فصل (۲۵): دربارۀ ادعای رافضی مبنى بر اینکه علمای اهل سنت رفض را در باطن پذیرفتهاند
مؤلف رافضی میگوید: «بسیار دیده میشود که شخصی در باطن بر مذهب امامیه است ولی حب دنیا و طلب ریاست مانع اظهار عقیده درونیاش میگردد. بعضی از ائمه حنابله را دیدهام که میگویند: من بر مذهب امامیه هستم. پرسیدهام: پس چرا براساس مذهب حنبلی تدریس میکنند. جواب دادهاند: چون در مذهب امامیه مستمری وجود ندارد. و بزرگترین مدرسِ شافعی مذهبِ معاصر هنگام وفات وصیت کرد که افراد معینی غسل و تدفین او را به عهده بگیرند و در مشهد امام کاظم دفن گردد و او را گواه گرفت که بر مذهب امامیه است».
جواب: عبارت «بسیار دیده میشود» کذب محض است، بلکه گاهی و به ندرت در بین افراد منتسب به یکی از مذاهب چهارگانه کسانی بودهاند که در باطن رافضی باشند، همچنانکه در بین مسلمانان نیز کسانی وجود دارند که در باطن منافقاند. روافض نیز از آن جهت که از جنس مناقان هستند، امر و احوال خود را مخفی میسازند و مجبورند خلاف باطن را اظهار کنند، همچنانکه منافقان مجبورند در ظاهر خلاف کفر را از خود بروز دهند و این حالت جز در افرادی که نسبت به احوال پیغمبرصو امور مسلمانان در صدر اسلام جاهلاند، یافت نمیشود، و اگرنه کسی که اسلام را بشناسد و در باطن و ظاهر به رسالت محمد صاقرار نماید، چگونه در باطن رافضی خواهد بود، و اصلاً قابل تصور نیست که این افراد کسانی جز زندیق و منافق و یا به شدت نسبت به اسلام جاهل باشند.
و حکایتی هم که از بعضی از ائمه مدرّس نقل میکند، به گواهی بعضی از بغدادیان در نزد خود بنده، کذب و افترای محض است. وگرنه اگر راست میگوید، این افراد چه کسانی هستند؟ حتی وجود زنادیق ملحد و خارج از اسلام در داخل مذاهب چهارگانه اهل سنت قابل انکار نیست چه برسد به وجود بعضی از روافض ولی مسأله این است که هرکس با استدلال به وجود بعضی از زنادقه در داخل مسلمانان، ادعا کند همه علمای مسلمان زندیقاند، جاهلترین مردم خواهد بود و چنین ادعایی در مورد رافضی بودنشان نیز صادق است.