مختصری از منهاج السنة النبویة

فهرست کتاب

کتاب منهاج السنه و قضیه‌ی وحدت بین مسلمانان

کتاب منهاج السنه و قضیه‌ی وحدت بین مسلمانان

در این اواخر بعضی از مسلمانان مسأله‌ی تقریب بین مذاهب اسلامی و وحدت فرقه‌های اسلام را پیش آورده، و از ذکر اختلافات در بین گروه‌های اسلامی جلوگیری به عمل می‌آورند تا که وحدت کلمه و یک جهتی مسلمانان حفظ شده، و همه با هم مشت واحد در مقابل دشمن ایستادگی نموده، و حقوق ضایع شده‌ی مسلمانان را از آن‌ها بگیرند.

طبق رأی این‌ها نشر و پخش و ترجمه‌ی کتاب منهاج السنه النبویه که در آن نقد و رد بر مذهب روافض و معتزله وجود دارد، نه تنها با قضیه‌ی وحدت سازگار نیست بلکه اختلاف و دوری را بیش از پیش زیاد نموده و بنیاد تقریب را از ریشه ویران می‌سازد!!

در جواب این عده از برادران خویش باید عرض نماییم که شکی نیست که اتحاد بین مسلمانان و حفظ وحدت، برادری و همدلی در بین اهل ایمان از مسائل مهم شریعت اسلامی است که خداوند متعال نیز در قرآن کریم بر حفظ وحدت و محبت بین مسلمانان تأکید نموده است، و همچنین رسول خداصدر اماکن مختلف به خصوص در حجه الوداع این موضوع را تکرار نموده و بر حفظ وحدت بین مسلمین و ایجاد اخوت و مهربانی بین آن‌ها تأکید نموده است، اما باید در نظر داشت که این اتحاد و وحدت باید بر اساس حق و ثوابت دین و تمسک به قرآن و سنت باشد، و هیچ امتی هیچ‌گاه نمی‌تواند بر باطل و بر خلاف ثوابت و مسلّمات دین خود وحدت و اتحاد نماید.

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَٱعۡتَصِمُواْ بِحَبۡلِ ٱللَّهِ جَمِيعٗا وَلَا تَفَرَّقُواْۚ[آل عمران: ۱۰۳]. «و همگى به ریسمان خدا (قرآن و اسلام)، چنگ زنید ، و پراکنده نشوید».

و با سند صحیح از رسول خداصثابت است که حبل الله همان کتاب خدا (قرآن کریم) می‌باشد. و پیامبر بزرگوار اسلام در حجة الوداع امت خویش را مورد خطاب قرار داده و برایشان می‌فرماید: «در بین شما پس از وفات خویش دو چیز را گذاشته‌ام و تا وقتی که به آن دو، چنگ بزنید هرگز گمراه نخواهید شد ؛ آن دو چیز کتاب خدا و سنت پیامبر او می‌باشد [۳].

با وجود این همه نصوص قطعی، دلایل واضح و براهین آشکار باز هم گروه‌هایی از کسانی که خویش را به اسلام نسبت می‌دهند، در ورطۀ شرک و مرده‌پرستی سقوط کردند، به مسلّمات اسلامی پشت پا زدند، و نقش قدم یهود و نصاری را تعقیب نموده و در ایجاد اختلاف و تفرقه در بین امت اسلامی از هیچ‌گونه سعی و کوششی دریغ نورزیده‌اند.

و اگر اسباب اختلاف بین عموم مسلمانان و فرقه‌ی روافض (تشیع صفوی) را بررسی نماییم، در می‌یابیم که در همه‌ی مسائل دینی با هم اختلاف شدید داریم، به طوری که اصلا نمی‌توانیم با هم جمع شویم و یا اتحاد نماییم، مگر این‌که اتحاد صورت ظاهری و خیالی و منافقانه داشته باشد، که آن‌ها به آن تقیه (نفاق) می‌گویند، و ما نیز از روی ذلت و خواری این اتحاد را بپذیریم.

بلی! حتی در مسأله‌ی توحید که ابتدای داخل شدن به اسلام و مهمترین رکن و اصل اسلام است بین اهل سنت و روافض اختلافهای عمیق و کلیدی وجود دارد، که شیعه با عبادت و پرستش ائمه خصوصاً امام زمان خیالی، اثبات قدرت غیبی آن‌ها بر جهان خلقت، طلب رزق و روزى از آن‌ها و.... از مسیر توحید و یگانه‌پرستی بیرون شده و به پرتگاه شرک سقوط می‌کنند.

و اگر از مسأله‌ی توحید چشم پوشی کنیم - که البته نمی‌توانیم و چشم این چنین کور باد- موضوع صحابه و یاران وفادار رسول خدا در میان می‌آید که اهل سنت آن‌ها را بهترین خلق الله بعد از پیامبر دانسته، و آن‌ها را الگو و اسوه خویش گردانیده، و مهر و محبت صحابه‌ی رسول خدا در قلبهایشان جای دارد، و هرگز این محبت از دلشان بیرون نخواهد رفت.

در مقابل روافض(یا تشیّع صفوی) صحابه‌ی رسول الله را - جز عده‌ی معدودی - از اسلام خارج دانسته و آن‌ها را عیاذ بالله بدترین انسان‌ها معرفی می‌نمایند.

ما اهل سنت علیسرا یکی از بهترین صحابه‌ی پیامبر دانسته و ایشان را خلیفه‌ی چهارم رسول خدا می‌دانیم، و بقیه‌ی صحابه را نیز دوست داشته و برای خطا کارشان عذر جستجو کرده، و در جنگ‌های داخلی آن‌ها را معذور می‌دانیم.

اما (شیعه‌امروزى) در علی و اولاد او غلو نموده تا جایی که مرتبه‌ی امامت آن‌ها را بالاتر از مرتبه‌ی رسالت و پیامبری می‌دانند.

مجلسی از ابن بابویه نقل می‌کند که زین العابدین می‌گفت: «ما ائمه‌ی مسلمانان و حجت‌های خدواند بر مسلمانان هستیم و ... ما سبب شدیم که آسمان بر اهل زمین نیفتد، و بوسیله‌ی ما زمین، اهل خویش را نمی‌خورد، و به سبب ما باران می‌بارد، و رحمت خدا پخش می‌شود و...».

و حتی در حق شخص مزعوم و مجهولی که اصلا متولد نشده و همچون عنقا [۴]وجود خارجی ندارد، غلو نموده و برایش داستان‌های آکنده از خرافات، غلو و شرک ساخته‌اند تا جایی که ملاباقر مجلسی در حق الیقین و بحارالأنوار می‌نویسد: «و چون مهدی متولد شد با پدرش حسن عسکری به زبان عربی شیوا صحبت نموده و بر ائمه صلوات فرستاد، و بعد از آن مرغ‌هایی از آسمان آمده و حسن عسکری، مهدی را به آن‌ها سپرد و گفت: این مولود را بگیرید، او را شیر بدهید و هر چهل روز یک مرتبه نزد ما بیاورید و... ».

و در فضایل زیارت قبر علیسکه دقیقاً مکان آن برای هیچ کسی معلوم نیست آورده‌اند: «کسی که قبر علی را زیارت نماید، ثواب صد شهید برای او نوشته شده و خداوند گناهان سابقه و لاحقه‌ی او را می‌بخشد».

و در فضایل تقیه (نفاق) آورده‌اند که نود درصد دین در تقیه است، و کسی که تقیه نکند دین ندارد.

و همچنین از اعتقادات مهم شیعه ایمان به رجعت است که می‌گویند: «ائمه یکبار دیگر آمده و از دشمنان خویش انتقام می‌گیرند. حسین از یزید و علی از معاویه انتقام می‌گیرد تا آنجایی که مهدی مزعوم آمده ابوبکر و عمر را به دار میزند....!!

روافض (شیعیان صفوی) لعن و دشنام اکثر صحابه‌ی رسول خدا را مستحب دانسته و خصوصاً دشنام و لعن بیشتر عشره‌ی مبشره را موجب تقرب درگاه الهی می‌دانند که به طور مثال محمد مهدی کاظمی قزوینی کتاب "منهاج الشریعه" را با لعن ابوبکر و عمر شروع می‌نماید.

وبالاخره این‌که استاد احمد امین در «ضحی الإسلام» می‌نویسد که شیعه از صادق روایت می‌کنند که گفت خداوند با سه طائفه در روز قیامت صحبت نمی‌کند، و آن‌ها را از گناه پاک نمی‌گرداند، و برایشان عذابی دردناک است، اول: کسی که دعوای امامت بکند در حالی که از طرف خدا امام نباشد. دوم: کسی که ‌امامی را که خدا تعیین کرده انکار نماید. سوم: کسی که گمان می‌کند که ابوبکر و عمر در اسلام نصیبی دارند.

و حالا چطور با کسی متحد شویم که صدیق و فاروق را تکفیر می‌نماید، و یا عایشه ‌ام المؤمنین، طلحه و زبیر و بقیه‌ی بزرگان صحابه را از اسلام خارج می‌داند در حالی که پیامبر خدا از بد گفتن به صحابه‌ی کرام منع نموده، و محبت با آحاد آن‌ها را نشانه‌ی ایمان دانسته، و بغض آن‌ها را نشانه‌ی کفر و نفاق دانسته است.

و چطور امکان دارد که با غلوکنندگان در شرک و با کسانی که انسان‌ها و مخلوقات ضعیفی را عبادت کرده و آن‌ها را حاجت روا و مشکل گشا می‌دانند اتحاد نموده و تقریب بپا کرد!

شکی نیست که نقد و بررسی علمی اصول شیعه و معتقدات آن‌ها تنها راه رسیدن به حقیقت و جلوگیری از انحراف و کجروی بیشتر بوده و باعث اجتماع و وحدت خواهد شد و در غیر این صورت اتحاد ظاهری و برگزاری مراسم هفته‌ی وحدت در حالی که قلبها مالامال از عداوت و بغض نسبت به بهترین این امت باشد هیچ سودی نداشته و ندارد، و مراسم ریایی برای فریب دادن عده‌ای از مسلمانان ناآگاه است تا دشمنان اسلام بر اعمال ننگینشان از جمله لعن صحابه‌ی پیامبر خدا، پرستش قبور مردگان، و تخریب مساجد اهل سنت، پوشش گذاشته و هر لحظه در کمین باشند، تا از پشت به مسلمانان خنجر بزنند!

[۳] - إني قد تركت فيكم شيئين لن تضلوا بعدهما: كتاب الله وسنتي. مستدرک حاکم، ۱/۳۰۷ . [۴] - نام پرنده‌ای است خیالی که در داستان‌ها و قصه‌ها ذکر می‌شود.