است و در قرآن هم که آمده: گروهی گفتند: شنیده‌ایم که جوانی به اسم ابراهیم در مورد بت‌ها صحبت می‌کند. گویندگان این کلام، کفار بوده‌اند و طبیعتاً قصد مدح ابراهیم را نداشته‌اند و «فتی» جز به معنی جوان تازه به دوران رسیده نیست.

و از جمله اینکه: پیغمبر بالاتر از این است که به جدش و پسر عمویش افتخار کند. و اینکه: پیغمبر صعهد مواخات با کسی نداشته و عهد مواخات حضرت با علی، و نیز عهد مواخات ابوبکر با عمر دروغ و ساختگی‌اند، و پیغمبر صتنها بین مهاجران با انصار پیمان مواخات بست، و نه بین مهاجران با یکدیگر.

و از جمله اینکه: آمدن ندای جبرئیل در روز بدر کذب است.

و اینکه: ذوالفقار شمشیر علی نبود و بلکه یکی از شمشیرهای ابو جهل بود که در جنگ بدر مسلمانان آن را به غنیمت بردند. پس در روز بدر ذوالفقار شمشیر مسلمانان نبوده و بلکه شمشیر کفار بوده است، همچنان اهل سنن این مطلب را نقل کرده‌اند: امام احمد، ترمذی و ابن ماجه از ابن عباس روایت کرده‌اند که پیغمبر صذوالفقار را در روز بدر به غنیمت گرفت [۱۵۸].

و از جمله این‌که: پیغمبر صبعد از نبوت وارد سن کهولت شده و از سن جوانی (و فتیان) گذشت.

[۱۵۸] - نگا: سنن ترمذی، ۳/۶۰-۶۱، سنن ابن ماجه، ۲/۹۳۹ و المسند، ۴/۱۴۶-۱۴۷، تحقیق احمد شاکر.