مختصری از منهاج السنة النبویة

فهرست کتاب

فصل (۱۸۷): رد بر طعن رافضی در مورد بیعت با ابوبکر صدیقسمبنی بر این‌که بیعتش ناگهانی بود

فصل (۱۸۷): رد بر طعن رافضی در مورد بیعت با ابوبکر صدیقسمبنی بر این‌که بیعتش ناگهانی بود

رافضی گفته: (دوّم: قول عمر این که بیعت با ابوبکر ناگهانی بود، خداوند شرّش را از مسلمین حفظ نمود، هرکس به همچنین چیزی برگشت او را بکشید، ناگهانی آن دلیل بر عدم وقوع آن بر رأی صحیح بوده، سپس محفوظ شدن از شرّش را خواسته و دستور به قتل کسی داده که چنین کاری را تکرار کند، این‌ها موجب طعنه زدن به ابوبکر و خلافتش می‌شود).

جواب: آنچه در صحیحین از ابن عبّاس ثابت شده، خطبه‌ای است که در آن عمر گفته (... سپس به من خبر رسیده که یکی از شما گفته: (قسم به خدا اگر عمر فوت می‌کرد با فلانی بیعت می‌کردم) هیچکس جرأت نکند که بگوید: بیعت ابوبکر اتفاقی و پنهانی بوده، بله، اینطور بود امّا خداوند مردم را از شرّ ناگهانی و فلته مصون داشته، و در بین شما کسی وجود ندارد مانند ابوبکر که گردن‌ها برایش خرد شوند، هرکس بدون مشورت مسلمانان با کسی بیعت کند، بیعت‌کننده و بیعت با او شده باید کشته شوند، هنگامیکه خبر وفات پیغمبر صبه ما رسید، سپس سخن را به اتمام رساند، و در همان قصّه است: ابوبکر صدیق گفت: (من این دو مرد را انتخاب می‌کنم پس با هر کدام که خواستید بیعت کنید، دست من و ابوعبیده را گرفته بود در حالی که در بین ما نشسته بود، اگر غیر از این را می‌گفت ناراحت نمی‌شدم، قسم به خدا: اگر گردنم را هم می‌زدند حاضر نبودم مرتکب گناه بشوم، و دوست داشته باشم بر قومی شورش کنم که ابوبکر در بین آن‌هاست، مگر به هنگام مرگ چیزی در درونم خطور می‌کرد و الآن این هم نیست.

بحث این موضوع به صورت کامل قبلاً ذکر شده.

اینکه می‌گویم ناگهانی بوده یعنی زمینه‌سازی نکرده بودیم و آمادگی نداشتیم، چون ابوبکر برای این امر تعیین شده بود، و دیگر نیازی نداشت که مردم برای آن جمع شوند، چون همه می‌دانستند که ایشان از هرکس دیگری شایسته‌تر است، بعد از ابوبکر هیچکس دیگری وجود نداشت که مردم در استحقاقش اتفاق داشته باشند، پس هرکس در غیر حضور عموم مسلمین خواست با کسی دیگر بیعت نماید او را بکشید، عمر محفوظ ماندن از شرّش را نخواسته، بلکه خبر داده که خداوند به سبب اتفاق مردم، مردم را از شرّ فتنه حفظ کرده است.