فصل (۸۸): رافضی داستان دو زنی که بر ملکیت طفلی نزاع کردند به عمر فاروق نسبت داده است
رافضی میگوید: «دو زن بر سر مالکیت طفلی نزاع کردند و کسی از عهده داوری بر نیامد. پس برای داوری بینشان توسل به امیرالمؤمنین علی شد. أمیر المومنین هردو زن را فراخواند و آن دو را نصیحت کرد که بیفایده بود. پس گفت: ارهای برایم بیاورید، زنها گفتند: آن را براى چه میخواهی؟ علی جواب داد: طفل را دو نیمه میکنم تا هر کدام از شما نصف آن را با خود ببرد. یکی از آن دو زن بدین حکم رضایت داد اما دیگری گفت: شما را به خدا ای ابا الحسن اگر چاره دیگری جز این نمیبینی پس من از ادعای خود به نفع این زن صرف نظر کردم. علی گفت: الله اکبر! این بچه توست نه بچه او، چون اگر بچه او بود دلش به رحم میآمد، این بود که آن زن دیگر هم اعتراف کرد که حق با طرف دعوای اوست. و آنجا عمر شادمان شد و برای امیر المؤمنین دعا کرد».
پاسخ این که: این قصهای بدون اسناد است و صحت آن معلوم نیست و کسی از علما را نمیشناسم که ذکری از آن کرده باشد، و اگر حقیقت داشت حتماً آن را روایت میکردند، علاوه بر اینها این قصه از عمر و علی روایت نشده بلکه در یکی از داستانهای معروف از سلیمان بن داود÷نقل شده است.